Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 10 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
creditorship
U
بستانکاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
credit notes
U
اعلامیه بستانکاری
credit note
U
اعلامیه بستانکاری
to secure a debtby a mortagage
U
با گرفتن گرو بستانکاری خودرا ازدیگران تامین کردن
credits
U
ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
crediting
U
ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
credited
U
ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
credit
U
ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
petitioning creditor
U
بستانکاری که به دادگاه اعلام میکند که ممکن است مدیون ورشکسته باشد
crown debt
U
طلب دولتی بستانکاری دولتی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com