English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
block U بلوک ساختن
blocked U بلوک ساختن
blocks U بلوک ساختن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
block length U درازای بلوک طول بلوک
scareup U فاهر ساختن برای مصرف تامین کردن بسرعت ساختن
blocs U بلوک
blocked U بلوک
nested block U بلوک تو در تو
parish U بلوک
bloc U بلوک
parishes U بلوک
cantons U بلوک
canton U بلوک
monolith U بلوک
monoliths U بلوک
block header U سر بلوک
block U بلوک
district U بلوک
blocks U بلوک
districts U بلوک
blocking U بلوک بندی
radius block U بلوک شعاعی
radium block U بلوک شعاعی
block move U انتقال بلوک
block move U جابجایی بلوک
block operation U عملیات بلوک
block protection U حفافت بلوک
blocks U بلوک سیمانی
roughed slab U بلوک کوچک
anchor U لنگر بلوک
anchoring U لنگر بلوک
anchors U لنگر بلوک
blocked U بلوک سیمانی
storage block U بلوک ذخیره
block U بلوک سیمانی
block definition U تعریف بلوک
block diagram U بلوک دیاگرام
block transfer U انتقال بلوک
control block U بلوک کنترل
mastic blocks U بلوک قیری
end of block U پایان یک بلوک
engine block U بلوک موتور
eob U پایان یک بلوک
fuse block U بلوک فیوز
dosseret U بلوک سه بعدی
form block U بلوک فرمکاری
erratic block U بلوک نامنظم
en bloc U دریک بلوک
deblocking U از بلوک دراوردن
arrow block U بلوک پیکانی
cylinder block U بلوک سیلندر
sprite U یک بلوک از پیکسل ها
erratic block U بلوک جابجا شونده
blocking factor U فاکتور بلوک بندی
bins U بلوک سه بعدی الکترونیکی
bin U بلوک سه بعدی الکترونیکی
block lining U پوشش با بلوک سیمانی
block graphics U نگاره سازی بلوک
corps de logis U [بلوک سیمانی اصلی در ساختمان]
comecon U گروه تجاری بلوک شرق
boss formerly boce U [بلوک منبت کاری شده برجسته]
to walk around the block U دور بلوک خیابان راه رفتن
character map U شبکهای از بلوک ها روی صفحه نمایش
cyclopean U [معماری ترکیب شده با شکلهای نامنظم در بلوک سیمانی]
long-and-short work [بنایی با استفاده از بلوک های افقی و عمودی بلند و کوتاه]
cylinder block U بلوک واحدی که سیلندرهای یک موتور پیستونی خطی که با مایع خنک مشوند رادربرمیگیرد
dou U [در معماری چین و ژاپن بلوک چوبی شکاف دار که از طاقچه دیوارکوب محافظت می کند.]
cylinder block boring machine U دستگاه سوراخ کننده بدنه سیلندر ماشین مته بلوک سیلندر
shed U خون جاری ساختن جاری ساختن
sheds U خون جاری ساختن جاری ساختن
shedding U خون جاری ساختن جاری ساختن
isodomun U [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomon U [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
negative acknowledgement U کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
manufacture U ساختن
manufactured U ساختن
fashioning U مد ساختن
fashioned U مد ساختن
manufactures U ساختن
fashions U مد ساختن
carbonize U کک ساختن
fabrication U ساختن
dree U ساختن با
pellet U حب ساختن
confect U ساختن
bulid U ساختن
fashion U مد ساختن
produced U ساختن
mints U ساختن
fabricate U ساختن
fabricated U ساختن
fabricates U ساختن
fabricating U ساختن
unifying U تک ساختن
minting U ساختن
minted U ساختن
produces U ساختن
idolised U بت ساختن
idolises U بت ساختن
idolising U بت ساختن
idolize U بت ساختن
idolized U بت ساختن
idolizes U بت ساختن
idolizing U بت ساختن
mint U ساختن
produce U ساختن
unify U تک ساختن
unifies U تک ساختن
upgrading U ساختن
upgrades U ساختن
upgraded U ساختن
upgrade U ساختن
makes U ساختن
make U ساختن
compose U ساختن
composes U ساختن
build U ساختن
buildings U ساختن
pill U حب ساختن
pills U حب ساختن
invent U ساختن
creating U ساختن
creates U ساختن
create U ساختن
invented U ساختن
inventing U ساختن
invents U ساختن
put up U ساختن
put-up U ساختن
builds U ساختن
remakes U از نو ساختن
constructing U ساختن
constructs U ساختن
set up U ساختن
remake U از نو ساختن
to get along U ساختن
construct U ساختن
constructed U ساختن
to go in with U ساختن با
bridges U پل ساختن
generate U ساختن
to make away U ساختن
to t. up U ساختن
bridged U پل ساختن
to make a shift U ساختن
bridge U پل ساختن
upbuild U ساختن
indite U ساختن
forborne U ساختن با
generating U ساختن
generates U ساختن
generated U ساختن
miscreate U بد ساختن
vitiate U معیوب ساختن
make music U آهنگ ساختن
wetted U مرطوب ساختن
maximize U بیشینه ساختن
maximising U بیشینه ساختن
vitiates U معیوب ساختن
vitiating U معیوب ساختن
maximized U بیشینه ساختن
maximizes U بیشینه ساختن
maximizing U بیشینه ساختن
tunnel U تونل ساختن
humidifying U مرطوب ساختن
vitiating U ناپاک ساختن
vitiates U ناپاک ساختن
wet U مرطوب ساختن
wets U مرطوب ساختن
play music U موزیک ساختن
vitiated U ناپاک ساختن
wettest U مرطوب ساختن
maximised U بیشینه ساختن
vitiated U معیوب ساختن
vitiate U ناپاک ساختن
maximises U بیشینه ساختن
diversified U گوناگون ساختن
gaunt U زننده ساختن
sepulchers U قبر ساختن
sepulchre U قبر ساختن
sepulchres U قبر ساختن
subvert U واژگون ساختن
subverted U واژگون ساختن
subverting U واژگون ساختن
subverts U واژگون ساختن
improvise U بالبداهه ساختن
improvises U بالبداهه ساختن
improvising U بالبداهه ساختن
to invent stories U دروغ ساختن
to spin yarns U داستان ساختن
reconcile U راضی ساختن
reconciles U راضی ساختن
notifying U اگاه ساختن
diversifies U گوناگون ساختن
diversify U گوناگون ساختن
diversifying U گوناگون ساختن
make music U موزیک ساختن
play music U موسیقی ساختن
make music U موسیقی ساختن
to spin yarns U دروغ ساختن
notified U اگاه ساختن
notify U اگاه ساختن
reconciling U راضی ساختن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com