English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
gelidity U بسته شدگی
occlusion U بسته شدگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
gelation U بسته شدگی سفت شدگی
Other Matches
imminution U کم شدگی باریک شدگی
packet U بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packets U بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packaging U ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
child window U پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
gift wrap U بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
multicast packet U بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
slated items U مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
dostortion U کج شدگی
embeddeness U حک شدگی
depressions U کم شدگی
the mast has raked U کج شدگی
depression U کم شدگی
erection U شق شدگی
geniculation U خم شدگی
bottling U نخ شدگی
necks U نخ شدگی
erections U شق شدگی
neck U نخ شدگی
spraining U رگ برگ شدگی
depression U گود شدگی
carburization U پودر شدگی
depressions U گود شدگی
sprains U رگ برگ شدگی
turn over U واژگون شدگی
expulsion U بیرون شدگی
invagination U غلاف شدگی
elongation U دراز شدگی
sprained U رگ برگ شدگی
expunction U پاک شدگی
polarization U قطبی شدگی
homogenization U هم جنس شدگی
intensification U افزون شدگی
smelting U ذوب شدگی
congestion U جمع شدگی
incalescence U گرم شدگی
encrustations U دلمه شدگی
encrustation U دلمه شدگی
sprain U رگ برگ شدگی
expulsions U بیرون شدگی
translocation U جابجا شدگی
coupling U جفت شدگی
acceptability U قبول شدگی
scleriasis U سفت شدگی
recvrvature U دولا شدگی
scarlet U سرخ شدگی
purler U پرت شدگی از سر
dispersion U پخش شدگی
paralysation U فلج شدگی
removal U جدا شدگی
pulverization U خرد شدگی
puchery U جمع شدگی
choking U اب بند شدگی
pairing U جفت شدگی
occlusion U جفت شدگی
nigrescence U سیاه شدگی
necking U باریک شدگی
puckers U جمع شدگی
puckering U جمع شدگی
puckered U جمع شدگی
pucker U جمع شدگی
tight coupling U جفت شدگی
leakage U فاش شدگی
leakages U فاش شدگی
lateral yield U له شدگی جانبی
strobilation U باریک شدگی
liquescence U مایع شدگی
hybridization U هیبرید شدگی
fading U محو شدگی
contraction U جمع شدگی
contractions U جمع شدگی
damnation U لعنت شدگی
petrifaction U سنگ شدگی
fixedness U تثبیت شدگی
diminution U کم شدگی تحقیر
shortening U کوتاه شدگی
desuetude U موقوف شدگی
dilution U رقیق شدگی
detruncation U کوتاه شدگی
locking U قفل شدگی
bronchocele U بزرگ شدگی
distotion factor U ضریب کج شدگی
acetification U ترش شدگی
flagginess U ول شدگی اویختگی
flocculence U قلنبه شدگی
expurgation U پاک شدگی
gasification U تبخیر شدگی
eviration U هذیان زن شدگی
erasure U پاک شدگی
hardening U سفت شدگی
shrinkage U چروک شدگی
sclerosis U سخت شدگی
conglomerations U گلوه شدگی
conglomeration U گلوه شدگی
comminution U خرد شدگی
concretion U سفت شدگی
narrowing U تنگ شدگی
blots U پاک شدگی
petrification U سنگ شدگی
blotting U پاک شدگی
offset U دوخم شدگی
offsetting U دوخم شدگی
crookedness U انحناء و کج شدگی
blot U پاک شدگی
coagulation U دلمه شدگی
diffusion U پخش شدگی
blotted U پاک شدگی
erethism U تحریک شدگی زیاد
erasure U حک جای پاک شدگی
degree of shrinkage U ضریب جمع شدگی
sclerosis U سفت شدگی بافتها
encephalomalacia U نرم شدگی مغز
scleroma U سفت شدگی بافتها
diffraction broadening U پهن شدگی پراشی
digression U پرت شدگی ازموضوع
delusion of control U هذیان کنترل شدگی
shrinkage coefficient U ضریب جمع شدگی
malposition U جابجا شدگی جنین
shrinkage stress U خستگی جمع شدگی
disseisin U محروم شدگی ازتصرف
scloroderma U سفت شدگی پوست
supersession U جانشینی لغو شدگی
varicosity U گشاد شدگی سیاهرگ
accru U اجتماع فراهم شدگی
hyperostosis U کلفت شدگی استخوان
edge triggered U با رها شدگی لبهای
gerontomorphosis U پیر شدگی نژاد
yielding U تسلیم شدگی فلز
condensation U جمع شدگی تکاثف
constriction U فشار تنگ شدگی
constrictions U فشار تنگ شدگی
breaking U پاره گی قطع شدگی
malady U فاسد شدگی بیماری
maladies U فاسد شدگی بیماری
depression U گود شدگی فرودافت
hepatization U سفت شدگی بافته
shrinks U انقباض چوروک شدگی
shrinking U انقباض چوروک شدگی
depressions U گود شدگی فرودافت
shrinkage U وابست جمع شدگی
shrink U انقباض چوروک شدگی
coupling U جفت شدگی اتصال درگیری
dipole dipole coupling U جفت شدگی دو قطبی- دوقطبی
dc coupling U جفت شدگی جریان مستقیم
strobilization U تشکیل رشته باریک شدگی
incarcerated hernia U جمع شدگی کیسه فتق
shrinkage prevention U وسیله جلوگیری از جمع شدگی
scrappiness U اوراق شدگی ستیزه جویی
scoliosis U کج شدگی تیره پشت ازپهلو
enlarged tonsils U بزرگ شدگی لوزه ها [پزشکی]
fixations U خیره شدگی تعلق خاطر
fixation U خیره شدگی تعلق خاطر
depigmentation U بیرنگ شدگی رنگ رفتگی
domesticity U زندگانی خانگی رام شدگی
senile keratosis U کلفت شدگی پوست درنتیجه پیری
hydrargyia or rism U مسموم شدگی از جیوه ناخوشی سیمابی
individuation U تک شدگی تشخیص فرد در جمع شخصیت
budding U تولید مثل غیرجنسی از طریق ایجاد قلمبه شدگی در بخشی از بدن جاندار
self insurance U بیمه شدگی توسط خویشتن بیمه شدن پیش خود
kits U بسته
pinioned U کت بسته
ice bound U یخ بسته
package U بسته
clotty U بسته
clotted U بسته
jellied U بسته
packages U بسته
grumous U بسته
fardel U بسته
corked U بسته
bagful U یک بسته
crossed cheque U چک بسته
kit U بسته
shook U بسته
parcels U بسته
imperforate U بسته
datagram U یچ بسته
curdy U بسته
parcel U بسته
fronted U صف بسته
packaged U بسته
pack box U بسته
packed بسته ای
bunged up U بسته
crossed chaque U چک بسته
closed U بسته
connected U بسته
bundles U بسته
uncrossed U بسته
packet U بسته
trusser U بسته
packets U بسته
pack U بسته
packs U بسته
bundle U بسته
barred U بسته
bundling U بسته
interdependent U به هم بسته
shutting U بسته
pent U بسته
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com