Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
hustler
U
بمب افکن استراتژیکی قابل حمل بمب اتمی که با چهارموتور جت مجهز است
hustlers
U
بمب افکن استراتژیکی قابل حمل بمب اتمی که با چهارموتور جت مجهز است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stratofortress
U
نوعی هواپیمای قاره پیمای استراتژیکی بمب افکن 8موتوره
implosion weapon
U
جنگ افزار اتمی حساس قابل انفجار با تجزیه اتمی
titans
U
نوعی موشک دو طبقه قاره پیمای بالیستیکی مجهز به کلاهک اتمی
titan
U
نوعی موشک دو طبقه قاره پیمای بالیستیکی مجهز به کلاهک اتمی
counter force
U
نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
trunkair route
U
مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
chronic dose
U
دز قابل معالجه و پیشگیری اتمی
well founded
U
کاملا مجهز مجهز بوسایل کامل
well found
U
کاملا مجهز مجهز بوسایل کامل
tolerance dose
U
دوز دریافتی قابل استقامت ازتشعشعات اتمی
operation exposure guide
U
حداکثر دوز اتمی قابل قبول یاقابل دریافت
thunder chief
U
نوعی هواپیمای یک موتوره وسوپرسونیک قابل حمل بمب اتمی
minometer
U
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی وسیله اندازه گیری دوز اتمی
rainout
U
ریزش ابر اتمی به علت رطوبت هوا بارش غبار اتمی
isotopy
U
دارای تساوی در اعداد اتمی برابری عددی اتمی
cadastral map
U
نقشه استراتژیکی
proliferation
U
سیستم گسترش اتمی یاگسترش تولید اتمی
staff
U
با کارمند مجهز کردن با کارمند مجهز شدن
staffs
U
با کارمند مجهز کردن با کارمند مجهز شدن
staffed
U
با کارمند مجهز کردن با کارمند مجهز شدن
air strategical command
U
فرماندهی استراتژیکی هوایی
joint strategic objectives
U
هدفهای مشترک استراتژیکی
strategic concept
U
تدبیر یا خط مشی عملیات استراتژیکی یا ملی
atomic weight
U
وزن اتمی یک عنصر که برمبنای 61 وزن اتمی اکسیژن قرار داده شده است
fallout contours
U
خطوط میزان منحنی تشعشع اتمی یا نشان دهنده شدت تشعشع اتمی
clean weapon
U
جنگ افزار اتمی کم ریزش جنگ اتمی که اثار باقیه کم داشته باشد
european atomic energy community
U
جامعه نیروی اتمی اروپا اتحادیه متشکل از بلژیک وفرانسه و المان و ایتالیا ولوگزامبورک و هلند که هدفش ایجاد تسهیلات مختلف در راه بهره برداری ازانرژی اتمی است
strategic
U
استراتژیکی مربوط به خط مشیهای سیاسی واقتصادی و نظامی و روانی وجغرافیایی یا ملی کشور
nucleon
U
اجزای داخل هسته اتمی هستک هسته اتمی
nuclear stalemate
U
گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
fission to yield ratio
U
توان بمب اتمی نسبت انرژی شکافت اتمی به انرژی حاصله از پرتاب بمب
atomic demolition munition
U
خرج تخریب مهمات اتمی مهمات مخصوص تخریب جنگ افزار اتمی
cloud chamber effect
U
اثرات حاصله از لایه خارجی قارچ اتمی اثرات پوسته قارچ اتمی
radiator
U
گرما افکن
bomber
U
بمب افکن
fire thrower
U
شعله افکن
bombers
U
بمب افکن
peashooter
U
نخود افکن
irradiative
U
پرتو افکن
electron injector
U
الکترون افکن
flame thrower
U
شعله افکن
bombardier
U
بمب افکن
radiators
U
گرما افکن
shadowy
U
سایه افکن
factious
U
نفاق افکن
peashooters
U
نخود افکن
trajectories
U
فرا افکن
trajectory
U
فرا افکن
projectors
U
پرتو افکن
umbriferous
U
سایه افکن
projectors
U
پیش افکن
projector
U
پرتو افکن
disruptive
U
نفاق افکن
falmethrower
U
شعله افکن
adumbral
U
سایه افکن
projector
U
پیش افکن
searchlights
U
نور افکن
torpedo boat
U
اژدر افکن
searchlight
U
نور افکن
destroyer boat
U
قایق اژدر افکن
torpedo boat
U
ناوچه اژدر افکن
bombers
U
هواپیمای بمب افکن
searchlight
U
اشعه نور افکن
pharos
U
نور افکن دریایی
searchlights
U
اشعه نور افکن
torpedo plane
U
هواپیمای اژدر افکن
pt boat
U
ناوچه اژدر افکن
bomber
U
هواپیمای بمب افکن
shady
U
سایه افکن مشکوک
fighter bomber
U
شکاری- بمب افکن
broad beam headlamp
U
نور افکن با تشعشع عرضی
equipped
U
مجهز
barded
U
مجهز
acoutre
U
مجهز
weaponed
U
مجهز
accoutred
U
مجهز
in full fig
U
مجهز
accoutered
U
مجهز
barbed
U
مجهز
armed
U
مجهز
equip
U
مجهز کردن
panoplied
U
مجهز و اراسته
jet-propelled
U
مجهز به موتور جت
jet propelled
U
مجهز به موتور جت
equipping
U
مجهز کردن
full sail
U
تبار مجهز
equips
U
مجهز کردن
supportive
U
مجهز کننده
busked
U
مجهز کردن
busk
U
مجهز کردن
imps
U
مجهز کردن
busking
U
مجهز کردن
habilitate
U
مجهز کردن
busks
U
مجهز کردن
imp
U
مجهز کردن
tool
U
مجهز کردن
stratojet
U
نوعی هواپیمای بمب افکن قاره پیمای 6 موتوره
survey meter
U
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
early time
U
زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی
reflecterize
U
مجهز به بازتابنده کردن
on a war footing
U
مجهز واماده جنگ
reflectorize
U
مجهز به بازتابنده کردن
turboprop jet engine
U
موتور جت مجهز به موتورتوربین
weaponed
U
مجهز به جنگ افزار
bugged
U
مجهز به میکروفن مخفی
tower wagon
U
اتومبیل مجهز به جرثقیل یانردبان
squad car
U
اتومبیل پلیس مجهز به فرستنده
squad cars
U
اتومبیل پلیس مجهز به فرستنده
fuse cut out switch
U
کلید قطع مجهز به فیوز
recoil operated
U
مجهز به دستگاه عقب نشینی
prepare
U
مهیا ساختن مجهز کردن
prepares
U
مهیا ساختن مجهز کردن
mast
U
دیرک بادکل مجهز کردن
masts
U
دیرک بادکل مجهز کردن
preparing
U
مهیا ساختن مجهز کردن
to provide oneself
U
خودرا اماده یا مجهز کردن
augmented turbofan
U
توربوفن مجهز به سیستم پس سوز
under arms
U
مجهز باسلحه سبک و انفرادی
combined circuit
U
مین مجهز به مدار عامل مرکب
dieselize
U
با موتور دیزل مجهز شدن یاکردن
grids
U
بارشته ها و میلههای درهم وبر هم مجهز کردن
grid
U
بارشته ها و میلههای درهم وبر هم مجهز کردن
furnishing
U
تهیه دیدن مجهز کردن دادن وسایل واماد
furnish
U
تهیه دیدن مجهز کردن دادن وسایل واماد
furnishes
U
تهیه دیدن مجهز کردن دادن وسایل واماد
compound helicopter
U
هلی کوپتری که مجهز به سیستم جلو برنده کمکی است
bench check
U
کارگاه مجهز به دستگاههای ازمایشی علامت نقطه بازرسی نقشه برداری
mark mark
U
اعلام رها کردن بمب به هواپیمای بمب افکن از سوی دستگاه کنترل زمینی
lobe
U
یکی از دو یا چهار جزء تشکیل دهنده پرتو رادار جهت یاب ازانتن مجهز به بازتابنده
lobes
U
یکی از دو یا چهار جزء تشکیل دهنده پرتو رادار جهت یاب ازانتن مجهز به بازتابنده
dive bomber
U
هواپیمای بمب افکن شیرجه هواپیمای عمودرو
clouding
U
ابری شدن سایه افکن شدن
cloud
U
ابری شدن سایه افکن شدن
clouds
U
ابری شدن سایه افکن شدن
friendly front end
U
طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
recoverable item
U
وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
hexatomic
U
شش اتمی
diatomic
U
دو اتمی
nuclear strike
U
تک اتمی
monoatomic
U
یک اتمی
nuclear
U
اتمی
atomic
U
اتمی
triatomic
U
سه اتمی
grated
U
باشبکه مجهز کردن شبکه دارکردن دارای نرده وپنجره اهنی کردن
grate
U
باشبکه مجهز کردن شبکه دارکردن دارای نرده وپنجره اهنی کردن
grates
U
باشبکه مجهز کردن شبکه دارکردن دارای نرده وپنجره اهنی کردن
archival quality
U
مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
A-bomb
U
بمب اتمی
nuclear cell
U
پیل اتمی
A-bombs
U
بمب اتمی
nuked
U
نیروگاه اتمی
nuking
U
نیروگاه اتمی
nuked
U
کنشگر اتمی
fission reactor
U
واکنشگاه اتمی
nuclide
U
اشکال اتمی
nukes
U
زیردریایی اتمی
tetratomic
U
چهار اتمی
nuke
U
کنشگر اتمی
nuking
U
کنشگر اتمی
atomic energy
U
نیروی اتمی
nukes
U
کنشگر اتمی
fission products
U
مواد اتمی
nuking
U
زیردریایی اتمی
mass number
U
وزن اتمی
atom bomb
U
بمب اتمی
nuclear warfare
U
جنگ اتمی
clouding
U
قارچ اتمی
cloud
U
قارچ اتمی
nukes
U
نیروگاه اتمی
monoatomic solid
U
جامد تک اتمی
clouds
U
قارچ اتمی
median lethal dose
U
دوزمتوسط اتمی
mushromm could
U
کلاهک اتمی
fallout
U
ریزش اتمی
diatomic molecule
U
مولکول دو اتمی
fission to yield ratio
U
بازده اتمی
nuked
U
زیردریایی اتمی
atomic fusion
U
همجوشی اتمی
atomic fusion
U
گداخت اتمی
atomic weight
U
جرم اتمی
atomic fission
U
شکافت اتمی
atomic energy
U
انرژی اتمی
atomic weight
U
وزن اتمی
atomic interaction
U
بر هم کنش اتمی
atomic mass
U
جرم اتمی
atomic structure
U
ساختار اتمی
atomic size
U
اندازه اتمی
atomic radius
U
شعاع اتمی
atomic polarization
U
قطبش اتمی
atomic reactor
U
واکنشگاه اتمی
atomic pile
U
واکنشگاه اتمی
atomic orbital
U
اوربیتال اتمی
atomic number
U
عدد اتمی
atomic crystal
U
بلور اتمی
atomic configuration
U
ارایش اتمی
atomic clock
U
ساعت اتمی
nuclear reactors
U
پیل اتمی
nuclear reactor
U
پیل اتمی
monoatomic gas
U
گاز تک اتمی
monoatomic molecule
U
مولکول تک اتمی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com