English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
reversible U برگشت پذیر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
deceleration U فرایند برگشت پذیر
irremeable U برگشت نا پذیر
renewable energy U انرژی برگشت پذیر
Other Matches
back to battery U برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
ascendible U تفوق پذیر فراز پذیر
reparable U اصلاح پذیر تعمیر پذیر
mixable U امیزش پذیر امتزاج پذیر
educatable U تربیت پذیر تعلیم پذیر
ascendable U تفوق پذیر فراز پذیر
repairable U اصلاح پذیر تعمیر پذیر
educable U تربیت پذیر تعلیم پذیر
adaptable organism U موجود زنده سازش پذیر زیستمند سازش پذیر
adjustable wheel U چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
retrocedence U برگشت
retrocession U برگشت
retrogression U برگشت
return line U خط برگشت
recovery U برگشت
reoccur U برگشت
return U برگشت
returned U برگشت
returning U برگشت
returns U برگشت
relapse U برگشت
relapsed U برگشت
relapses U برگشت
relapsing U برگشت
recoveries U برگشت
capsizal U برگشت
right of reversion U برگشت
reversal U برگشت
drawbacks U برگشت
drawback U برگشت
regression U برگشت
turnabouts U برگشت
reversals U برگشت
revert U برگشت
reverted U برگشت
back water U برگشت اب
recoils U برگشت
tergiversation U برگشت
upturn U برگشت
recoiling U برگشت
recoiled U برگشت
recoil U برگشت
reverts U برگشت
turnabout U برگشت
reverting U برگشت
refluence U برگشت
turnrounds U برگشت
turnarounds U برگشت
recrudescence U برگشت
veers U برگشت
veer U برگشت
veered U برگشت
d.c. restoration U برگشت دی سی
turnaround U برگشت
recurrenge U برگشت
reflux U برگشت
d.c. reinsertion U برگشت سی دی
regression line U خط برگشت
regurgitation U برگشت
recrvdescence U برگشت
turnover U برگشت
back water curve U منحنی برگشت اب
track return U مدار برگشت
irreversible U برگشت ناپذیر
irrevocably U بطور بی برگشت
armstand dive U بالانس برگشت
return flight U پرواز برگشت
reapparition U برگشت عود
downward travel U ضربه برگشت
short return U برگشت کوتاه
image reversal U برگشت تصویر
retrogressive U برگشت کننده
reflectors U برگشت دهنده
reflector U برگشت دهنده
reverberation U برگشت امواج
reverberations U برگشت امواج
flyback pulse U پالس برگشت
flashback U برگشت شعله
irrevocable U غیرقابل برگشت
turnaround time U زمان برگشت
turnaround form U شکل برگشت
turnaround documents U مستندات برگشت
turnaround documents U اسناد برگشت
ground return U برگشت زمینی
turn around time U زمان برگشت
irreversibility U برگشت ناپذیری
retrograde U برگشت دهنده
irrevocability U برگشت ناپذیری
irriversible U برگشت ناپذیر
linear regression U برگشت خطی
nonlinear regression U برگشت غیرخطی
grid return U سیم برگشت
backspace U برگشت به عقب
regression time U زمان برگشت
regression coefficient U ضریب برگشت
return conductor U سیم برگشت
regression analysis U تحلیل برگشت
return wire U سیم برگشت
return current U جریان برگشت
return flow U جریان برگشت
repercussion U انعکاس برگشت
return pipe U لوله برگشت
returnable U قابل برگشت
return cargo U محموله برگشت
payback period U دوره برگشت
turns U برگشت شناگر
turn U برگشت شناگر
flashbacks U برگشت شعله
turning points U نقطه برگشت
rematch U مسابقه برگشت
turning point U نقطه برگشت
regression equation U معادله برگشت
re- U برگشت دادن
re U برگشت دادن
retrocedent U برگشت کننده
regressive U برگشت کننده
rebounded U ضربه برگشت
rebounding U ضربه برگشت
rebounds U ضربه برگشت
return perion U زمان برگشت
retrogresses U پس رفتن برگشت
back U درعقب برگشت
backs U درعقب برگشت
revocable U قابل برگشت
retrogressed U پس رفتن برگشت
retrogress U پس رفتن برگشت
recurrence interval U زمان برگشت
backward reaction U واکنش برگشت
rebound U ضربه برگشت
retrocessive U برگشت کننده
retrogressing U پس رفتن برگشت
reverses of fortune U برگشت روزگار
reversibility U برگشت پذیری
lapse U برگشت انحراف موقت
He came back with his tail between his legs. U دست از پ؟ درازتر برگشت
lapsing U برگشت انحراف موقت
lapses U برگشت انحراف موقت
grid return U سیم برگشت شبکه
drawbacks U برگشت حقوق گمرکی
day return U بلیط رفتو برگشت
regressing U پس رفت کردن برگشت
high inverse voltage rectifier U یکسوکننده با برگشت قوی
regresses U پس رفت کردن برگشت
inbound U برگشت توپ به زمین
reverting U برگشت به وضعیت طبیعی
drawback U برگشت حقوق گمرکی
payback period U دوره برگشت سرمایه
plotter repeatability U قابلیت برگشت رسام
ratchet effect U اثر برگشت ناپذیر
atavism U برگشت بخوی نیاکان
back stroke U ضربه برگشت پیستون
revocable letter of credit U اعتبار قابل برگشت
revocable credit U اعتبار قابل برگشت
capital recovery factor U ضریب برگشت سرمایه
reversibility principle U اصل برگشت پذیری
regurgitation U برگشت خون استفراع
cycle time U زمان رفت و برگشت
nonreimbursable U غیر قابل برگشت
throw back U برگشت به خصال نیاکان
total reflux head U سر تقطیر برگشت کامل
flip turn U برگشت انتهای استخر
introversion U برگشت بسوی درون
impedance feedback U پیوست برگشت امپدانس
turnaround cycle U مدت رفت و برگشت
revert U برگشت به وضعیت طبیعی
reverted U برگشت به وضعیت طبیعی
irreversible process U فرایند برگشت ناپذیر
irreversible reaction U واکنش برگشت ناپذیر
irreversible steels U فولادهای برگشت ناپذیر
reverts U برگشت به وضعیت طبیعی
microscopic reversibility U برگشت پذیری میکروسکوپی
magnetic yoke U سیم برگشت مغناطیسی
tripped U رفت یا برگشت فنر
echoing U برگشت امواج رادار
reverberations U برگشت دادن امواج
regression U برگشت [به حالت کم توسعه]
reverberation U برگشت دادن امواج
regress U برگشت [به حالت کم توسعه]
step backwards U برگشت [به حالت کم توسعه]
backstroke U برگشت عقب زنی
trip U رفت یا برگشت فنر
trips U رفت یا برگشت فنر
return ticket U بلیط رفت و برگشت
regress U پس رفت کردن برگشت
recoveries U برگشت به حالت اولیه
regressed U پس رفت کردن برگشت
echo U برگشت امواج رادار
echoed U برگشت امواج رادار
echoes U برگشت امواج رادار
recovery U برگشت به حالت اولیه
step jump U پرش و برگشت روی همان پا
confirmed irrevocable letter to credit U اعتبار غیرقابل برگشت تاییدشده
principle of microscopic reversibility U اصل برگشت پذیری میکروسکوپی
reviews U مشاهده مجدد یا برگشت و بررسی
inductive feedback U پیوست برگشت وارونه القائی
irremeable U بطور غیر قابل برگشت
reviewing U مشاهده مجدد یا برگشت و بررسی
reviewed U مشاهده مجدد یا برگشت و بررسی
round trips U سفر رفت و برگشت سفردوسره
round trip U سفر رفت و برگشت سفردوسره
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com