English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
conservation of charge U بقای بار الکتریکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
conservation of energy U بقای انرژی
conservation of mass U بقای جرم
conservation of matter U بقای ماده
energy conservation U بقای انرژی
total energy equation U بقای انرژی کل
consevation of energy U بقای قوه
survival of the fittest U بقای انسب
law of conservation of energy U قانون بقای انرژی
momentum conservation U بقای اندازه حرکت
conservation of momentum U بقای اندازه حرکت
conservation of orbital symmerty U بقای تقارن اوربیتال
law of conservation of mass U قانون بقای جرم
law of conservation of mass energy U قانون بقای جرم - انرژی
electrostatic U ذخیره سازی داده به صورت ناحیههای بار الکتریکی کوچک روی وسیله الکتریکی
PSU U مدار الکتریکی که حاوی ولتاژ مستقیم است و نیز سطح دلتادی از منبع جریان به سایر مدارهای الکتریکی
electrical and otherwise U الکتریکی و غیر الکتریکی
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
gas electric generating set U مولد برق بنزینی- الکتریکی مولد برق گاز الکتریکی
electrical U الکتریکی
electrotechnical U الکتریکی
electric U الکتریکی
electric welding U جوشکاری الکتریکی
electric wind U باد الکتریکی
electric unit U واحدهای الکتریکی
electric traction U قوه الکتریکی
electrical analogue U مشابهات الکتریکی
isolating U به صورت الکتریکی
electrifies U الکتریکی کردن
conduction U رسانایی الکتریکی
isolates U به صورت الکتریکی
electric force U نیروی الکتریکی
electrified U الکتریکی کردن
isolate U به صورت الکتریکی
electric heater U گرم کن الکتریکی
electric tension U فشار الکتریکی
electric traction U کشش الکتریکی
electric wave U موج الکتریکی
electrical angle U زاویه الکتریکی
electrical schematic U نمودار الکتریکی
electrical transcription U ضبط الکتریکی
electrise U الکتریکی کردن
electro erosion U فرسایش الکتریکی
spark erossion U فرسایش الکتریکی
electrolysis U تجزیه الکتریکی
electrode U قطب الکتریکی
electrolytic capacitor U خازن الکتریکی
electrolytic iron U اهن الکتریکی
transcriptions U ضبط الکتریکی
transcription U ضبط الکتریکی
electrical resistivity U مقاومت الکتریکی
electrical prospecting U کاوش الکتریکی
electrical model U مدل الکتریکی
electrical bounding U اتصال الکتریکی
electrical breeze U وزش الکتریکی
static breeze U وزش الکتریکی
electrical conductance U رسانایی الکتریکی
electrical conduction U رسانش الکتریکی
electrical conductivity U هدایت الکتریکی
electrical conductivity U رسانندگی الکتریکی
electrical degree U درجه الکتریکی
electrical insulator U عایق الکتریکی
electrical interface U تداخل الکتریکی
electrodes U قطب الکتریکی
electric flux U شار الکتریکی
corona discharge U تخلیه الکتریکی
hot seat U صندلی الکتریکی
electric break down U شکست الکتریکی
electric bulb U لامپ الکتریکی
electric charge U بار الکتریکی
electric circuit U مدار الکتریکی
electric clock U ساعت الکتریکی
electric shocks U شوک الکتریکی
electric shock U شوک الکتریکی
electric brake U ترمز الکتریکی
electric balance U تعادل الکتریکی
electric attraction U جاذبه الکتریکی
conductivity U رسانندگی الکتریکی
dielectric polarization U قطبش دی الکتریکی
dielectric power U قدرت دی الکتریکی
capacitance U فرفیت الکتریکی
dielectric strain U بار دی الکتریکی
dielectric stress U بار دی الکتریکی
dielectric strength U پایدار دی الکتریکی
dielectric viscosity U لختی دی الکتریکی
all electric U تماما" الکتریکی
air dielectric U دی الکتریکی هوا
electric apparatus U دستگاه الکتریکی
electric arc U قوس الکتریکی
electric component U قطعه الکتریکی
electric connection U اتصال الکتریکی
electric drive U محرکه الکتریکی
electric energy U انرژی الکتریکی
electric equipment U تجهیزات الکتریکی
electric eye U چشم الکتریکی
magic eye U چشم الکتریکی
electric field U میدان الکتریکی
electrifying U الکتریکی کردن
electric filter U صافی الکتریکی
electric resistance U مقاومت الکتریکی
electrical U سیستم الکتریکی
electric constant U ثابت الکتریکی
electric contact U کنتاکت الکتریکی
electric control U کنترل الکتریکی
electric coupling U تزویج الکتریکی
electric coupling U پیوست الکتریکی
electric discharge U تخلیه الکتریکی
electric machine U ماشین الکتریکی
electric potential U پتانسیل الکتریکی
electric primer U چاشنی الکتریکی
electroplating U ابکاری الکتریکی
electrify U الکتریکی کردن
resistor U مقاومت الکتریکی
resistors U مقاومت الکتریکی
gasoline electric U بنزین الکتریکی
galvano cautery U داغ الکتریکی
image U تصویر الکتریکی
images U تصویر الکتریکی
gold contacts U اتصالات الکتریکی
charges U بار الکتریکی
charge U بار الکتریکی
flux U فلوی الکتریکی
voltaism U ولتاژ الکتریکی
engine U موتورغیر الکتریکی
specific conductance U رسانندگی الکتریکی
flash fuze U چاشنی الکتریکی
circuit U اتصال الکتریکی
voltages U فشار الکتریکی
electropathy U مداوای الکتریکی
circuits U جریان الکتریکی
electromigration U مهاجرت الکتریکی
circuits U اتصال الکتریکی
electromotor U محرک الکتریکی
electrical connections U اتصالات الکتریکی
electron bombbardment U بمباران الکتریکی
voltage U فشار الکتریکی
electrovalence U فرفیت الکتریکی
electromagnet U اهنربای الکتریکی
gyro compass U قطبنمای الکتریکی
discharges U تخلیه الکتریکی
electromotor U موتور الکتریکی
electrovalency U فرفیت الکتریکی
circuit U جریان الکتریکی
discharge U تخلیه الکتریکی
tachogenerator U دورسنج الکتریکی
voltage stability U ثبات فشار الکتریکی
lead U سیر هدایت الکتریکی
voltage stabilization U تثبیت فشار الکتریکی
electric chair U صندلی اعدام الکتریکی
brainwaves U موج الکتریکی مغز
full-load adjustment screw پیچ تنظیم الکتریکی
brainwave U موج الکتریکی مغز
luminous discharge lamp U لامپ تخلیه الکتریکی
electric discharge lamp U لامپ تخلیه الکتریکی
leads U سیر هدایت الکتریکی
collectors U جاروی الکتریکی جارو
back voltage U نیروی ضد محرکه الکتریکی
electric current intensity U شدت جریان الکتریکی
dielectric resistance U مقدار مقاومت دی الکتریکی
dielectric power factor U ضریب قدرت دی الکتریکی
dielectric phase angle U زاویه فاز دی الکتریکی
dielectric loss factor U ضریب اتلاف دی الکتریکی
connector U مین مسیر الکتریکی
coupler plug U دوشاخه وسایل الکتریکی
contact potential U فشار الکتریکی تماسی
electric potential difference U اختلاف پتانسیل الکتریکی
hook-up U اتصال [به دستگاهی الکتریکی]
electric arc current U جریان قوس الکتریکی
photoelectric reader U خواننده فتو الکتریکی
collector U جاروی الکتریکی جارو
dielectric loss angle U زاویه اتلاف دی الکتریکی
absolute electrical units U واحدهای الکتریکی مطلق
echo sounding machine U عمق یاب الکتریکی
a dedicated wiring circuit U یک مدار الکتریکی اختصاصی
voltage source U منبع فشار الکتریکی
electrolytical U مربوط به افسادیاتحلیل الکتریکی
bias U سطح مرجع الکتریکی
biases U سطح مرجع الکتریکی
contact U اتصال الکتریکی برخورد
discharges U اخراج تخلیه الکتریکی
ignition voltage U فشار الکتریکی احتراق
inductor U اندوکتور جاروی الکتریکی
industrial electric locomotive U لکوموتیو الکتریکی صنعتی
intensity electric field U شدت میدان الکتریکی
intensity of current U شدت جریان الکتریکی
intensity of electric field U شدت میدان الکتریکی
electric horsepower U اسب بخار الکتریکی
internal electerical potential U پتانسیل الکتریکی داخلی
latent electronic image U تصویر الکتریکی پنهان
contacted U اتصال الکتریکی برخورد
contacting U اتصال الکتریکی برخورد
electromotive force U نیروی محرکه الکتریکی
electroerosive U فرسایش قوس الکتریکی
discharge U اخراج تخلیه الکتریکی
electro spark process U فرایند قوس الکتریکی
electro erosion process U فرایند فرسایش الکتریکی
terminals U نقطه اتصال الکتریکی
electrically operated chuck U سه نظام با عملکرد الکتریکی
terminal U نقطه اتصال الکتریکی
flash fuze U ماسوره الکتریکی یا جرقهای
electrical insulation U عایق سازی الکتریکی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com