English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 175 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
boutonniere U بریدگی یاشکاف جای دکمه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cavitation U بریدگی حاصله ازحرکت پروانه کشتی بریدگی شیار
lipping U قطعه چوبی که در ترک یاشکاف کمان گذاشته شده
single-breasted U دارای دکمه در یک طرف کت کت دو یا سه دکمه
single breasted U دارای دکمه در یک طرف کت کت دو یا سه دکمه
fissiparous U تولیدکننده سلولهای جدیدبوسیله تقسیم سلولی یاشکاف تقسیم شونده
kerf U بریدگی
kert U بریدگی
jaggy U بریدگی
hyphens U بریدگی
breaking U بریدگی
gully U اب بریدگی
gullies U اب بریدگی
gulleys U اب بریدگی
scission U بریدگی
gashing U بریدگی
jaggedness U بریدگی
gash U بریدگی
incisions U بریدگی
incision U بریدگی
rifts U بریدگی
rift U بریدگی
detruncation U بریدگی
incisure U بریدگی
jag U بریدگی
gashes U بریدگی
gashed U بریدگی
scissor U بریدگی
notches U بریدگی
hyphen U بریدگی
notch U بریدگی
scores U بریدگی
scored U بریدگی
score U بریدگی
ground water trench U بریدگی اب زیرزمینی
dent U دندانه بریدگی
dented U دندانه بریدگی
cut U برش بریدگی
edge notched U با بریدگی لبهای
corner cut U بریدگی گوشه
dry gap bridge U پل مخصوص اب بریدگی
cuts U برش بریدگی
cut U تخفیف بریدگی
dents U دندانه بریدگی
denting U دندانه بریدگی
kert U جای بریدگی با
cuts U تخفیف بریدگی
nicks U شکاف دادن بریدگی
gripped U بریدگی برای گذراندن اب
gripping U بریدگی برای گذراندن اب
grip U بریدگی برای گذراندن اب
grips U بریدگی برای گذراندن اب
nick U شکاف دادن بریدگی
nicked U شکاف دادن بریدگی
nicking U شکاف دادن بریدگی
write protect notch U شکاف حفافت از نوشتن بریدگی محافظ
shutter release button U دکمه
knop U دکمه
shooting adjustment keys U دکمه
tuberculum U دکمه
knobs U دکمه
knob U دکمه
stop knob U دکمه
tubercle U دکمه
buttoning U دکمه
buttons U دکمه
button hole U جا دکمه
botton U دکمه
tuber U دکمه
tubers U دکمه
button U دکمه
reset button U دکمه
bottle flower U گل دکمه
buttoned U دکمه
gemma U دکمه
buttonhook U دکمه انداز
buttonhook U سگک دکمه
snap fastener U دکمه قابلمه
sleeve link U دکمه زنجیری
buttonhook U قلاب دکمه
Buttonhole U کتی که در دو طرف دکمه دارد
double breasted U کت چهار دکمه
mouse button U دکمه ماوس
knobbed U دکمه دار
snap fastener U دکمه فشاری
flue stop U دکمه ارگ
gemmiparous U دکمه اور
gemmule U دکمه گیاهک
buttonholing U سوراخ دکمه
buttonholes U سوراخ دکمه
radio button U دکمه رادیو
buttonholed U سوراخ دکمه
cuffed U دکمه سردست
cuff U دکمه سردست
cuffing U دکمه سردست
cuffs U دکمه سردست
push button U دکمه فشاری
alarm push U دکمه اژیر
unbuttons U گشودن دکمه
unbuttoning U گشودن دکمه
unbuttoned U گشودن دکمه
buttonhole U سوراخ دکمه
unbutton U گشودن دکمه
sight window U بریدگی بالای کمان برای جاگرفتن تیر و دادن دید بهتر
push botton U دکمه زنگ اخبار
fine adjustment knob دکمه تنظیم دقیق
film advance mode دکمه رد کردن فیلم
condenser adjustment knob دکمه تنظیم تراکم
canopy release knob دکمه برقراری سایبان
coarse adjustment knob دکمه تنظیم زیرین
olivet U دکمه هسته خرمایی
olivette U دکمه هسته خرمایی
beater ejector دکمه تعویض سر همزن
buttoning U هرچیزی شبیه دکمه
door stop U دکمه کله قندی
viewfinder adjustment keys دکمه یابنده هدف
buttoned U هرچیزی شبیه دکمه
stud U دکمه سردست دسته
button U هرچیزی شبیه دکمه
inlaid work U [نقش تزئینی فقط با استفاده از یک نوع مواد در بریدگی، تورفتگی یا فرورفتگی دیوار]
exposure adjustment knob دکمه نمایش تعداد فیلم
eying U دکمه یا گره سیب زمینی
double breasted U کتی که در دو طرف دکمه دارد
seat back adjustment knob دکمه تنظیم پشتی صندلی
cornet a pistons U یکجورسازشیپوری که چندین دکمه دارد
tuberculous U دارای برامدگی یا دکمه مسلول
eyes U دکمه یا گره سیب زمینی
eyeing U دکمه یا گره سیب زمینی
farcy bud U دکمه یابرامدگی درناخوشی سراجه
farcy button U دکمه یابرامدگی درناخوشی سراجه
eye U دکمه یا گره سیب زمینی
right U دکمه سمت راست از Mouse با دو یا سه کلید
shell jacket U بالاتنه کوتاه دکمه دار نظامی
righted U دکمه سمت راست از Mouse با دو یا سه کلید
righting U دکمه سمت راست از Mouse با دو یا سه کلید
boutonniere U گلی که درسوراخ دکمه کت زده میشود
etui U جعبهء کوچک زینتی سوزن نخ و دکمه
reefing jacket U یکجور نیمتنه چسبان که از دوطرف دکمه میخورد
pelican crossing دکمه ای که با زدن آن عبور و مرور قطع میشود
pushbutton U آنچه با فشار دادن یک دکمه کار کند
programmable function keyboard U صفحه کلید دکمه یی برای سیستمهای گرافیکی
double click U احضار یک فرمان توسط دکمه دستگاه OUSE
to make a typing error [mistake] U اشتباه روی دکمه ای فشار دادن [کلید یا تلفن]
O.K. U دکمه OK که برای شروع یا تایید یک عمل به کار می رود
to hit the wrong key [on the PC/phone/calculator] U اشتباه روی دکمه ای فشار دادن [کلید یا تلفن]
clicks U تلنگر زدن فرایند فشار دکمه دستگاه OUSE
to make a typo [American E] U اشتباه روی دکمه ای فشار دادن [کلید یا تلفن]
clicked U تلنگر زدن فرایند فشار دکمه دستگاه OUSE
click U تلنگر زدن فرایند فشار دکمه دستگاه OUSE
clicking U فشار دادن دکمه بالای دستگاه ماوس paste and cut
Programs menu U زیر منوییکه از دکمه Start در ویندوز قابل دستیابی است
doubled up U ضربه زدن دوبار و سریع به دکمه mouse برای آغاز عمل
doubled U ضربه زدن دوبار و سریع به دکمه mouse برای آغاز عمل
double U ضربه زدن دوبار و سریع به دکمه mouse برای آغاز عمل
joggled U بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggling U بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggle U بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggles U بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
to press the button U دکمه را فشار دادن در راه انداختن چیزی یا کاری پیش قدم شدن
clicks U دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب
click U دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب
clicked U دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب
contrast U دکمه کنترلی روی صفحه نمایش که اختلاف بین e-ton سیاه و سفید یا رنگها را تغییر میدهد
contrasts U دکمه کنترلی روی صفحه نمایش که اختلاف بین e-ton سیاه و سفید یا رنگها را تغییر میدهد
contrasted U دکمه کنترلی روی صفحه نمایش که اختلاف بین e-ton سیاه و سفید یا رنگها را تغییر میدهد
contrasting U دکمه کنترلی روی صفحه نمایش که اختلاف بین e-ton سیاه و سفید یا رنگها را تغییر میدهد
taskbar U میلهای که درپایین صفحه ویندوز اجرا میشود و دکمه + Start و پیش از سایر برنامه ها پنجرههای جاری را نشان میدهد
shift click U ضرب دکمه ماوس همراه بافشردن کلید Shift صفحه کلید
dial up U استفاده از یک شماره گیر یا دکمه فشاری تلفن برای ایجاد مکالمه تلفنی ایستگاه به ایستگاه
pull down menu U فهرستی که میتواند توسط تیک کردن اشاره گر ماوس بر روی عنوان ان و یا توسط فشردن دکمه صفحه کلیدنمایش داده
tam o' shanter U کلاه منگوله دار یا دکمه دار
drags U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
radio button U شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com