Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
primeval
U
بسیار کهن باستانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
classicists
U
دانشمند ادبیات باستانی وپیروسبکهای باستانی
classic
U
ادبیات باستانی یونان و روم باستانی
classicist
U
دانشمند ادبیات باستانی وپیروسبکهای باستانی
classics
U
ادبیات باستانی یونان و روم باستانی
vlsi
U
مجتمع سازی درمقیاس بسیار بزرگ تجمع مقیاس بسیار وسیع
infinity
U
حجم بسیار بسیار بزرگ که از بیشترین حد تصور هم بزرگتر باشد
super-
U
کامپیوتر main Frame بسیار قوی برای عملیات ریاضی بسیار سریع
u.h.f.
U
بسامد بسیار بسیار زیاد
ultra high frequency
U
بسامد بسیار بسیار زیاد
cray
U
نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
antiques
U
باستانی
gray
U
باستانی
older
U
باستانی
oldest
U
باستانی
antiquaries
U
باستانی
relic
U
باستانی
archaic
<adj.>
U
باستانی
relics
U
باستانی
age old
U
باستانی
age-old
U
باستانی
antique
U
باستانی
antiquarian
U
باستانی
ancient
U
باستانی
old
U
باستانی
classically
U
باستانی
antiquary
U
باستانی
traditionary
U
باستانی
primers
U
باستانی ابتدایی
classicism
U
سبک باستانی
primer
U
باستانی ابتدایی
in ancient times
U
در روزگار باستانی
aramaean
U
زبان باستانی
ancient relics
U
اثار باستانی
northman
U
اسکاندیناوی باستانی
norseman
U
اسکاندیناوی باستانی
quartz clock
U
بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
Antiquity
U
جهان باستانی
[تاریخ]
the Classical World
[the Ancient World]
U
جهان باستانی
[تاریخ]
in ancient times
U
در اوقات جهان باستانی
paleograph
U
نسخه خطی باستانی
paleographic
U
وابسته بخطوط باستانی
classical
U
وابسته به ادبیات باستانی
classical
U
پیرو سبکهای باستانی
Monumental design
U
طرح آثار باستانی
classicize
U
درزمره ادبیات باستانی
avestan
U
زبان باستانی ایران
diplomatics
U
شناسایی خطوط باستانی
ethiopic
U
زبان باستانی حبشه
pelta
U
سپر یونانیان ورومیان باستانی
agonistic
U
وابسته به مسابقات باستانی یونان
agonistical
U
وابسته به مسابقههای باستانی یونان
classicality
U
مطابقت با ادبیات وصنایع باستانی
traditional
U
مبنی بر حدیث یا خبر باستانی
veda
U
کتاب مقدس باستانی هند
classicalism
U
پیروی سبکهاوانشاهاوادبیات وصنایع باستانی
gaul
U
اهل کشور باستانی گل فرانسوی
traditionalism
U
سنت پرستی اعتقاد برسوم باستانی
classicize
U
ازسبک ادبی باستانی پیروی کردن
dorian
U
وابسته به DORISیکی ازشهرهای باستانی یونانnightjar
state-of-the-art
U
بسیار پیشرفته یا از نظر تکنیکی بسیار پیشرفته
dithyramb
U
سرود درهم برهم ووحشیانه یونانیان باستانی
reliquaries
U
فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
reliquary
U
فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
corinthian
U
اهل قرنت یکی ازشهرهای باستانی یونان
persepolis
U
شهر باستانی که بعداشهر استخر بجای ان ساخته شد
doge
U
لقب رئیس جمهوردرجمهوریهای باستانی venice aoneg
mithra
U
نام دارگونه روشنایی یا خورشید در میان ایرانیان باستانی
phygian
U
فریژی وابسته به یکی ازکشورهای باستانی اسیای صغیر
catastasis
U
بخش سوم داستانهای باستانی که اوج مطلب دران بود
humanist
U
دانشجوی رشته انسانیت یا ادبیات و اثار باستانی یونان و روم
Are there any antiquities here?
U
آیا اینجا آثار باستانی
[اشیا عتیقه و جاهای قدیمی]
وجود دارد؟
Greek Revival
U
[سبک احیای معماری یونانی که دقیقا کپی از نقش و نگارهای باستانی بود.]
delphine classics
U
چاپ ادبیات باستانی لاتین که برای پسر مهتر لوئی چهاردهم درست شد
Ouroboros
U
نمادی باستانی که در بسیاری از فرهنگها موجود میباشد و بصورت اژدها یا ماریست که دم خود را می جود.
Ancient Greece
U
یونان باستانی
[یونان جهان باستان]
purgation
U
روش باستانی دادرسی در CL که به موجب ان متهم بایستی دوازده تن ازهمسایگان را به بیگناهی خود به شهادت می گرفت ویااز طریق رفتن در اب جوش یا اب یخ یا اتش بیگناهی خودرا ثابت می کرد
muckle
U
بسیار
by far
U
بسیار
far
U
بسیار
multiped
U
بسیار پا
ever so
U
بسیار
sopping
U
بسیار
sorely
U
بسیار
far and away
U
بسیار
precious
U
بسیار
many
U
بسیار
plenty
U
بسیار
beastby
U
بسیار
immortally
U
بسیار
lashongs
U
بسیار
detestable
U
بسیار بد
longeval
U
بسیار زی
much
U
بسیار
very
U
بسیار
multiplicity
U
بسیار
an abundance of
U
بسیار
mickle
U
بسیار
mickle or muckle
U
بسیار
not a lettle
U
بسیار
multifarious
U
بسیار
seldom
U
بسیار کم
desperate
U
بسیار بد
sadly
U
بسیار بد
overly
U
بسیار
galore
U
بسیار
awfully
U
بسیار
parlous
U
بسیار
terrible
<adj.>
U
بسیار بد
lousy
<adj.>
U
بسیار بد
very little
U
بسیار کم
clinking
U
بسیار
thousand and one
U
بسیار
so mush
U
بسیار
awful
<adj.>
U
بسیار بد
lot
U
بسیار
all
U
بسیار
all-
U
بسیار
rotten
<adj.>
U
بسیار بد
powerfully
U
بسیار
unco
U
بسیار
oftentimes
U
بسیار
numerous
U
بسیار
no end of
U
بسیار
out and a way
U
بسیار
abundant
U
بسیار
e. use ful
U
بسیار سودمند
dozens of girls
U
ذختران بسیار
multisonous
U
بسیار صدا
multitudinously
U
با گروه بسیار
multi-millionaire
U
بسیار پولدار
multivincular
U
بسیار پیوند
supereminent
U
بسیار بلند
superfine
U
بسیار فریف
multisonant
U
بسیار صدا
multi-millionaire
U
بسیار ثروتمند
hairline rule
U
خط بسیار نازک
precipitancy
U
تعجیل بسیار
heartbreak
U
اندوه بسیار
gelid
U
بسیار سرد
precisionist
U
بسیار دقیق
prepotency
U
نفوذ بسیار
prepotent
U
بسیار توانا
primordiality
U
قدمت بسیار
punctuality
U
دقت بسیار
superheat
U
بسیار گرم
supersubtlety
U
زرنگی بسیار
v.l.f.
U
بسامد بسیار کم
multocular
U
بسیار چشم
high-pitched
U
بسیار شیبدار
elongated
U
بسیار بلندولاغر
death traps
U
بسیار خطرناک
ad nauseam
U
بسیار زننده
d. stupid
U
بسیار کودن
all-powerful
U
بسیار نیرومند
death trap
U
بسیار خطرناک
dateless
U
بسیار قدیم
low-rise
U
نه بسیار بلند
thank you very much
U
بسیار ممنونم
the d. is in him
U
بسیار شروراست
dirt cheap
U
بسیار ارزان
of great importance
U
بسیار مهم
diaphoresis
U
خوی بسیار
deluxe
U
بسیار زیبا
ultramodern
U
بسیار تازه
multiform
U
بسیار شکل
delightsome
U
بسیار دلپسند
deep read
U
بسیار خوانده
sizzler
U
بسیار گرم
precipitance
U
تعجیل بسیار
perfervid
U
بسیار باحرارت
point device
U
بسیار درست
infernality
U
زشتی بسیار
inappreciable
U
نامحسوس بسیار کم
pointdovice
U
بسیار درست
overly
U
بسیار گرانه
much pleased
U
بسیار خوشتود
polychromatic
U
بسیار رنگ
much rain
U
باران بسیار
squeaky clean
U
بسیار تمیز
pleophagous
U
بسیار خوار
all right
<idiom>
U
بسیار خوب
peracute
U
بسیار سخت
peracute
U
بسیار حاد
meticulosity
U
دقت بسیار
clued-up
U
بسیار مطلع
overripe
U
بسیار رسیده
pianissimo
U
بسیار اهسته
many persons
U
مردمان بسیار
many books
U
کتابهای بسیار
cloying
U
بسیار احساساتی
wedded
U
بسیار علاقمند
polychromic
U
بسیار رنگ
polygonal
U
بسیار گوشه
overrefinement
U
تصفیه بسیار
polystomatous
U
جانور بسیار
polystome
U
جانور بسیار
oliguresis
U
پیشاب بسیار کم
hunky dory
U
بسیار خوب
multi-millionaires
U
بسیار ثروتمند
high strung
U
بسیار حساس
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com