Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 211 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
temporarily
U
بطور موقت
temporalty
U
بطور موقت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
blip
U
عقب زدن اتومبیل بطور موقت
blips
U
عقب زدن اتومبیل بطور موقت
bed groins
U
بند کوچکی که بطور موقت جهت بالاامدن سطح اب دردهانه خروجی کانال زده میشود
cycle stealing
U
روشی که اجازه میدهد یک دستگاه جانبی بطور موقت کامپیوتر را ازدسترسی به مسیر
flying shore
U
تیر چوبی افقی جهت نگاهداری دو دیوار مقابل هم که بطور موقت نصب میشود
holding station
U
محوطه نگهداری زخمیها وبیماران بطور موقت
protempore
U
موقت شاغل مقامی بطور موقت
provisionally
U
بطور موقت عجالتا"
provisorily
U
بطور شرطی یا موقت
Other Matches
suspension of arms
U
اعلام اتش بس موقت یا تعلیق موقت حالت جنگی
holding area
U
منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
holding anchorage
U
لنگر موقت در روی دریا یابندرگاه توقف موقت در روی دریا
irretrievably
U
بطور غیر قابل استرداد جنانکه نتوان برگردانید بطور جبران ناپذیر
nauseously
U
بطور تهوع اور یا بد مزه بطور نفرت انگیز
inconsiderably
U
بطور غیر قابل ملاحظه بطور جزئی یا خرد
horridly
U
بطور سهمناک یا نفرت انگیز بطور زننده
indisputable
U
بطور غیر قابل بحث بطور مسلم
lusciously
U
بطور خوش مزه یا لذیذ بطور زننده
poorly
U
بطور ناچیز بطور غیر کافی
indeterminately
U
بطور نامعین یا غیرمحدود بطور غیرمقطوع
immortally
U
بطور فنا ناپذیر بطور باقی
grossly
U
بطور درشت یا برجسته بطور غیرخالص
martially
U
بطور جنگی بطور نظامی
improperly
U
بطور غلط بطور نامناسب
abusively
U
بطور ناصحیح بطور دشنام
latently
U
بطور ناپیدا بطور پوشیده
genuinely
U
بطور اصل بطور بی ریا
indecorously
U
بطور ناشایسته بطور نازیبا
incisively
U
بطور نافذ بطور زننده
adhoc
U
موقت
pontoon
U
پل موقت
pontoons
U
پل موقت
interim
U
موقت
makeshift
U
موقت
provisional
U
موقت
temporary
U
موقت
pontoon bridge
U
پل موقت
intrim
U
موقت
pro tempore
U
موقت
lean-to
U
پناهگاه موقت
lean-tos
U
پناهگاه موقت
brettys
U
سنگر موقت
provisional
U
به طور موقت
x site
U
انبار موقت
suspension
U
اخراج موقت
suspensions
U
اخراج موقت
blackouts
U
بیهوشی موقت
armistices
U
صلح موقت
bretess
U
سنگر موقت
bretex
U
سنگر موقت
short time duty
U
کار موقت
drop tank
U
تانک موقت
interim financing
U
پرداخت موقت
bretesse
U
سنگر موقت
tentative
U
ازمایشی موقت
interim certificates
U
گواهی موقت
bretise
U
سنگر موقت
bretisee
U
سنگر موقت
armistice
U
صلح موقت
temporary marriage
U
ازدواج موقت
temporary road
U
راه موقت
temporary storage
U
انباره موقت
stopgap
U
چاره موقت
temporary storage
U
حافظه موقت
dazzles
U
کوری موقت
temporary structures
U
ساختمانهای موقت
dazzling
U
کوری موقت
temporary wife
U
زوجه موقت
timbering
U
چوبست موقت
the pro tem chief
U
رئیس موقت
temporary works
U
کارهای موقت
temporary hardness
U
سختی موقت
temporary gauge
U
اشل موقت
term insurance
U
بیمه موقت
dazzle
U
کوری موقت
suspension of arms
U
اتش بس موقت
dazzled
U
کوری موقت
stopgaps
U
چاره موقت
tabernacle
U
پرستشگاه موقت
temporal life
U
زندگی موقت
modus vivendi
U
توافق موقت
temporary duty
U
شغل موقت
temporary duty
U
ماموریت موقت
false work
U
حائل موقت
modulus vivendi
U
قار موقت
interim plan
U
برنامههای موقت
detention pending trial
U
حبس موقت
cofferdam
U
بند موقت
bridging leon
U
وام موقت
bridging leon
U
اعتبار موقت
coffer dam
U
سد انحرافی موقت
buffer
U
حافظه موقت
ischemia
U
کم خونی موقت
charge d'affaires of the embassy
U
کاردار موقت
debarkation hospital
U
بیمارستان موقت
blackout
U
بیهوشی موقت
kluged
U
ترسیم موقت
provisional scrip
U
تصدیق موقت
protem
U
موقتا موقت
lapses
U
برگشت انحراف موقت
shell
U
برنامه خروج موقت
acting sublieutenant
U
ناوبان دوم موقت
hard
U
خطای موقت در سیستم
scrip
U
گواهی نامه موقت
shelling
U
برنامه خروج موقت
lapse
U
برگشت انحراف موقت
shells
U
برنامه خروج موقت
convening authority
U
فرماندار موقت نظامی
convening authority
U
مقام صلاحیتدار موقت
harder
U
خطای موقت در سیستم
pontoneer
U
مامور پل موقت سازی
provisional statement
U
صورت وضعیت موقت
provisional scrip
U
تصدیق موقت سهام
rendezvous area
U
منطقه تجمع موقت
provisional order
U
دستور موقت اداری
transient ischemia
U
کم خونی موضعی موقت
provisional assignee
U
مدیر تصفیه موقت
hardest
U
خطای موقت در سیستم
juryrig
U
برپا کردن موقت
lapsing
U
برگشت انحراف موقت
locumtenens
U
کفیل جانشین موقت
cover note
U
بیمه نامه موقت
pontoons
U
پل موقت نظامی زدن
kludge
U
سخت افزار موقت
pontonier
U
مامور پل موقت سازی
pontoon
U
پل موقت نظامی زدن
beach dump
U
انبار موقت ساحلی
drug holiday
U
ترک موقت دارو
air commodore
U
سرتیپ موقت هوایی
covering note
U
بیمه نامه موقت
alternate water terminal
U
بارانداز ابی موقت
shadow memory
U
حافظه ثانوی موقت
interim injunction
U
حکم توقیف موقت
truces
U
متارکه یا صلح یا اتش بس موقت
progress payments
U
پرداختهای موقت یا علی الحساب
keyboard buffer
U
حافظه موقت صفحه کلید
tenancies
U
مدت اجاره مالکیت موقت
parleyed
U
مذاکره درباره صلح موقت
juryrig
U
سوار کردن موقت وسایل
tenancy
U
مدت اجاره مالکیت موقت
stopgaps
U
وسیله موقت دریچه انسداد
kludge
U
سیستم نرم افزار موقت
truces
U
قرارداد متارکه موقت جنگ
truce
U
متارکه یا صلح یا اتش بس موقت
parley
U
مذاکره درباره صلح موقت
truce
U
قرارداد متارکه موقت جنگ
time charter
U
کرایه کردن موقت کشتی
stopgap
U
وسیله موقت دریچه انسداد
registers
U
ذخیره موقت دستورات اجرایی
fifo
U
فضای ذخیره سازی موقت
quia timet
U
قرار تامین دستور موقت
register
U
ذخیره موقت دستورات اجرایی
parleys
U
مذاکره درباره صلح موقت
registering
U
ذخیره موقت دستورات اجرایی
parleying
U
مذاکره درباره صلح موقت
secondary
U
وضعیت موقت ایستگاه دریافت داده
dazzles
U
سوسو زدن کور کردن موقت
outputs
U
ذخیره موقت داده که خارج خواهد شد
jumpers
U
اتصال موقت روی تخته مدار
coffer-dam
U
[مانع موقت آب بین دو ردیف شمعها]
prints
U
توقف موقت چاپگر هنگام چاپ
jumper
U
اتصال موقت روی تخته مدار
suspended animation
U
وقفه موقت فعالیتهای حیاتی وغیره
transient
U
وسیلهای که ولتاژ موقت را تحمل میکند
dazzling
U
سوسو زدن کور کردن موقت
printed
U
توقف موقت چاپگر هنگام چاپ
dazzle
U
سوسو زدن کور کردن موقت
transients
U
وسیلهای که ولتاژ موقت را تحمل میکند
clipboards
U
1-فضای ذخیره سازی موقت داده 2-
clipboard
U
1-فضای ذخیره سازی موقت داده 2-
print
U
توقف موقت چاپگر هنگام چاپ
transient
U
خطای موقت که درمدت زمانی رخ میدهد
dazzled
U
سوسو زدن کور کردن موقت
output
U
ذخیره موقت داده که خارج خواهد شد
transients
U
خطای موقت که درمدت زمانی رخ میدهد
irrevocably
U
بطور تغییر ناپذیر بطور چاره ناپذیر
transients
U
بخشی از حافظه موقت که در مدت زمانی رخ میدهد
workfile
U
یک کپی موقت از برنامه یی که در حال ویرایش است
transient
U
بخشی از حافظه موقت که در مدت زمانی رخ میدهد
stack
U
ذخیره موقت صفحات در سیستم حافظه مجازی
stacked
U
ذخیره موقت صفحات در سیستم حافظه مجازی
yard track
U
ریل موقت در داخل محوطه انبارها و یا باراندازها
tasks
U
ذخیره موقت کارهای منتظر برای پردازش
holding area
U
منطقه توقف موقت
[هوا فضا]
[هوانوردی ]
stationed
U
وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
stations
U
وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
station
U
وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
task
U
ذخیره موقت کارهای منتظر برای پردازش
registers
U
تعدادثباتها یی که برای ذخیره موقت استفاده می شود
stacks
U
ذخیره موقت صفحات در سیستم حافظه مجازی
register
U
تعدادثباتها یی که برای ذخیره موقت استفاده می شود
registering
U
تعدادثباتها یی که برای ذخیره موقت استفاده می شود
scratched
U
فضای حافظه یا فایل برای ذخیره موقت داده
scratches
U
فضای حافظه یا فایل برای ذخیره موقت داده
scratch
U
فضای حافظه یا فایل برای ذخیره موقت داده
supersedeas
U
دستور موقت دادگاه در موردخودداری از انجام یا ادامه کاری
scratching
U
فضای حافظه یا فایل برای ذخیره موقت داده
softest
U
که به طور موقت در سخت افزار ذخیره شده است
softer
U
که به طور موقت در سخت افزار ذخیره شده است
intermediate
U
فضای موقت حافظه برای موضوعاتی که پردازش می شوند
temporary storage
U
ثبات حافظه موقت برای نتیجه عملیات ALU
soft
U
که به طور موقت در سخت افزار ذخیره شده است
heaps
U
فضای ذخیره سازی موقت که اجازه دستیابی تصادفی میدهد
receivers
U
ثبات ذخیره موقت برای دادههای ورودی پیش از پردازش
receiver
U
ثبات ذخیره موقت برای دادههای ورودی پیش از پردازش
heap
U
فضای ذخیره سازی موقت که اجازه دستیابی تصادفی میدهد
heaping
U
فضای ذخیره سازی موقت که اجازه دستیابی تصادفی میدهد
registering
U
فضای ذخیره سازی موقت که داده دران منتقل میشود
comment
U
ناتوان کردن موقت یک دستور با قرار دادن آن در محل توضیحات
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com