Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 96 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
orientally
U
بسبک شرقی ها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Oriental rug
U
فرش شرقی
[از آنجا که امروزه فرش های شرقی در همه جا بافته می شوند، این لفظ به فرش دست باف که الهام گرفته از طرح های شرقی است اطلاق می شود.]
rhaeto romanic
U
زبان لاتین سوئیس شرقی وایتالیای شمال شرقی
warsaw treaty
U
پیمانی که عنوان اصلی ان "پیمان کمک متقابل اروپای شرقی " است و به سال 5591 در ورشوپایتخت لهستان منعقد شد وهدف ان کمک متقابل کشورهای اروپای شرقی به یکدیگر است و بیشتر جنبه نظامی دارد
classically
U
بسبک
romanesque
U
بسبک رومی
in a narrative style
U
بسبک داستان
gothicize
U
بسبک گوتیک در امدن
verslibre
U
شعر بسبک نوین
japanize
U
بسبک ژاپنی در اوردن
gothicize
U
بسبک گوتیک در اوردن
doric
U
بسبک معماری قدیم یونان
japanize
U
بسبک ژاپونی تزئین نمودن
iambize
U
اشعار هجایی بسبک وتدمجموع ساختن
acapella
U
اواز دسته جمعی بسبک کلیسایی
gilded youth
U
جوانان دولتمندکه بسبک روززندگی میکنند
pagodas
U
ساختمان بسبک مخصوص چین و ژاپون پاگودا
pagoda
U
ساختمان بسبک مخصوص چین و ژاپون پاگودا
modernly
U
بسبک تازه چنانکه باب این عصر باشد
symbolist
U
نویسنده یاهنرمندی که بسبک سمبولیک اثاری خلق میکند نمادگر
eastward
U
شرقی
eastern
U
شرقی
levanter
U
شرقی
levantine
U
شرقی
oriental
U
شرقی
northeastern
U
شمال شرقی
northeastward
U
شمال شرقی
southeast
U
جنوب شرقی
mongolian draw
U
کشیدن شرقی
north-easterly
U
شمال شرقی
greek church
U
کلیسای شرقی
orientalizing style
U
سبک شرقی
north easterly
U
شمال شرقی
south eastern
U
جنوب شرقی
turkish closet
U
مستراح شرقی
eastern hemisphere
U
نیمکره شرقی
turkey bath
U
حمام شرقی
to lie east and west
U
شرقی غربی
south-eastern
U
جنوب شرقی
bagnio
U
زندان شرقی
southeaster
U
باد جنوب شرقی
east end
U
قسمت شرقی لندن
dinghies
U
قایق هند شرقی
tussah
U
کرم ابریشم شرقی
northeaster
U
نسیم شمال شرقی
orientalism
U
عقاید یا سیاست شرقی
northeastern
U
مربوط به شمال شرقی
tusseh
U
کرم ابریشم شرقی
northeastward
U
بطرف شمال شرقی
byzantine
U
وابسته بروم شرقی
easternmost
U
اقصی نقطهء شرقی
southeaster
U
توفان جنوب شرقی
eastermost
U
شرقی ترین نقطه
greek catholic
U
عضو کلیسای شرقی
the old world
U
نیم کره شرقی
eastermost
U
اقصی نقطهء شرقی
easternmost
U
شرقی ترین نقطه
tussore
U
کرم ابریشم شرقی
southeastward
U
بطرف جنوب شرقی
laura
U
صومعه کلیسای شرقی
dinghy
U
قایق هند شرقی
Hindoo
U
سبک شرقی
[معماری]
southeasterner
U
ساکن نواحی جنوب شرقی
OCM
U
شرکت او سی ام تولیدکننده فرش شرقی
soputheasternmost
U
در دورترین نقطه جنوب شرقی
breezing
U
بادشمال یاشمال شرقی بادملایم
archimandrite
U
رئیس دیر در کلیسای شرقی
breezes
U
بادشمال یاشمال شرقی بادملایم
breezed
U
بادشمال یاشمال شرقی بادملایم
euroclidon
U
بادطوفانی شمال شرقی درمدیترانه
breeze
U
بادشمال یاشمال شرقی بادملایم
ORIA
U
اتحادیه واردکنندگان فرش های شرقی
neo platonism
U
فلسفه افلاطونی امیخته با تصوف شرقی
fox grape
U
انگور ترش نواحی شمال شرقی امریکا
Monaco
U
ناحیه " موناکو" واقع در جنوب شرقی فرانسه
lascar
U
نظامی وملوان هند شرقی توپچی هندشرقی
ASEAN
U
مخفف همبستگی ملل جنوب شرقی آسیا
Eastern design
U
طرح های شرقی
[مربوط به شرق آسیا ]
seato forces
U
نیروهای کشورهای پیمان جنوب شرقی اسیا
razorback
U
خوک نیمه وحشی دورگه جنوب شرقی اتازونی
eastern european mutual assisstance trea
U
پیمان کمک متقابل اروپای شرقی treaty warsaw
joshua tree
U
درخت خنجری یا ابره ادم جنوب شرقی امریکا
ionic
U
وابسته به یون الکتریکی یکنوع حروف سیاه چاپخانه زبان قدیمی مردم ایونی یونان سرستون ساخته شده بسبک ایونی یونان
golden horde
U
سپاهیان مغول که در قرن سیزدهم اروپای شرقی رامورد تاخت و تاز قرار دادند
Ivy League
U
نام گروهی از دانشگاههای قدیمی و نامور بخش شرقی ایالات متحده که با هماتحادیهی ورزشی و غیره دارند
cross-in-square
U
[کلیسای معمول در رم شرقی با چهار گوشه و میدان و چهار طاق گهواره ای]
Persian rug
U
[فرش ایرانی در حالت کلی کلمه که گاه با کلمه قالی شرقی نیز مانوس می باشد.]
south-east
U
جنوب شرقی سوی جنوب شرق
orientalize
U
خاوری شدن شرقی ماب شدن
northeast
U
شمال شرقی شمال شرق
south east
U
جنوب خاوری جنوب شرقی
north east
U
شمال شرق شمال شرقی
north by cast
U
میان شمال و شمال شرقی
north-east
U
شمال شرقی در شمال شرق
colombo plan
U
طرح ایجاد شده به وسیله وزیران خارجه ملتهای مشترک المنافع بریتانیا در سال 0591 که هدف ان تشریک مساعی درکمک به رشد اقتصادی کشورهای اسیایی جنوب وجنوب شرقی است
to lie east and west
U
واقع شدن شرقی وغربی واقع شدن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com