Perdic | بلغمی مخاطی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی


Total search result: 32 (4 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	pituitaries U	بلغمی مخاطی
	pituitary U	بلغمی مخاطی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	pituitous U	بلغمی
	phlegmy U	بلغمی
	mucous U	بلغمی
	stolid U	بلغمی
	mucoid U	بلغمی
	stolidly U	بلغمی
	lymphatic U	بلغمی
	phlegmatic U	بلغمی
	phlegmatic temperament U	مزاج بلغمی
	phlegmatic U	بلغمی مزاج
	phlegmy U	بلغمی مزاج
	epithelioid U	مخاطی
	pituitous U	مخاطی
	epithelial U	مخاطی
	mucoid U	مخاطی
	mucous U	مخاطی
	mucopurulent U	چرک مخاطی
	mucosa U	غشا مخاطی
	mucous membrance U	شامه مخاطی
	mucous membrance U	غشا مخاطی
	mucosa U	شامه مخاطی
	gleety U	لزج مخاطی
	mucosity U	ماده مخاطی بلغم
	rhinitis U	ورم غشاء مخاطی بینی
	rhinopharyngitis U	ورم غشاء مخاطی بینی و حلق
	epithelioma U	غده خوش خیم و یا بدخیم مشتق از بافت مخاطی
	mucus [secretion of the mucous membranes] U	خلط [بلغم] [ماده لزج] [ترشح غشا مخاطی] [پزشکی]
	psilosis U	یکجور ناخوشی گرمسیری که نشانه ان زخم شدن شامه مخاطی دهان است
	epithelialize U	پوشیده شدن باو یا تبدیل شدن به بافت مخاطی
	epithelize U	پوشیده شدن با و یا تبدیل شدن به بافت مخاطی

Recent search history

Forum search