English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
micronize U بصورت ذرات ریز وپودر ماننددر اوردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
terrtorialize U محدود بیک ناحیه کردن بصورت خطه در اوردن بنواحی متعدد تقسیم کردن بصورت قلمرو در اوردن
governmentalize U تحت کنترل حکومت در اوردن بصورت دولتی در اوردن
emulsion U تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
emulsioned U تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
emulsions U تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
emulsioning U تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
decorticate U بصورت الیاف در اوردن از
polarises U بصورت متضاد در اوردن
ensphere U بصورت کروی در اوردن
monetize U بصورت پول در اوردن
article U بصورت مواد در اوردن
mythologize U بصورت افسانه در اوردن
wisp U بصورت حلقه در اوردن
articles U بصورت مواد در اوردن
intellectualize U بصورت فکری در اوردن
wisps U بصورت حلقه در اوردن
romance U بصورت تخیلی در اوردن
polarising U بصورت متضاد در اوردن
relativize U بصورت نسبی در اوردن
polarize U بصورت متضاد در اوردن
miniaturizing U بصورت مینیاتوردر اوردن
miniaturizes U بصورت مینیاتوردر اوردن
polarised U بصورت متضاد در اوردن
miniaturize U بصورت مینیاتوردر اوردن
miniaturising U بصورت مینیاتوردر اوردن
romances U بصورت تخیلی در اوردن
polarizes U بصورت متضاد در اوردن
ingot U بصورت شمش در اوردن
trashing U بصورت اشغال در اوردن
echelons U بصورت پلکان در اوردن
miniaturised U بصورت مینیاتوردر اوردن
theatricalize U بصورت تاتر در اوردن
story U بصورت داستان در اوردن
dramatization U بصورت نمایش در اوردن
substantivize U بصورت اسم در اوردن
miniaturises U بصورت مینیاتوردر اوردن
synopsize U بصورت اجمال در اوردن
trash U بصورت اشغال در اوردن
echelon U بصورت پلکان در اوردن
trashed U بصورت اشغال در اوردن
polarizing U بصورت متضاد در اوردن
trashes U بصورت اشغال در اوردن
vitrify U بصورت شیشه در اوردن بصورت شیشه درامدن
randomize U بصورت اتفاقی یا تصادفی در اوردن
anodize U بصورت قطب مثبت در اوردن
methylate U بصورت الکل چوب در اوردن
racemize U بصورت بلورهای خوشهای در اوردن
robotize U بصورت خود کار در اوردن
laicize U بصورت غیر روحانی یا غیرعلمی در اوردن
plasticize U بصورت پلاستیک در اوردن نرم کردن
updates U بصورت امروزی در اوردن جدید کردن
updated U بصورت امروزی در اوردن جدید کردن
inscroll U ثبت کردن بصورت طومار در اوردن
update U بصورت امروزی در اوردن جدید کردن
filigree U تزئیناتی بشکل ذرات ریز یادانههای تسبیح که امروزه بصورت سیمهای ریز طلاونقره و یا مسی در اطراف الات زرین وسیمین ساخته میشود
individualises U منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualize U منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualized U منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualizes U منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualised U منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualising U منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualizing U منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
objectify U بنظر اوردن بصورت مادی و خارجی مجسم کردن
idealize U بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
grossed U کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
idealising U بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealises U بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealized U بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
gross U کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
idealizes U بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealised U بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
grossest U کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
grosser U کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
idealizing U بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
grosses U کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
grossing U کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
warping U پیچاندن بالها بصورت متقارن برای بدست اوردن پایداری عرضی و قابل کنترل
merry dancers U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dance U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
northern lights شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
intermoleculary U بین ذرات در داخل ذرات
islamize U بصورت اسلامی در اوردن صورت اسلامی دادن به
cryptograph U به رمز نوشتن بصورت رمز در اوردن
picker U دلال و واسطه فرش [بصورت جزئی از خانه ها و حراجی ها فرش را خریداری کرده و بصورت عمده می فروشد.]
to press against any thing U بر چیزی فشار اوردن بچیزی زور اوردن
jargonize U بزبان غیر مصطلح یا امیخته در اوردن یا ترجمه کردن بقالب اصطلاحات خاص علمی یافنی مخصوص در اوردن
ingredients U ذرات
ingredient U ذرات
saddle bag U خورجین [اینگونه قالیچه ها بصورت قرینه بافته می شوند.گاه مجزا بوده و سپس به یکدیگر متصل می شوند و یا بصورت یک تکه که در وسط ساده است بافته می شوند.]
variable stroke U پمپ مایعی با پیستونهایی بصورت محوری یا خطی که بصورت محوری یا خطی نوسان میکند
fundamental particles U ذرات بنیادی
weight of solids U وزن ذرات
molecular attracticm U جاده ذرات
particle physics U فیزیک ذرات
elementary particles U ذرات بنیادی
planetesimal U ذرات سیارهای
sand blasting U ذرات سنگ
denseness U تراکم ذرات
roily U پر از ذرات رسوبی
cosmic particles U ذرات کیهانی
allergen U ذرات الرژی زا
metal foulings U ذرات فلز
intermolecular U بین ذرات
radioactive rays U ذرات رادیواکتیو
intermolecular U در داخل ذرات
barrier penetration by particles U نفوذ ذرات در سد
blood corpuscles U ذرات خون
grasp U بچنگ اوردن گیر اوردن
grasps U بچنگ اوردن گیر اوردن
grasped U بچنگ اوردن گیر اوردن
peach design U نقش هلو [این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
segregation U تفکیک ذرات بتن
cascade impactor U دستگاه جداسازی پی در پی ذرات
particle physics U فیزیک ذرات اتمی
scattering of alpha particles U پراکندگی ذرات الفا
thershold temperature U استانه دمای ذرات
emulsioned U ذرات چربی دراب
absorption of charged particles U جذب ذرات باردار
nebulize U تبدیل به ذرات کردن
emulsions U ذرات چربی دراب
effective size of grain U قطر موثر ذرات
particulate U دارای ذرات ریز
emulsion U ذرات چربی دراب
planetesimal hypothesis U فرضیه ذرات سیارهای
emulsioning U ذرات چربی دراب
pollinium U توده ذرات گرده گل
fall out U ذرات رادیواکتیوی که از جو بزمین میریزد
granulate U دارای ذرات ریز کردن
emulsify U بشکل ذرات ریز و پایداردراوردن
emulsifies U بشکل ذرات ریز و پایداردراوردن
polymerization U ترکیب و تراکم ذرات پلیمریزاسیون
leucocytosis U افزودگی ذرات سفید خون
emulsified U بشکل ذرات ریز و پایداردراوردن
emulsifying U بشکل ذرات ریز و پایداردراوردن
cohesion U التصاق یا قوه جاذبه ذرات
isometrics U دارای ذرات ریز متساوی
isometric U دارای ذرات ریز متساوی
dispersion U متلاشی شدن خاکدانه ها به ذرات
monofilament U الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
suspensoid U محلول سریشمی دارای ذرات معلق
cohesion U نیروی جاذبه بین ذرات همگن
achondrite U سنگ الماس بدون ذرات گرد
kinetic theory U فرضیه حرکت ذرات کوچک اجسام
vacuist U کسیکه معتقدبوجودخلادرمیان ذرات ماده میباشد
nucleon U ذرات اتم مثل نوترون وپروتون
malthusian law of population U نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
dispersoid U پخش کامل ذرات جسمی درجسم دیگر
schiller U تلالو وزرق وبرق ذرات سنگ معدنی
protoxide U ترکیبی که حداقل ذرات اکسیژن دران باشد
lenticulate U ذرات ریز وعدسکهای کوچک در فیلم نمودارکردن
grain orientation U طرز قرار گرفتن ذرات نسبت به یکدیگر
grain size classification U طبقه بندی خاک از نظر اندازه ذرات
star design U طرح ستاره ای شکل [این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
atomizing U تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
atomised U تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
atomising U تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
texture U طرز قرار گرفتن ذرات خاک نسبت بهم
mist U کاهش قابلیت دید به 1 تا 01کیلومتر توسط ذرات کوچک اب
kinetic theory of heat U عقیده نظری نسبت باینکه گرماازجنبش ذرات پیدامیشود
haze U غبارها یا ذرات ریزی که دراتمسفر پراکنده شده اند
electrophoresis U حرکت ذرات معلق مایع بوسیله نیروی برق
atomises U تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
textures U طرز قرار گرفتن ذرات خاک نسبت بهم
amylose U مادهء قندی که داخل ذرات نشاستهای را تشکیل میدهد
mists U کاهش قابلیت دید به 1 تا 01کیلومتر توسط ذرات کوچک اب
charge neutrality U تساوی تقریبی ذرات مثبت ومنفی در شارههای متراکم
synchrotron U دستگاه تقویت وتسریع ذرات بار دار الکترونی
atomize U تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
atomized U تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
diatomite U ذرات فریف و ریزسیلیسی که از بقایای گمزادان بدست می اید
atomizes U تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
iceneedle U یکی از ذرات فریف یخ که درهوای سرد و شفاف بطورشناوریافت میشود
atomizers U دستگاهی که عناصری را به ذرات ریز تبدیل میکند مثل عطرپاش
physical analysis U جداسازی ذرات خاک از نظر قطر دانه ها به روش فیزیکی
binders U ذرات خاک رسی که جهت چسبندگی به شن و ماسه اضافه میشود
atomizer U دستگاهی که عناصری را به ذرات ریز تبدیل میکند مثل عطرپاش
atomisers U دستگاهی که عناصری را به ذرات ریز تبدیل میکند مثل عطرپاش
aerosols U ترکیب کلوئیدی ذرات بسیارریز مایع یا جامد در گاز یک دست
aerosol U ترکیب کلوئیدی ذرات بسیارریز مایع یا جامد در گاز یک دست
binder U ذرات خاک رسی که جهت چسبندگی به شن و ماسه اضافه میشود
dispersion hardening U سخت گردانی فلزات با پراکندن ذرات ریزی با فازهای مختلف داخل ان
pomegrenate design U طرح گل اناری [این طرح در گل های شاه عباسی فرش ایران، در فرش های چینی بصورت درخت انار و در فرش های ترکستان و قفقاز بصورت میوه انار به همراه شاخ و برگ استفاده می شود.]
soft fails U فهور ناگهانی نویزها درمدارهای ریز الکترونیکی ازطریق ذرات اشعه کیهانی
air brush U برس و مکنده هوایی جهت گرفت پرز اضافی و ذرات زائد فرش
peacock U طرح طاووس [این طرح در فرش های ایرانی، چینی، مغولی، قفقازی و ترکیه بصورت های متفاوت بکار می رود. در فرش چین گاه در کل متن و گاه در فرش ایران و قفقاز بصورت نمادی کوچک در گوشه و کنار فرش بافت می شود.]
atomic theory U فرضیهء اتمی که تمام مواد راترکیبی از ذرات اتم میداند تئوری انفصال ماده
wet filter U فیلتری که در ان فیلمی ازمایع که روی سطح المنت قرارگرفته مانع از عبور ذرات و و الودگی میشود
emission theory U فرض اینکه نورعبارت است ازیک رشته ذرات سبک که ازجسم نورانی ریزش میکند
polymers U جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
polymer U جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
ether U جسم قابل ارتجاعی که فضاوحتی فواصل میان ذرات اجسام را پر کرده ووسیله انتقال روشنایی و گرمامیشود
zero air voids unit weight U وزن ذرات موجود در خاک درواحد حجم خاک اشباع شده
polymeric U دارای ذرات وترکیبات متعدد ومشابه چند نژادی چند رگه
vortex separation U جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
cyclotron U دستگاه شتاب دهندهای که دران ذرات باردار بعد از خروج از منبع توسط میدانهای الکتریکی شتاب میگیرند
in human shape U بصورت یا
as <conj.> <prep.> U بصورت
avalanches U هر یک از چند پروسهای که در ان برخورد یونها یاالکترونها سبب ایجاد یونها یاالکنرونهای جدید میشود که این ذرات خود سبب برخوردهای هر چه بیشترخواهند شد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com