Perdic | بسیار قدیم خیلی پیش | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	immemorial U	بسیار قدیم خیلی پیش

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	dateless U	بسیار قدیم
	immensurable U	خیلی قدیم
	from immemorial times U	از زمان خیلی قدیم
	immemorially U	بطور خیلی قدیم
	from (since) the year one [American E] <adv.> U	از زمان خیلی قدیم [اصطلاح روزمره]
	from (since) the year dot [British E] <adv.> U	از زمان خیلی قدیم [اصطلاح روزمره]
	extra- U	بسیار خیلی
	extras U	بسیار خیلی
	extra U	بسیار خیلی
	im regret that U	بسیار افسوس بخورم که خیلی متاسفم که
	it is of a wide distribution U	در خیلی جاها پیدا میشود بسیار فراوان است
	teutonic U	از نژاد قدیم المانی زبان قدیم توتنی
	vlsi U	مجتمع سازی درمقیاس بسیار بزرگ تجمع مقیاس بسیار وسیع
	infinity U	حجم بسیار بسیار بزرگ که از بیشترین حد تصور هم بزرگتر باشد
	super- U	کامپیوتر main Frame بسیار قوی برای عملیات ریاضی بسیار سریع
	she has a well poised head U	وضع سرش در روی بدنش خیلی خیلی خوش نما است
	i am very keen on going there U	من خیلی مشتاقم انجا بروم خیلی دلم میخواهد به انجابروم
	paint oneself into a corner <idiom> U	گرفتارشدن درشرایط خیلی بدو رهایی آن خیلی سخت است
	go great guns <idiom> U	موفقیت آمیز،انجام کاری خیلی سریع یا خیلی سخت
	microfilming U	فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
	microfilmed U	فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
	microfilms U	فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
	microfilm U	فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
	sottovoce U	صدای خیلی یواش اهنگ خیلی اهسته
	u.h.f. U	بسامد بسیار بسیار زیاد
	ultra high frequency U	بسامد بسیار بسیار زیاد
	very low frequency U	فرکانس خیلی کم در ارتفاع خیلی پایین
	cray U	نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
	rattling U	خیلی تند خیلی خوب
	ponderous U	خیلی سنگین خیلی کودن
	quartz clock U	بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
	state-of-the-art U	بسیار پیشرفته یا از نظر تکنیکی بسیار پیشرفته
	anciently U	در قدیم
	the old world U	بر قدیم
	of old U	قدیم
	yore U	در قدیم
	primitive U	قدیم
	emergency U	خیلی خیلی فوری
	emergencies U	خیلی خیلی فوری
	In times past . In olden days . U	درروزگاران قدیم
	the old ways U	رسوم قدیم
	f. times U	ایام قدیم
	the old testament U	عهد قدیم
	Aborigine	اهلی قدیم
	pierian U	در مقدونیه قدیم
	the youth of the world U	روزگارخیلی قدیم
	ancientry U	عهد قدیم
	old world U	دنیای قدیم
	tzar U	امپراطورروسیه قدیم
	proconsular U	وابسته به فرمانداران رم قدیم
	It is an old saying that … U	از قدیم گفته اند که ...
	iguanodont U	سوسماربزرگ گیاهخوار قدیم
	land grave U	کنت قدیم المانی
	conservatives U	پیرو سنت قدیم
	Old Testament U	پیمان یا وصیت قدیم
	kempo U	تکنیک قدیم کاراته
	proconsulship U	مقام فرمانداری در رم قدیم
	samson U	قاضی قدیم اسرائیل
	unites U	سکه قدیم انگلیسی
	uniting U	سکه قدیم انگلیسی
	carthage U	شهر کارتاژ قدیم
	conventionality U	پیروی از سنت قدیم
	old english U	زبان انگلیسی قدیم
	satrap U	استاندار قدیم ایران
	italic U	وابسته به ایتالیاییهای قدیم
	babylon U	شهر بابل قدیم
	earliest U	مربوط به قدیم عتیق
	early U	مربوط به قدیم عتیق
	samaria U	سامریه در فلسطین قدیم
	conservative U	پیرو سنت قدیم
	unite U	سکه قدیم انگلیسی
	jim dandy U	ادم خیلی شیک چیز خیلی شیک
	macaque U	نوعی میمون دنیای قدیم
	macaca U	نوعی میمون دنیای قدیم
	pony express U	پست سریع السیر قدیم
	triumvier U	یکی از سه زمامدار روم قدیم
	old guard U	صنوف صاحب اعتبار قدیم
	mercury U	یکی از خدایان یونان قدیم
	the a of days U	خدای سرمدی قدیم الایام
	tchigorin indian U	دفاع هندی قدیم شطرنج
	Hamedan U	شهر همدان [اکباتان قدیم]
	nestorian U	کلیسای نسطوری قدیم ایران
	doric U	بسبک معماری قدیم یونان
	paleo etc U	وابسته بشمال دنیای قدیم
	ecclesiast U	عضوانجمن سیاسی اتنیهای قدیم
	paleo arctic or palaeo U	وابسته بشمال دنیای قدیم
	paleethnology U	مبحث شناسایی انسانهای قدیم
	fabliau U	وابسته باشعار قدیم فرانسه
	ra U	خدای افتاب مصریان قدیم
	sab U	وابسته به سبایایمن قدیم یمنی
	apis U	گاو مقدس مصریان قدیم
	old indian defence U	دفاع هندی قدیم شطرنج
	punic U	اهل کارتاژ قدیم قرطاجنی
	propraetor U	کنسول فرمانداراستان قدیم روم
	babel U	شهر و برج قدیم بابل
	plebs U	توده مردم روم قدیم
	triumvirates U	یکی از سه زمامدار روم قدیم
	saker U	باز شکاری در اروپای قدیم
	stuart U	خانواده سلطنتی قدیم انگلستان
	triumvirate U	یکی از سه زمامدار روم قدیم
	pandect U	حقوق مدنی روم قدیم
	pre chellean U	وابسته به اواخر دوره عصرحجر قدیم
	quadriga U	ارابه چهار اسبه رومیان قدیم
	gambit of aleppo U	نام قدیم گامبی وزیر شطرنج
	classics U	مربوط به نویسندگان قدیم لاتین ویونان
	paleontology U	مبحث زیست شناسی دوران قدیم
	Whigs U	عضو حزب "ویگ " در انگلیس قدیم
	Whig U	عضو حزب "ویگ " در انگلیس قدیم
	essenism U	اصول یازندگی راهبان قدیم یهود
	lawmerchant U	قواعد واصول قدیم معاملات بازرگانی
	He is an old – timer at this club . U	از قدیم عضو این با شگاه بو ده است
	classic U	مربوط به نویسندگان قدیم لاتین ویونان
	lambrequin U	دستمال روی کلاه خوددلاروران قدیم
	hierology U	علم خواندن خطوط قدیم مصر
	atrium U	اطاق میانی خانههای روم قدیم
	goth U	یکی از اقوام المانی قدیم بربری
	shekel U	واحد وزن وپول بابل قدیم
	acinaces U	شمشیر کوتاه ایرانیان قدیم وسکاها
	protasis U	نخستین قسمت درام قدیم رومی
	portcullises U	درورودی قلعههای قدیم پنجره کشودار
	portcullis U	درورودی قلعههای قدیم پنجره کشودار
	guard mount U	مراسم تعویض پاسدار قدیم یاجدید
	propretor U	کنسول فرماندار استان قدیم روم
	sogdian U	اهل سغدیا یا سغد قدیم ایران
	hoplite U	سرباز پیاده مسلح یونان قدیم
	mycenaean U	اهل شهر "مسین " قدیم یونان
	archon U	یکی از افسران عالیرتبهء اتن قدیم
	mycenian U	اهل شهر "مسین " قدیم یونان
	doric U	وابسته بمردم دوریس یونان قدیم
	knight bachelor U	پایین ترین مرتبه سلحشوری قدیم انگلیس
	primogeniture U	حق فرزند ارشد ذکور نسبت به تمام ارث (در قدیم)
	paleolith U	الات سنگی نتراشیده عصر حجر قدیم
	elam U	کشور ایلام قدیم که درناحیه خوزستان بوده
	scutum U	سپر دراز یا تخم مرغی روم قدیم
	canon low U	دررم قدیم مورد عمل بوده وامروز در
	uncial U	وابسته بحروف الفبای قدیم یونان و روم
	gutta U	تزئینات مخروطی شکل سردیوار ساختمانهای قدیم
	shaman U	کشیش یاکاهن یاجادوگرمردم قدیم شمال اسیاواروپا
	olympiad U	جشن ها ومسابقات قدیم یونان مسابقات المپیک
	modernism U	نو گرایی سازش دادن عقاید قدیم باافکار جدید
	staged U	تغییر بین سیستم قدیم و جدید در یک سری طبقات
	archeologic U	وابسته به باستان شناسی مربوط بعلم اثار قدیم
	paleontologist U	ویژه گر زیست شناسی دوران قدیم یا کهنه سنگی
	fleur de lis U	گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
	fleur de lys U	گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
	paleolithic U	وابسته به دوره دوم عصر حجر قدیم یا کهنه سنگی
	mesolithic U	وابسته بدوره بین عصر حجر قدیم وجدید میانسنگی
	lowboy U	عضو حزب محافظه کار قدیم میز چهارپایه کشودار
	palafitte U	خانهای که درزمانهای قدیم پیش ازتاریخ روی تیرهای که دردریاچه فرومیکردند
	yellow bile U	مادهء زردی که در قدیم میگفتند از کبد ترشح میشود و موجب ایجادحالت سودایی میگردد
	exchanged U	دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
	exchange U	دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
	exchanging U	دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
	exchanges U	دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
	azoth U	جیوه که کیمیاگران قدیم انراماده اصلی فلزات میدانستند جیوه
	fasces U	[نمادی در روم قدیم یک دسته میله که تبری در میان آن قرار داشت و و پیشاپیش فرمانداران رومی می بردند که نشان قدرت آنها بود.]
	muckle U	بسیار
	mickle or muckle U	بسیار
	not a lettle U	بسیار
	precious U	بسیار
	so mush U	بسیار
	beastby U	بسیار
	galore U	بسیار
	thousand and one U	بسیار
	mickle U	بسیار
	unco U	بسیار
	desperate U	بسیار بد
	out and a way U	بسیار
	sadly U	بسیار بد
	very U	بسیار
	awful <adj.> U	بسیار بد
	immortally U	بسیار
	lot U	بسیار
	far U	بسیار
	terrible <adj.> U	بسیار بد
	lousy <adj.> U	بسیار بد
	rotten <adj.> U	بسیار بد
	oftentimes U	بسیار
	plenty U	بسیار
	overly U	بسیار
	an abundance of U	بسیار
	no end of U	بسیار
	very little U	بسیار کم
	multiped U	بسیار پا
	ever so U	بسیار
	all U	بسیار
	multifarious U	بسیار
	seldom U	بسیار کم
	numerous U	بسیار
	all- U	بسیار
	detestable U	بسیار بد
	much U	بسیار
	abundant U	بسیار
	multiplicity U	بسیار
	longeval U	بسیار زی
	far and away U	بسیار
	lashongs U	بسیار
	many U	بسیار
	by far U	بسیار
	clinking U	بسیار