English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
to toil up hill U بسختی از سر بالایی رفتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
wades U بسختی رفتن
waded U بسختی رفتن
wading U بسختی رفتن
wade U بسختی رفتن
second sight U نهان بینی بسختی راه رفتن
barely <adv.> U بسختی
just [enough] <adv.> U بسختی
stiffly U بسختی
like fury U بسختی
sorely U بسختی
rigorously U بسختی
ploddingly U بسختی
rigidly U بسختی
hardly U بسختی
arduously U بسختی
accolades U سر بالایی
accolade U سر بالایی
upward U بالایی
superior U بالایی
superiors U بالایی
upper U بالایی
uppers U بالایی
uphill U سر بالایی
over- U بالایی
upwards U بالایی
upper deck U پل بالایی
upperlimit U حد بالایی
upper limit U حد بالایی
over U بالایی
clambered U بسختی بالارفتن
clamber U بسختی بالارفتن
to scratch up U بسختی اندوختن
clambering U بسختی بالارفتن
with d. U بسختی بزحمت
clambers U بسختی بالارفتن
to rub through or along U بسختی گذراندن
to be down up U بسختی رفتارکردن با
to rough it U بسختی تن دردادن
souse U بسختی افتادن اب نمک
surface width U عرض بالایی
upper floor U اشکوب بالایی
topsawyer U اره کش بالایی
topping lift U مهار بالایی
upper transit U تار بالایی
climbing lane U خط اضافی در سر بالایی
wedging U گوه چوبی بسختی راندن
wedged U گوه چوبی بسختی راندن
wedge U گوه چوبی بسختی راندن
wedges U گوه چوبی بسختی راندن
head U بخش بالایی وسیله
beer moustache U رد آبجو روی لب بالایی
juice moustache U رد آبمیوه روی لب بالایی
gunwale U لبه بالایی دیوارکشتی
gunnel U لبه بالایی دیوارکشتی
upper flammability limit U حد بالایی اشتعال پذیری
roll in <idiom> U باقیمت بالایی رسیدن
upside U قسمت بالایی فوقانی
trounce U سخت زدن بسختی تنبیه کردن
trounces U سخت زدن بسختی تنبیه کردن
trounced U سخت زدن بسختی تنبیه کردن
trouncing U سخت زدن بسختی تنبیه کردن
head U بعد بالایی کتاب یا بدنه
upper wing U بال بالایی در هواپیمای دوباله
gunwale U لبه بالایی دیواره قایق
top of the loom U قسمت بالایی یا فوقانی دار [قالی]
geison U [سنگ سیاه در قسمت بالایی کتیبه های کلاسیک]
moustache U رد نوشیدنی روی لب بالایی [مانند شیر یا آبجو و غیره]
deceleron U شهپری که بصورت نیمه هی بالایی و پایینی جدا میشود
heel U کج شدن قایق از یک طرف قسمت بالایی بدنه تفنگ درحال هدفگیری
heels U کج شدن قایق از یک طرف قسمت بالایی بدنه تفنگ درحال هدفگیری
gaff U میله نگهدارنده ضلع بالایی بادبان قلاب مخصوص حمل ماهی به خشکی یا قایق
pussyfoot U دزدکی راه رفتن اهسته ودزدکی کاری کردن طفره رفتن
goose step U رژه رفتن بدون زانو خم کردن قدم اهسته رفتن
you have no option but to go U چارهای جز رفتن ندارید کاری جز رفتن نمیتوانیدبکنید
super U : پیشوندی است بمعنی مربوط ببالا- واقع درنوک چیزی- بالایی- فوق- برتر- مافوق-ارجح-بیشتر و ابر
mouch U راه رفتن دولادولاراه رفتن
possitive stagger U ترتیب قرارگرفتن بالهای هواپیمای دوباله بطوریکه لبه حمله بال بالایی جلوترازبخش متنافر بال پایینی باشد
spoiler U صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
negative stagger U ترتیب قرارگرفتن بالهای هواپیماهی دوباله بطوریکه لبه حمله بال پایینی جلوتراز بخش متنافر بال بالایی قرارگیرد
variable area wing U بالهایی باطول متغیر درهواپیماهای دوباله که هنگام جمع شدن بال پایینی در بال بالایی تغییر ملموس و چشم گیری ایجاد میکند
pyramid spot U نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
foreground program U برنامهای که تقدم بالایی داشته و بنابر این بر برنامههای فعال جاری در یک سیستم کامپیوتری که ازروش چند برنامهای استفاده میکند تقدم دارد
trot U یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trots U یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trotted U یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trotting U یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
parading U سان رفتن رژه رفتن محل سان
parades U سان رفتن رژه رفتن محل سان
parade U سان رفتن رژه رفتن محل سان
paraded U سان رفتن رژه رفتن محل سان
vat dyeing U رنگرزی خمی [روشی جهت رنگرزی رنگینه هایی که براحتی در آب حل نمی شوند. الیاف رنگ شده به این طریق دارای مقاومت بالایی در مقابل شستشو و نور خورشید هستند و بیشتری برای پنبه و الیاف های سلولزی است.]
putters U ور رفتن
to hang back U پس رفتن
to d.deep in to U فر رفتن در
swiping U کش رفتن
crawled U رفتن
swiped U کش رفتن
swipe U کش رفتن
to go to the bottom U ته رفتن
to make ones getaway U در رفتن
to do a guy U در رفتن
shrinking U اب رفتن
shrinks U اب رفتن
puttering U ور رفتن
puttered U ور رفتن
putter U ور رفتن
retracted U تو رفتن
crawl U رفتن
retracting U تو رفتن
retracts U تو رفتن
retract U تو رفتن
go U رفتن
to boil over U سر رفتن
goes U رفتن
shrink U اب رفتن
to do out of U کش رفتن
twiddling U ور رفتن
to go to mess U رفتن
to go backward U پس رفتن
gang U رفتن
gangs U رفتن
to go bang U در رفتن
meddles U ور رفتن
meddled U ور رفتن
meddle U ور رفتن
retrograde U پس رفتن
to go back ward U پس رفتن
sinks U ته رفتن
twiddles U ور رفتن
to pair off U رفتن
twiddled U ور رفتن
to get over U رفتن از
sink U ته رفتن
to get one's monkey up U از جا در رفتن
twiddle U ور رفتن
to get away U رفتن
filch U کش رفتن
filched U کش رفتن
filches U کش رفتن
admit U رفتن
receded U پس رفتن
going U رفتن
to fly off U در رفتن
to fall short U کم رفتن
to fall away U پس رفتن
to fall away U رفتن
retire U پس رفتن
admits U رفتن
admitting U رفتن
filching U کش رفتن
regressing U پس رفتن
to foot it U رفتن
regresses U پس رفتن
regressed U پس رفتن
regress U پس رفتن
to flow over U سر رفتن
retires U پس رفتن
crawls U رفتن
to sleep fast U رفتن
recedes U پس رفتن
recede U پس رفتن
snitching U کش رفتن
to skirt along the coast U رفتن
snitched U کش رفتن
snitch U کش رفتن
pilfers U کش رفتن
pilfering U کش رفتن
niggle U ور رفتن
make off U در رفتن
glom on to U کش رفتن
hedge U در رفتن
short-changing U کش رفتن
short-changes U کش رفتن
betake U رفتن
bleneh U پس رفتن
niggled U ور رفتن
to whisk away or off U رفتن
snitches U کش رفتن
to take to ones heels U در رفتن
pullback U پس رفتن
fall into a rage U از جا در رفتن
nim U کش رفتن
fribble U ور رفتن
niggles U ور رفتن
to peter out U پس رفتن
to break loose U در رفتن
break loose U در رفتن
hedges U در رفتن
pilfered U کش رفتن
hang around U ور رفتن
departure U رفتن
departures U رفتن
snip U کش رفتن
hedged U در رفتن
snipped U کش رفتن
snipping U کش رفتن
abstract U کش رفتن
jauk U ور رفتن
To go U رفتن
mog U رفتن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com