English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
long boat U بزرگترین کرجی که وابسته بکشتی بازرگانی است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
longboat U بزرگترین قایق داخل کشتی بازرگانی
commercial attache U وابسته بازرگانی
maritime U وابسته به بازرگانی دریایی
low-tech U وابسته به شرکتها و نظام های بازرگانی متکی به کم فنآوری
midship U میان کشتی یا کرجی وسطکشتی یا کرجی
trans ship U بکشتی یانقلیه دیگرانتقال دادن
trasship U بکشتی یا وسیله نقلیه دیگری انتقال دادن
maximus U بزرگترین
supreme U بزرگترین
eldest U بزرگترین
best U بزرگترین
line of most gradient U خط بزرگترین شیب
one's biggest worry [problem number one] U بزرگترین نگرانی
lion's share U بزرگترین سهم
He is my eldest son. U او بزرگترین پسر من هست.
fall line U بزرگترین خط شیب کوه
maximum U منتهی درجه بزرگترین
maximum U بزرگترین وبالاترین رقم
lion share U بزرگترین یا بهترین بخش
highest U رقمی با بزرگترین وزن در یک عدد
high U رقمی با بزرگترین وزن در یک عدد
eagle owl U شاه جغد:بزرگترین جغداروپایی
princessroyal U بزرگترین دختر پادشاه انگلیس
infimum U بزرگترین کران بالا [ریاضی]
greatest common measure U بزرگترین بخش یاب مشترک
gorilla U بزرگترین میمون شبیه انسان
gorillas U بزرگترین میمون شبیه انسان
great circle U بزرگترین دایره محیط یک کره
highs U رقمی با بزرگترین وزن در یک عدد
london in size U پس از لندن نیویورک بزرگترین شهراست
lloyd's U بزرگترین شرکت بیمه انگیسی
greatest lower bound [glb, GLB] U بزرگترین کران بالا [ریاضی]
petticoat U قسمت خارج از بزرگترین دایره هدف
He is the greatest scientist on earth. U بزرگترین دانشمند روی زمین است
petticoats U قسمت خارج از بزرگترین دایره هدف
America Online U بزرگترین تامین کننده سرویس اینترنت در جهان
msb U بیت در کلمه که بزرگترین مقدار یا وزن را نشان می ده .
maximum U بزرگترین عددی استفاده میشود یا مجاز است
maximum U بزرگترین عدد کاربران که سیستم در هر لحظه می پذیر
maximum U بزرگترین حجم داده که هر لحظه ارسال میشود
accross the slope system U شبکهای زیرزمینی که در ان زهکش ها خط بزرگترین شیب را قطع می کنند
keyth rope system U شبکه زیرزمینی که زهکشهاخط بزرگترین شیب را قطع نماید
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
most significant bit U بیتی در کلمه که نشان دهنده بزرگترین مقدار یا وزن است .
small craft U کرجی ها
towing boat U کرجی
crabber U کرجی
barque U کرجی
hoy U کرجی
barges U کرجی
barged U کرجی
barquentine U کرجی
barge U کرجی
trans shipment U انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
falt U کرجی ته پهن
bargee U کرجی بان
pugs U کرجی بان
bargeman U کرجی بان
oarsmanship U کرجی رانی
davit U کرجی بلندکن
landing craft U کرجی ساحلی
ferryman U کرجی بان
life boat U کرجی نجات
pug U کرجی بان
long boat U کرجی بزرگ
dragboat U کرجی لاروب
drag boat U کرجی لاروب
row boat U کرجی پارویی
dingey U کرجی پارویی
flyboat U کرجی تندرو
gondoliers U کرجی بان
boatman U کرجی بان
trawler U کرجی ماهیگیری
trawlers U کرجی ماهیگیری
cutter U نوعی کرجی
cock boat U کرجی کوچک
steam boat U کرجی بخار
rower U کرجی ران
rowers U کرجی ران
pair oar U کرجی دو پارویی
penteconter U کرجی 05پارویی
cutters U نوعی کرجی
pleasure boat U کرجی تفرجی
sloop of war U کرجی جنگی
gondolier U کرجی بان
praam U کرجی ته پهن
cockboat U کرجی کوچک
singlisticker U کرجی شراعی
shallop U کرجی پارویی
cockle shell U کرجی کوچک
caique U کرجی که دربوسفوربکارمیرود
first fit U تابع یا الگوریتمی که اولین و بزرگترین بخش از حافظه خالی را انتخاب میکند تا یک صفحه
addressing U بزرگترین محلی که یک برنامه مشخص یا CPU میتواند مستقیما به آن دستیابی داشته باشد
fosher boat U کرجی ماهی گیری
fishing boat U کرجی ماهی گیری
gondoliers U راننده کرجی ونیزی
skiff U کرجی پارویی کوچک
keelboatman U کرجی بان رودخانه
gondolier U راننده کرجی ونیزی
praam U کرجی یا پارویی اسکاندیناوی
hackney boat U کرجی یاکشتی کرایهای
flag boat U کرجی نشان دار
flag boat U کرجی پرچم دار
barcarole U سرود کرجی بان
barcarolle U سرود کرجی بان
motor launch U قایق موتوری کرجی
sloop U کرجی یک دگلی قدیمی
regattas U مسابقه کرجی رانی
tugboat U کرجی یا کشتی یدک کش
regatta U مسابقه کرجی رانی
dory U کرجی ته پهن ماهیگیری
bumboat U کرجی سورسات فروش
IBM U بزرگترین شرکت کامپیوتری در جهان که اولین سیستم بر پایه PC را روی پردازنده PC ایجاد کرد
fisher U جانور ماهیخوار کرجی ماهیگیری
packet boat U کرجی پستی کشتی مسافربر
dumb barge U کرجی بی بادبان یابی موتور
row a race U مسابقه کرجی رانی دادن
boat U کرجی هرچیزی شبیه قایق
pitpan U یکجور کرجی دراز و ته پهن
inboard engined boat U کرجی که موتورش در میان انست
fly boat U کرجی تندروکه درترعه هابکارمیرود
fishermen U صیاد ماهی کرجی ماهیگیری
boats U کرجی هرچیزی شبیه قایق
galliot U کرجی باری یا ماهی گیری
puntist U راننده کرجی نام دارد
fisherman U صیاد ماهی کرجی ماهیگیری
lord chancellor U بزرگترین لرد انگلیس که بامورقضایی رسیدگی کرده ومهردارسلطنتی ومشاورمخصوص پادشاه ورئیس مجلس اعیان میباشد
association for computing machinery U بزرگترین جامعه جهانی اموزشی و علمی جهت توسعه مهارتهای فنی وصلاحیتهای حرفهای متخصصان کامپیوتر
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
carvel U کشتی کوچک سریع السیر کرجی
yachts U کرجی بادی یا بخاری مخصوص تفرج
gig U نوعی کرجی پارویی یابادبانی نیزه
yacht O کرجی بادی یا بخاری مخصوص تفرج
gigs U نوعی کرجی پارویی یابادبانی نیزه
pontoons U کرجی ته پهن که ازروی ان عبور کنند
pontoon U کرجی ته پهن که ازروی ان عبور کنند
galiot U کرجی باری یاماهی گیری هلندی
speedboats U کرجی یا قایق موتوری سریع السیر
speedboat U کرجی یا قایق موتوری سریع السیر
to pull any one across a river کسی را با کرجی پارویی ازرودخانه گذراندن
to row a race U در مسبابقه کرجی رانی شرکت کردن
pontoar U نوعی کرجی برای پل بندی کلک
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
an outboard engine boat U کرجی ای که موتور ان دربیرون ان واقع شده است
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
paddle boats U کرجی بخاری که با چرح پره دار رانده میشود
nuggar U بکجور کرجی بزرگ که دررودخانه نیل بکار میرود
paddle boat U کرجی بخاری که با چرح پره دار رانده میشود
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
he stroked U درعقب کرجی نشسته پارومیزدبدان سام که پاروزنان دیگر .....میزدند
microprocessor U بزرگترین آدرس در ح CPU که مستقیما قابل آدرس دهی است بدون روشهای خاص
microprocessors U بزرگترین آدرس در ح CPU که مستقیما قابل آدرس دهی است بدون روشهای خاص
mercantile agent U بازرگانی
mercantile U بازرگانی
commercial U بازرگانی
merchantry U بازرگانی
trading U بازرگانی
trade U بازرگانی
traded U بازرگانی
commercial <adj.> U بازرگانی
commerce U بازرگانی
emporetic U بازرگانی
relating to business <adj.> U بازرگانی
business <adj.> U بازرگانی
for-profit <adj.> U بازرگانی
corporate [commercial] <adj.> U بازرگانی
commercial representative U نمایندگی بازرگانی
balance of trade U تراز بازرگانی
bilateral trade U بازرگانی دو طرفه
bill exchange U برات بازرگانی
commercial tax U مالیات بازرگانی
commercially U از راه بازرگانی
board of trade U وزارت بازرگانی
board of trade U هیئت بازرگانی
trade deficit U کسری بازرگانی
trade mark U علامت بازرگانی
commercial revolution U انقلاب بازرگانی
trade fair U نمایشگاه بازرگانی
commercial policy U سیاست بازرگانی
business activity U فعالیت بازرگانی
union <adj.> U اتحادیه بازرگانی
chamber of trade U اتاق بازرگانی
sea borne commerce U بازرگانی دردریا
chamber of commerce U اطاق بازرگانی
quasi commercial U شبه بازرگانی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com