Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
lofty
U
بلند بزرگ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
landing net
U
تور ماهیگیری با دسته کوتاه یا بلند, دامی که باماهیهای بزرگ راباان به خشکی میکشند
spacistor
U
دستگاه قوی صدا بزرگ کن بلند گوی قوی
caduceus
U
[عصای بلند بالدار با دو مار بزرگ در اطرافش]
Other Matches
clackvalve
U
دریچه لولاداروسفت که چون بلند کنندباصدای بلند بجای خودمیافتد
touted
U
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touts
U
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touting
U
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
tout
U
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
dirndl
U
نوعی دامن بلند با کمر بلند
My grandparents are six feet under.
<idiom>
U
پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania
U
مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
fossil
U
آدم پیر
[پدر بزرگ ]
[مادر بزرگ]
museum piece
U
آدم پیر
[پدر بزرگ ]
[مادر بزرگ]
macropterous
U
دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
big game
U
صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
grandparents
U
پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandparent
U
پدر بزرگ یا مادر بزرگ
so large
U
چندان بزرگ بقدری بزرگ
grandam
U
مادر بزرگ ننه بزرگ
cray
U
نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
monofilament
U
الیاف تک رشته بلند
[این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
shaggy ugs
U
فرش های با پرز بلند
[این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
vociferous
U
بلند
pointers
U
خط کش بلند
pointer
U
خط کش بلند
long
U
بلند
high grown
U
بلند قد
high
U
بلند
highest
U
بلند
highs
U
بلند
eton collan
U
بلند
fortes
U
بلند
soaring
U
بلند
high (1 9 to 36)
U
بلند
towering
U
بلند
willowy
U
بلند
skyscraper
U
بلند
skyscrapers
U
بلند
tall
U
بلند
tall
U
قد بلند
taller
U
بلند
taller
U
قد بلند
tallest
U
بلند
tallest
U
قد بلند
highfalutin
U
بلند
loudly
U
بلند
loftily
U
بلند
grandiose
U
بلند
loudspeaker
U
بلند گو
long-
U
بلند
amplifiers
U
بلند گو
longed
U
بلند
amplifier
U
بلند گو
longer
U
بلند
longest
U
بلند
longs
U
بلند
upland
U
بلند
eminent
U
بلند
uplands
U
بلند
forte
U
بلند
aloud
U
بلند
talll
U
بلند
talll
U
قد بلند
rumbustious
U
بلند
mouth filling
U
بلند
loud speaker
U
بلند گو
lengthwise
U
بلند
megaphone
U
بلند گو
legged
U
پا بلند
megaphones
U
بلند گو
uplands
U
زمین بلند
prolong blast
U
سوت بلند
erect
U
بلند کردن
row de dow
U
صدای بلند
raised kerb
U
لبه بلند
upland
U
زمین بلند
quick time
U
سر قدم بلند
keep down
U
بلند نشوید
raised kerb
U
جدول بلند
gaff
U
خنده بلند
ambitious
U
بلند پرواز
ambitious
U
بلند همت
high-flying
U
بلند پرواز
high pass
U
پاس بلند
long run
U
بلند مدت
high hurle
U
مانع بلند
high hat
U
کلاه بلند
slam bang
U
با سر وصدای بلند
high grown
U
بلند بالا
slab sided
U
بلند ولاغر
long term
U
بلند مدت
erects
U
بلند کردن
erecting
U
بلند کردن
shandygaff
U
بلند رویایی
erected
U
بلند کردن
altivolant
U
بلند پرواز
high rise block
U
ساختمان بلند
long thrust
U
سخمه بلند
loudish
U
اندکی بلند
loudmouthed
U
بلند اواز
Catholic
U
بلند نظر
Catholics
U
بلند نظر
moppy
U
کلفت بلند
magnaimous
U
بلند نطر
mitt
U
دستکش بلند
mitts
U
دستکش بلند
shandies
U
بلند رویایی
shandy
U
بلند رویایی
buzzing
U
صدای بلند
buzzes
U
صدای بلند
buzzed
U
صدای بلند
buzz
U
صدای بلند
loudly
U
با صدای بلند
exalted
U
بلند مرتبه
aloud
U
باصدای بلند
elevated
U
بلند مرتبه
fortissimo
U
صدای بلند
fortissimo
U
خیلی بلند
soars
U
بلند پروازکردن
blast furnaces
U
کوره بلند
soared
U
بلند پروازکردن
soar
U
بلند پروازکردن
lop sided
U
کوتاه و بلند
oxlip
U
پامچال بلند
blast furnace
U
کوره بلند
high-rise
U
ساختمان بلند
louden
U
بلند شدن
loudish
U
کمی بلند
outdoor antenna
U
انتن بلند
high flying
U
بلند خیال
tore
U
علف بلند
slender
U
بلند وباریک
arise
U
بلند شدن
heightens
U
بلند کردن
screeches
U
صدای بلند
elevate
U
بلند کردن
elevates
U
بلند کردن
screeched
U
صدای بلند
long splice
U
پیوند بلند
elevating
U
بلند کردن
belly laugh
U
خندهی بلند
belly laughs
U
خندهی بلند
big-hearted
U
نظر بلند
famous
U
بلند اوازه
throw up
U
بلند کردن
loudest
U
بلند اوا
loudest
U
باصدای بلند
screeching
U
صدای بلند
heightening
U
بلند کردن
heightened
U
بلند کردن
tor
U
صخره بلند
upraise
U
بلند کردن
uprear
U
بلند شدن
arises
U
بلند شدن
arising
U
بلند شدن
exalt
U
بلند کردن
exalting
U
بلند کردن
exalts
U
بلند کردن
ascend
U
بلند شدن
vociferant
U
با صدای بلند
ascended
U
بلند شدن
ascends
U
بلند شدن
to throw up
U
بلند کردن
to read out
U
بلند خواندن
walk off with
U
بلند کردن
to kick up
U
با پا بلند کردن
heighten
U
بلند کردن
louder
U
بلند اوا
louder
U
باصدای بلند
loud
U
بلند اوا
top-level
U
بلند پایه
inextenso
U
کاملا بلند
yuk
U
خندهی بلند
tallish
U
نسبتا بلند
long haul
U
خط سیر بلند
supereminent
U
بسیار بلند
icarian
U
بلند پرواز
surge
U
موج بلند
surged
U
موج بلند
surges
U
موج بلند
knee-high
U
بلند تا سر زانو
hornblends
U
هرن بلند
high-minded
U
بلند همت
hip boot
U
چکمه بلند ضد اب
To do something slapdash.
U
سر بلند بودن
sonorous
U
قلنبه بلند
long robe
U
ردای بلند
jointing plane
U
رنده بلند
low-rise
U
نه بسیار بلند
talll
U
بلند بالا
loud
U
باصدای بلند
screech
U
صدای بلند
large hearted
U
نظر بلند
lifter
U
بلند کننده
levitate
U
بلند شدن
lifts
U
بلند کردن
levitated
U
بلند شدن
lifting
U
بلند کردن
levitates
U
بلند شدن
lifted
U
بلند کردن
levitating
U
بلند شدن
long burst
U
رگبار بلند
lift
U
بلند کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com