Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
erratic block
U
بلوک جابجا شونده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
displaceable
U
جابجا شونده
revulsive
U
جابجا شونده
migratory
U
جابجا شونده
metastatic
U
جابجا شونده
serpiginous
U
دونده جابجا شونده
acrostic
جدول شعر کوتاهی که حرف اول و وسط و آخر بندهای آن با هم عبارتی را برساند جابجا شونده
block length
U
درازای بلوک طول بلوک
precipitated
U
غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب
precipitating
U
غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب
precipitate
U
غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب
precipitates
U
غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب
self reacting
U
بطور خودکار متعادل شونده خود بخود تطبیق شونده
monoliths
U
بلوک
monolith
U
بلوک
block header
U
سر بلوک
block
U
بلوک
districts
U
بلوک
district
U
بلوک
blocks
U
بلوک
blocs
U
بلوک
canton
U
بلوک
bloc
U
بلوک
cantons
U
بلوک
parishes
U
بلوک
nested block
U
بلوک تو در تو
blocked
U
بلوک
parish
U
بلوک
blocking
U
بلوک بندی
block definition
U
تعریف بلوک
block diagram
U
بلوک دیاگرام
roughed slab
U
بلوک کوچک
en bloc
U
دریک بلوک
arrow block
U
بلوک پیکانی
blocks
U
بلوک ساختن
blocked
U
بلوک ساختن
blocked
U
بلوک سیمانی
anchoring
U
لنگر بلوک
anchor
U
لنگر بلوک
block
U
بلوک ساختن
blocks
U
بلوک سیمانی
anchors
U
لنگر بلوک
block
U
بلوک سیمانی
block move
U
انتقال بلوک
sprite
U
یک بلوک از پیکسل ها
deblocking
U
از بلوک دراوردن
end of block
U
پایان یک بلوک
eob
U
پایان یک بلوک
erratic block
U
بلوک نامنظم
form block
U
بلوک فرمکاری
fuse block
U
بلوک فیوز
radius block
U
بلوک شعاعی
mastic blocks
U
بلوک قیری
radium block
U
بلوک شعاعی
storage block
U
بلوک ذخیره
dosseret
U
بلوک سه بعدی
cylinder block
U
بلوک سیلندر
control block
U
بلوک کنترل
block protection
U
حفافت بلوک
block transfer
U
انتقال بلوک
block move
U
جابجایی بلوک
block operation
U
عملیات بلوک
engine block
U
بلوک موتور
block lining
U
پوشش با بلوک سیمانی
block graphics
U
نگاره سازی بلوک
blocking factor
U
فاکتور بلوک بندی
bin
U
بلوک سه بعدی الکترونیکی
bins
U
بلوک سه بعدی الکترونیکی
comecon
U
گروه تجاری بلوک شرق
corps de logis
U
[بلوک سیمانی اصلی در ساختمان]
boss formerly boce
U
[بلوک منبت کاری شده برجسته]
to walk around the block
U
دور بلوک خیابان راه رفتن
character map
U
شبکهای از بلوک ها روی صفحه نمایش
supplant
U
جابجا شدن
dislocating
U
جابجا کردن
suppressing
U
جابجا کردن
dislocates
U
جابجا کردن
dislocate
U
جابجا شدن
dislocate
U
جابجا کردن
removal
U
جابجا کردن
suppresses
U
جابجا کردن
suppress
U
جابجا کردن
supplanted
U
جابجا شدن
supplanting
U
جابجا شدن
supplants
U
جابجا شدن
dislocating
U
جابجا شدن
displace
U
جابجا کردن
heave
U
جابجا کردن
heaved
U
جابجا کردن
translocation
U
جابجا شدگی
translocate
U
جابجا کردن
out of place
U
جابجا شده
metastatic
U
جابجا شده
lomomote
U
جابجا شدن
autochthonous
U
جابجا نشده
transposable
U
جابجا شدنی
unhorse
U
جابجا کردن
displaced
U
جابجا کردن
displaces
U
جابجا کردن
displacing
U
جابجا کردن
floating
U
جابجا شده
He was kI'lled on the spot.
U
جابجا کشته شد
dislocates
U
جابجا شدن
relocating
U
جابجا کردن
turnover
U
جابجا شدن
relocation
U
جابجا سازی
disposition
U
جابجا شدن
displacement
U
جابجا شدن
displacement
U
جابجا کردن
migrate
U
جابجا شدن
migrated
U
جابجا شدن
migrates
U
جابجا شدن
migrating
U
جابجا شدن
relocated
U
جابجا کردن
relocate
U
جابجا کردن
transposing
U
جابجا کردن
transposes
U
جابجا کردن
transpose
U
جابجا کردن
relocates
U
جابجا کردن
moving power
U
نیروی جابجا کننده
metastasis
U
جابجا شدن ناخوشی
transposable
U
قابل جابجا شدن
soil transport
U
جابجا کردن خاک
malposition
U
جابجا شدگی جنین
shift
U
انتقال جابجا کردن
shifts
U
انتقال جابجا کردن
shifted
U
انتقال جابجا کردن
cyclopean
U
[معماری ترکیب شده با شکلهای نامنظم در بلوک سیمانی]
restaging
U
جابجا کردن سوارکردن نفرات
revulsion
U
جابجا شدن درد ردع
removing
U
جابجا کردن به محل دیگر
removes
U
جابجا کردن به محل دیگر
winkle
U
جابجا کردن حلزون خوراکی
winkles
U
جابجا کردن حلزون خوراکی
remove
U
جابجا کردن به محل دیگر
to handle something with care
U
چیزی را با احتیاط جابجا کردن
movement
U
گردش جابجا کردن تحرک
long-and-short work
[بنایی با استفاده از بلوک های افقی و عمودی بلند و کوتاه]
displaced
U
جابجا شدن تغییر موضع دادن
displacement
U
جابجا شدن جابجایی تغییر مکان
interchange
U
جابجا کردن چیزی با چیز دیگر
interchanges
U
جابجا کردن چیزی با چیز دیگر
Handle the boxes with care.
U
جعبه ها رابا احتیاط جابجا کنید
displace
U
جابجا شدن تغییر موضع دادن
displaces
U
جابجا شدن تغییر موضع دادن
handle
U
قبضه شمشیر دستگیره جابجا کردن
interchanging
U
جابجا کردن چیزی با چیز دیگر
displacing
U
جابجا شدن تغییر موضع دادن
handles
U
قبضه شمشیر دستگیره جابجا کردن
interchanged
U
جابجا کردن چیزی با چیز دیگر
changer
U
وسیلهای که چیزی را با چیز دیگر جابجا میکند
force displaced in parallel
U
[بردار]
نیروی بطور موازی جابجا شده
cylinder block
U
بلوک واحدی که سیلندرهای یک موتور پیستونی خطی که با مایع خنک مشوند رادربرمیگیرد
remove
U
بردن جابجا کردن انتقال دادن بیرون اوردن
removes
U
بردن جابجا کردن انتقال دادن بیرون اوردن
removing
U
بردن جابجا کردن انتقال دادن بیرون اوردن
dou
U
[در معماری چین و ژاپن بلوک چوبی شکاف دار که از طاقچه دیوارکوب محافظت می کند.]
shifts
U
کد حروف ارسالی که نشان میدهد که کد بعدی باید جابجا شود
shifted
U
کد حروف ارسالی که نشان میدهد که کد بعدی باید جابجا شود
shift
U
کد حروف ارسالی که نشان میدهد که کد بعدی باید جابجا شود
shunting station
U
ایستگاه فرعی راه اهن برای جابجا کردن واگن ولوکوموتیو
staging base
U
پایگاه تجدید سوخت یابارگیری مجدد یا جابجا کردن کالاها در کشتی یا هواپیما
SDR
U
ثباتی در CPU که داده را پیش از پردازش نگه می دارد یا محل حافظه را جابجا میکند
cylinder block boring machine
U
دستگاه سوراخ کننده بدنه سیلندر ماشین مته بلوک سیلندر
deliquescent
U
اب شونده
vimineous
U
خم شونده
folding
U
تا شونده
diminishing
U
کم شونده
squashy
U
له شونده
step down
U
کم شونده
frequented
U
تکرار شونده
changful
U
دگرگون شونده
emanative
U
صادر شونده
emissive
U
خارج شونده
rubescent
U
قرمز شونده
insured
U
بیمه شونده
changful
U
جوربجور شونده
rigescent
U
سخت شونده
rigescent
U
سفت شونده
causative
U
سبب شونده
erubescent
U
سرخ شونده
eruptional
U
منفجر شونده
frequent
U
تکرار شونده
clastic
U
تقسیم شونده
seceder
U
منتزع شونده
comparand
U
قیاس شونده
concentrator
U
متمرکز شونده
concretive
U
سفت شونده
seconder
U
دوم شونده
combinatory
U
ترکیب شونده
juvenescent
U
جوان شونده
coagulable
U
دلمه شونده
decreasingly
U
بطورکم شونده
clotty
U
دلمه شونده
depreciable
U
مستهلک شونده
deteriorative
U
بدتر شونده
deviator
U
منحرف شونده
dilatant
U
گشاد شونده
evanescent
U
محو شونده
illative
U
منتج شونده
inhibitor
U
مانع شونده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com