English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pianissimo U بسیار اهسته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stewing U اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stew U اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stewed U اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stews U اهسته جوشانیدن اهسته پختن
tap U ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
tapping U ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
tapped U ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
vlsi U مجتمع سازی درمقیاس بسیار بزرگ تجمع مقیاس بسیار وسیع
infinity U حجم بسیار بسیار بزرگ که از بیشترین حد تصور هم بزرگتر باشد
super- U کامپیوتر main Frame بسیار قوی برای عملیات ریاضی بسیار سریع
u.h.f. U بسامد بسیار بسیار زیاد
ultra high frequency U بسامد بسیار بسیار زیاد
cray U نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
quartz clock U بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
state-of-the-art U بسیار پیشرفته یا از نظر تکنیکی بسیار پیشرفته
silently U اهسته
slow U اهسته
limper U اهسته رو
lightly U اهسته
low low U اهسته اهسته
slowly U اهسته
catlike U اهسته رو
quietly U اهسته
ritardando U اهسته تر
slow down U اهسته
slow footed U اهسته
fabian U اهسته رو
tardo U اهسته
slowed U اهسته
slower U اهسته
indistinct U اهسته
plodder U اهسته رو
slowest U اهسته
slowing U اهسته
below ones breath U اهسته
slows U اهسته
at a slow pace U اهسته
cattish U اهسته رو
languidly U اهسته
low U اهسته
lento a U اهسته
gradual U اهسته
lentamente U اهسته
largo a U اهسته
piaffer U یورتمه اهسته
slow paced U اهسته گام
softened U اهسته ترکردن
languid U بی حال اهسته
slow paced U اهسته خرام
simmers U اهسته جوشیدن
to burn down ar low U اهسته ترسوختن
simmer U اهسته جوشیدن
slackened U اهسته کردن
susurration U سخن اهسته
slacken U اهسته کردن
to burn down or low U اهسته ترسوختن
dabbed U اهسته زدن
simmered U اهسته جوشیدن
softens U اهسته ترکردن
soften U اهسته ترکردن
percuss U اهسته زدن به
goose-stepped U قدم اهسته
dabs U اهسته زدن
dab U اهسته زدن
trudging U قدم اهسته
trudged U قدم اهسته
slid U اهسته رفتن
crawls U اهسته خزیدن
crawled U اهسته خزیدن
goose-step U قدم اهسته
largo U اهسته و مفصل
trudge U قدم اهسته
goose-stepping U قدم اهسته
slow and steady U اهسته وپیوسته
slow ahead U اهسته به جلو
goose-steps U قدم اهسته
tapping U اهسته زدن
tapped U اهسته زدن
rallenttando U بتدریج اهسته تر
tap U اهسته زدن
crawl U اهسته خزیدن
to slack up U کم کم اهسته کردن
dead slow U خیلی اهسته
lockstep U قدم اهسته
lagging U اهسته کند
jogged U اهسته دویدن
jiggling U تکان اهسته
jogging U اهسته دویدن
mealy-mouthed U اهسته حرف زن
andante U نسبتا اهسته
mealy mouthed U اهسته حرف زن
tip U ضربت اهسته
jogs U اهسته دویدن
jog trot U کاریکنواخت و اهسته
low U پایین اهسته
goose step U قدم اهسته
jog U اهسته دویدن
trickle charge U پر کردن اهسته
jiggle U تکان اهسته
trudges U قدم اهسته
slackens U اهسته کردن
dogtrot U یورتمه اهسته
slackening U اهسته کردن
to wear away U اهسته راندن
dink U ضربه اهسته
sluggish U بطی اهسته رو
jiggles U تکان اهسته
jiggled U تکان اهسته
tipping U ضربت اهسته
simmering U اهسته جوشیدن
ruffles U صدای طبل اهسته
slowed U اهسته کردن یاشدن
ruffling U صدای طبل اهسته
ooze U اهسته جریان یافتن
slow U اهسته کردن یاشدن
creeper U گوی غلطان و اهسته
creepers U گوی غلطان و اهسته
drifted U مقصود جریان اهسته
ruffle U صدای طبل اهسته
slower U اهسته کردن یاشدن
joggers U کسیکه اهسته می دود
oozes U اهسته جریان یافتن
jogger U کسیکه اهسته می دود
oozing U اهسته جریان یافتن
elutriate U اهسته خالی کردن
fox trot U یورتمه اهسته اسب
tapping U ضربت اهسته شیر
doggo U اهسته ناپدید شونده
tapped U ضربت اهسته شیر
tap U ضربت اهسته شیر
heavy footed U اهسته وسنگین درحرکت
slows U اهسته کردن یاشدن
slowing U اهسته کردن یاشدن
indistinct noise U صدای اهسته و نامعلوم
slowest U اهسته کردن یاشدن
oozed U اهسته جریان یافتن
to speak under one's breath U اهسته سخن گفتن
whispery U اهسته صحبت کننده
decelerated U کندکردن اهسته کردن
slow motion picture U تصویر با حرکت اهسته
jiggling U اهسته تکان دادن
gentle U اهسته ملایم کردن
jiggles U اهسته تکان دادن
gentler U اهسته ملایم کردن
steady on U اهسته به سمت هدف
jiggle U اهسته تکان دادن
decelerate U کندکردن اهسته کردن
jiggled U اهسته تکان دادن
decelerates U کندکردن اهسته کردن
decelerating U کندکردن اهسته کردن
to tread light U اهسته لگد زدن
gentlest U اهسته ملایم کردن
coddles U اهسته جوشاندن یا پختن
coddled U اهسته جوشاندن یا پختن
coddle U اهسته جوشاندن یا پختن
coddling U اهسته جوشاندن یا پختن
decants U اهسته خالی کردن
clammy U سرد ومرطوب اهسته رو
feather U اهسته زدن گوی
decanting U اهسته خالی کردن
drifts U مقصود جریان اهسته
drifting U مقصود جریان اهسته
drift U مقصود جریان اهسته
slow burning conductor U سیم اهسته سوز
decanted U اهسته خالی کردن
decant U اهسته خالی کردن
retarding U عقب انداختن اهسته کردن
retards U عقب انداختن اهسته کردن
fudges U فریفتن اهسته حرکت کردن
retard U عقب انداختن اهسته کردن
coos U اهسته بازمزمه ادا کردن
cooing U اهسته بازمزمه ادا کردن
cooed U اهسته بازمزمه ادا کردن
coo U اهسته بازمزمه ادا کردن
fudged U فریفتن اهسته حرکت کردن
logged U اهسته وکند شده در حرکت
fudging U فریفتن اهسته حرکت کردن
fudge U فریفتن اهسته حرکت کردن
blooper U پرتاب اهسته توپ به توپزن
flicks U ضربت اهسته و سبک با شلاق
flicking U ضربت اهسته و سبک با شلاق
patting U دست زدن اهسته قالب
patted U دست زدن اهسته قالب
pats U دست زدن اهسته قالب
jogger U دونده با گامهای اهسته ومنظم
joggers U دونده با گامهای اهسته ومنظم
spiller U موجی که اهسته ویکنواخت می شکند
flick U ضربت اهسته و سبک با شلاق
flicked U ضربت اهسته و سبک با شلاق
pat U دست زدن اهسته قالب
to pat upon something U اهسته دست بر چیزی زدن
entrain U اهسته دنبال کسی رفتن بقطار
plodding U اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
plods U اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
drop shot U ضربه اهسته روی تور والیبال
mumbler U کسیکه اهسته وناشمرده سخن میگوید
to p aperson on the back U اهسته دست به پشت کسی زدن
plodded U اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
plod U اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
still hunting U روش شکار با تعقیب اهسته بدون کمک سگ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com