Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
ghostwrite
U
بنام شخص دیگری نوشتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
namesakes
U
کسی که بنام دیگری نام گذاری شود
namesake
U
کسی که بنام دیگری نام گذاری شود
doubled up
U
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
doubled
U
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
double
U
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
per procurationem
U
به نمایندگی قبولی برات به نمایندگی دیگری نوشتن
photodigital memory
U
سیستم حافظه کامپیوتری که از لیزر برای نوشتن داده روی فیلم ای که بعدا چندین بار قابل خواندن است ولی نه نوشتن استفاده میکند. WORM نیز گفته میشود. حافظه نوشتن یک بار
scrawl
U
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawled
U
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawls
U
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawling
U
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
subrogate
U
بجای دیگری تعهداتی بعهده گرفتن جانشین دیگری کردن
write protect
U
غیر ممکن کردن نوشتن روی فلاپی دیسک یا با حرکت دادن قسمت حفافت در مقابل نوشتن
in f.of
U
بنام
for the love of
U
بنام ,
namely
U
بنام
recode
U
کد کردن برنامهای که برای سیستم دیگری کد شده باشد , به طوری که دیگری هم کار کند
letters
U
نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
letter
U
نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
to pass one's word for another
U
از طرف دیگری قول دادن ضمانت دیگری را کردن
piracy
U
چاپ کردن تالیف دیگری بدون اجازه تقلید غیر قانونی اثر دیگری privateer
name
U
بنام صداکردن
preconize
U
بنام فراخواندن
names
U
بنام صداکردن
in the name of justice
U
بنام عدالت
jutte
U
نوعی سلاح بنام ده دست
the lot fell upon me
U
قرعه بنام من اصابت کرد
aaron's beard
U
گیاهی از خانواده هوفاریقون بنام hypericumcalycinum
lima bean
U
نوعی لوبیا بنام لاتین limensis Phaseolus
emmer
U
نوعی گندم سرخ بنام شعیر ابلیس
yaws
U
بیماری مسری و عفونی حاصله در اثراسپیروکتی بنام
misname
U
بنام اشتباهی صدا کردن دشنام دادن
asp
U
نوعی مار بنام لاتین haje Naja
encipher
U
برمز نوشتن رمز نوشتن
parian
U
وابسته به جزیرهای دردریای اژه که مرمری ان بنام است
hare and hounds
U
بازی ای که دوتن بنام خرگوش ازپیش دویده خردههای کاغذبرزمین م
p code
U
روشی برای ترجمه کد منبع به یک کد واسط بنام کد Pتوسط یک کامپایلر
parbasis
U
سرودی که دسته تهلیل خوانان بنام سازنده ان وبعنوان تماشاکنندگان میخواند
Jesuits
U
عضو فرقه مذهبی بنام انجمن عیسی که بوسیله لایولا تاسیس شد
islets of langerhans
U
دستههای سلولی اثنی عشر بنام >جزایرلانگرهانس < که تولید انسولین میکنند
morse alphabet or code
U
الفبای خط و نقطه که شخصی بنام morse برای تلگراف اختراع کرد
Jesuit
U
عضو فرقه مذهبی بنام انجمن عیسی که بوسیله لایولا تاسیس شد
to a. letter
U
روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
DVD
U
درایو دیسک DVD که به کاربر امکان نوشتن , پاک کردن و نوشتن مجدد داده روی دیسک DVD میدهد
limitation of actions
U
در CLقوانین مربوط به مرور زمان در مجموعهای بنام limitation of Statues جمع اوری شده است
erasable
U
قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
he dose not know how to write
U
نوشتن نمیداند نوشتن بلدنیست بلدنیست بنویسد
garters
U
عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
garter
U
عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
escolar
U
نوعی ماهی فلس دارخشن بنام لاتین ruvettuspretiosus که شبیه ماهی خال مخالی است
countersignature
U
امضای پس ازامضای دیگری تصدیق امضای دیگری
pearl
U
مروارید
[طرح این سنگ قیمتی در فرش های چینی بکار رفته و یک نوع آن بنام مروارید شعله ور معروف می باشد.]
aluminum
U
فلز الومینیوم الومینیوم بنام اختصاری
aluminium
U
فلز الومینیوم الومینیوم بنام اختصاری
Pashtan
U
قبایل پشتو
[که در افغانستان و پاکستان زندگی می کنند و فرش های آن بنام های درانی، گلیزائی، هفت بالا و شیرخانی در بازار معروف می باشند.]
log wood
U
درخت بقم
[در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.]
Call a spade a spade.
<proverb>
U
بیل را بیل بنام.
scrawling
U
بد نوشتن
indite
U
نوشتن
put down
<idiom>
U
نوشتن
scrawl
U
بد نوشتن
scrawls
U
بد نوشتن
scrawled
U
بد نوشتن
to drive a pen or quill
U
نوشتن
pens
U
نوشتن
penning
U
نوشتن
penned
U
نوشتن
pen
U
نوشتن
pt down
U
نوشتن
set down
U
نوشتن
superscrible
U
نوشتن
writes
U
نوشتن
to set down
U
نوشتن
to reduce to writing
U
نوشتن
write
U
نوشتن
to put down
U
نوشتن
scribble
U
بد نوشتن
write head
U
هد نوشتن
scribbled
U
بد نوشتن
inscribed
U
نوشتن
scribbling
U
بد نوشتن
inscribes
U
نوشتن
inscribing
U
نوشتن
scribbles
U
بد نوشتن
inscribe
U
نوشتن
itemizes
U
به اقلام نوشتن
graphomania
U
شهوت نوشتن
editorialize
U
سرمقاله نوشتن
itemises
U
به اقلام نوشتن
handwrite
U
بادست نوشتن
itemising
U
به اقلام نوشتن
itemised
U
به اقلام نوشتن
overwrite
U
جای نوشتن
jot
U
با شتاب نوشتن
editorialising
U
سرمقاله نوشتن
tablets
U
بر لوح نوشتن
editorialises
U
سرمقاله نوشتن
to dip ones pen in gall
U
سخت نوشتن
engross
U
درشت نوشتن
itemizing
U
به اقلام نوشتن
itemized
U
به اقلام نوشتن
over write
U
جای نوشتن
tired of writing
U
خسته از نوشتن
itemize
U
به اقلام نوشتن
editorialised
U
سرمقاله نوشتن
jots
U
با شتاب نوشتن
jotted
U
با شتاب نوشتن
overwrite
U
زیاد نوشتن
penning
U
خامه نوشتن
hyphenate
U
با خط پیوند نوشتن
i am weary of writing
U
از نوشتن خسته
impanel
U
در صورت نوشتن
pens
U
خامه نوشتن
poetize
U
شعر نوشتن
graphic
U
وابسته به فن نوشتن
wirte only
U
تنها نوشتن
write head
U
نوک نوشتن
inscroll
U
در طومار نوشتن
gloss
U
حاشیه نوشتن بر
poeticize
U
شعر نوشتن
penned
U
خامه نوشتن
pen
U
خامه نوشتن
overwrite
U
دومرتبه نوشتن
read/write
U
خواندن- نوشتن
tablet
U
بر لوح نوشتن
prose
U
نثر نوشتن
penmanship
U
طرز نوشتن
to write off
U
به اسانی نوشتن
to write out
U
بتفضیل نوشتن
read/write head
U
هدخواندن- نوشتن
write out
U
به تفصیل نوشتن
r/w
U
خواندن- نوشتن
miswrite
U
اشتباه نوشتن
precis
U
خلاصه نوشتن
rewriting
U
دوباره نوشتن
scrolls
U
کتیبه نوشتن
scroll
U
کتیبه نوشتن
annotating
U
تفسیر نوشتن
scribbling
U
باشتاب نوشتن
scribbles
U
باشتاب نوشتن
scribble
U
باشتاب نوشتن
table
U
در فهرست نوشتن
tabled
U
در فهرست نوشتن
tables
U
در فهرست نوشتن
tabling
U
در فهرست نوشتن
allegorize
U
تمثیل نوشتن
list
U
در فهرست نوشتن
program
U
برنامه نوشتن
scribbled
U
باشتاب نوشتن
rewriting
U
باز نوشتن
rewritten
U
دوباره نوشتن
rewritten
U
باز نوشتن
rewrote
U
دوباره نوشتن
rewrote
U
باز نوشتن
enlists
U
درفهرست نوشتن
programs
U
برنامه نوشتن
annotating
U
یادداشت نوشتن
annotating
U
حاشیه نوشتن
enlist
U
درفهرست نوشتن
enlisting
U
درفهرست نوشتن
preamble
U
مقدمه نوشتن
preambles
U
مقدمه نوشتن
preface
U
دیباچه نوشتن
prefaced
U
دیباچه نوشتن
prefaces
U
دیباچه نوشتن
prefacing
U
دیباچه نوشتن
invoicing
U
فاکتور نوشتن
invoices
U
فاکتور نوشتن
noting
U
نت موسیقی نوشتن
notes
U
نت موسیقی نوشتن
note
U
نت موسیقی نوشتن
annotates
U
تفسیر نوشتن
annotates
U
یادداشت نوشتن
annotates
U
حاشیه نوشتن
annotated
U
تفسیر نوشتن
annotated
U
یادداشت نوشتن
annotated
U
حاشیه نوشتن
annotate
U
تفسیر نوشتن
invoice
U
فاکتور نوشتن
annotate
U
یادداشت نوشتن
annotate
U
حاشیه نوشتن
invoiced
U
فاکتور نوشتن
circumscribe
U
نوشتن در دور
circumscribed
U
نوشتن در دور
write-ups
U
به تفصیل نوشتن
circumscribes
U
نوشتن در دور
circumscribing
U
نوشتن در دور
write-up
U
به تفصیل نوشتن
write up
U
به تفصیل نوشتن
double space
U
یک خط درمیان نوشتن
autographs
U
دستخط نوشتن
autographing
U
دستخط نوشتن
autographed
U
دستخط نوشتن
demythologize
U
تفسیر نوشتن
write off
U
زود نوشتن
write-off
U
زود نوشتن
write-offs
U
زود نوشتن
commentate
U
تقریظ نوشتن
commentated
U
تقریظ نوشتن
commentating
U
تقریظ نوشتن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com