English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (34 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
maunder U بطور خواب الود وسرگردان حرکت کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sleepily U بطور خواب الود
drowses U خواب الود کردن
drowsed U خواب الود کردن
drowse U خواب الود کردن
drowsing U خواب الود کردن
drowze U چرت زدن خواب الود کردن
dreamiest U خواب مانند خواب الود
dreamy U خواب مانند خواب الود
dreamier U خواب مانند خواب الود
somnific U خواب اور خواب الود
sleepier U خواب الود
somnifacient U خواب الود
sleepy U خواب الود
slumb U خواب الود
sleepiest U خواب الود
somnolent U خواب الود
soporific U خواب الود
drowsy U خواب الود
drowsiest U خواب الود
slumberous U خواب الود
dozy U خواب الود
dozier U خواب الود
doziest U خواب الود
drowsier U خواب الود
slumbery U خواب الود
slumbrous U خواب الود
drowze U خواب الود بودن
i feel sleepy U خواب الود هستم
sleepyhead U ادم خواب الود
sleepyheads U ادم خواب الود
heavy U غلیظ خواب الود
heavies U غلیظ خواب الود
drowzy head U ادم خواب الود
poppied U خواب الود یا ارام
heaviest U غلیظ خواب الود
heavier U غلیظ خواب الود
sand man U لولویی که خاک درچشم کودکان پاشیده انهارا خواب الود میکند
muddilly U بطور گل الود
muddily U بطور گل الود
dustily U بطور خاک الود
ripple U بطور موجی حرکت کردن
rippled U بطور موجی حرکت کردن
ripples U بطور موجی حرکت کردن
rippling U بطور موجی حرکت کردن
poltroon U ادم جبون وسرگردان
rouse U از خواب بیدار شدن حرکت دادن
rouses U از خواب بیدار شدن حرکت دادن
roused U از خواب بیدار شدن حرکت دادن
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
mud U گل الود کردن
bemire U گل الود کردن
puddles U گل الود کردن
puddle U گل الود کردن
nemire U گل الود کردن
blurring U منظره مه الود لک کردن
blurs U منظره مه الود لک کردن
blur U منظره مه الود لک کردن
blurred U منظره مه الود لک کردن
somnambulist U کسیکه در خواب راه میرود وابسته به راهروی درخواب خواب گرد
the early bird catches the worm <proverb> U کسی که بر سر خواب سحر شبیخون زد هزار دولت بیدار را به خواب گرفت
night gown U جامه خواب زنان و کودکان پیراهن خواب
narcolepsy U حالت خواب الودگی ومیل شدیدبه خواب
cruising U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruise U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
hypnoidal U نومی شبیه خواب یا خواب هیپنوتیزم
hypnoid U نومی شبیه خواب یا خواب هیپنوتیزم
mafrash U مفرش [واژه عربی به معنی خوابگاه و یا کیسه خواب می باشد و حالت تزئینی داشته، اطراف تشک خواب و یا جای استراحت را می پوشاند.]
lair U گل الود کردن استراحت کردن
lairs U گل الود کردن استراحت کردن
hypnogogic U خواب اور خواب کننده
morpheus U الهه خواب خواب پرور
dogsleep U خواب زودبر خواب دروغی
hypnagogic U خواب اور خواب کننده
to put to bed U خواب کردن
sopite U خواب کردن
to rock to sleep U خواب کردن
to lull to sleep U خواب کردن
to charm asleep U با افسون خواب کردن
hypnotized U بطورمصنوعی خواب کردن
hypnotises U خواب هیپنوتیزم کردن
wakes U از خواب بیدار کردن رد پا
hypnotizing U بطورمصنوعی خواب کردن
hypnotizes U بطورمصنوعی خواب کردن
hypnotised U بطورمصنوعی خواب کردن
hypnotizes U خواب هیپنوتیزم کردن
hypnotized U خواب هیپنوتیزم کردن
hypnotize U بطورمصنوعی خواب کردن
hypnotize U خواب هیپنوتیزم کردن
hypnotising U بطورمصنوعی خواب کردن
hypnotising U خواب هیپنوتیزم کردن
hypnotised U خواب هیپنوتیزم کردن
siestas U خواب بعدازفهر کردن
get off to sleep U خواب کردن خواباندن
to break the sleep U از خواب بیخواب کردن
siesta U خواب بعدازفهر کردن
wake U از خواب بیدار کردن رد پا
hypnotizing U خواب هیپنوتیزم کردن
waked U از خواب بیدار کردن رد پا
hypnotises U بطورمصنوعی خواب کردن
rise U از خواب برخاستن طغیان کردن
rises U از خواب برخاستن طغیان کردن
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
night dress U جامه خواب پیراهن خواب خواب جامه
He is fast asleep. U خواب خواب است
irretrievably U بطور غیر قابل استرداد جنانکه نتوان برگردانید بطور جبران ناپذیر
nauseously U بطور تهوع اور یا بد مزه بطور نفرت انگیز
inconsiderably U بطور غیر قابل ملاحظه بطور جزئی یا خرد
out lawry U طراحی کردن بطور مختصر شرح دادن خلاصه کردن
raster U سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
muddiest U گل الود
muddying U گل الود
muddies U گل الود
spumy U کف الود
turbid U مه الود
spluttery U تف الود
foamy U کف الود
foggier U مه الود
thicker U گل الود
brumous U مه الود
shod U گل الود
thick U گل الود
muddy U گل الود
dropsical U پف الود
foamiest U کف الود
thickest U گل الود
muddier U گل الود
spunous U کف الود
scummy U کف الود
turbid U گل الود
feculent U گل الود
caliginous U مه الود
lathery U کف الود
foggy U مه الود
sudsy U کف الود
plashy U گل الود
bedraggled U گل الود
foamier U کف الود
muddied U گل الود
fogbound U مه الود
mire U گل الود
foggiest U مه الود
horridly U بطور سهمناک یا نفرت انگیز بطور زننده
indisputable U بطور غیر قابل بحث بطور مسلم
lusciously U بطور خوش مزه یا لذیذ بطور زننده
asseverate U بطور جدی افهار کردن تصریح کردن
fierce U خشم الود
sponge cake U کیک پف الود
like mad U خشم الود
sponge cakes U کیک پف الود
fiercer U خشم الود
muddying U خیس و گل الود
muddy U خیس و گل الود
tinged with cnvy U رشک الود
muddiest U خیس و گل الود
wrathful U قهر الود
muddied U خیس و گل الود
loblolly U چاله گل الود
fogs U مه الود بودن
ensanguined U خون الود
fog U مه الود بودن
fogginess U مه الود بودن
vapory U بخار الود
smeared with dirt U خاک الود
passionate U هوس الود
muddier U خیس و گل الود
fiercest U خشم الود
muddies U خیس و گل الود
venomous U زهر الود
based on private motives U غرض الود
sailings U باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
sail U باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
sailed U باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
wave U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feint U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
immortally U بطور فنا ناپذیر بطور باقی
indeterminately U بطور نامعین یا غیرمحدود بطور غیرمقطوع
grossly U بطور درشت یا برجسته بطور غیرخالص
poorly U بطور ناچیز بطور غیر کافی
cloud forest U جنگل بلند مه الود
interesde motive U انگیزه غرض الود
partial U غرض الود جزیی
pussy U ریم الود گربه
pussies U ریم الود گربه
haematidrosis U عرق خون الود
foggily U بطورمه الود یامبهم
bloody U خون الود قرمز
poison pen U نوشته غرض الود
bloodiest U خون الود قرمز
steamier U دارای بخار مه الود
bloodier U خون الود قرمز
interested U مجذوب غرض الود
balderdash U یاوه نوشابه کف الود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com