English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 126 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
header label U برچسب سرامد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tag sort U مرتب سازی برچسب جورسازی برچسب
gifted U سرامد
pre eminent U سرامد
preeminent U سرامد
header U سرامد سرانداز
headers U سرامد سرانداز
header record U رکورد سرامد
plussage U سرامد مقدار اضافی
plusage U سرامد مقدار اضافی
tp perfect oneself in an art U در هنری سرامد یا کامل شدن
tickets U برچسب برچسب زدن به
ticket U برچسب برچسب زدن به
prize fellow U شاگردی که در امتحانات سرامد شده وامتیازی بعنوان جایزه باو داده اند
labelled U برچسب
labels U برچسب
labeling U برچسب
lable U برچسب
self-adhesive labels U برچسب
banderole U برچسب
banderol U برچسب
adhesive label U برچسب
brands U برچسب
branding U برچسب
brand U برچسب
quasi- U برچسب
label U برچسب
stigmas U برچسب
tag U برچسب
tags U برچسب
volumes U برچسب
volume U برچسب
stigma U برچسب
tags U برچسب زدن
statement label U برچسب جمله
statement label U برچسب حکم
file label U برچسب پرونده
labels U برچسب زدن
external label U برچسب خارجی
label prefix U پیشوند برچسب
lablling U برچسب زنی
lable record U رکورد برچسب
lable paper U کاغذ برچسب
lable U برچسب زدن
tag U برچسب زدن
label record U مدرک برچسب
bookplate U برچسب کتاب
volume label U برچسب دیسک
tag file U فایل برچسب
tag file U پرونده برچسب
label U برچسب زدن
volume label U برچسب حجم
book plates U برچسب کتاب
file label U برچسب فایل
labeling U برچسب زدن
labeled U برچسب دار
tape label U برچسب نوار
labelled U برچسب زدن
labelling U برچسب زنی
book plate U برچسب کتاب
bale breaker U برچسب عدل
tally plate U برچسب ازمایش
tally plate U برچسب تست
tallied U جای چوبخط برچسب
tallies U جای چوبخط برچسب
volume table of constants U جدول برچسب محتویات
labeled file U پرونده برچسب دار
tally U جای چوبخط برچسب
undefined label U برچسب تعریف نشده
trailer label U برچسب پشت بند
tallying U جای چوبخط برچسب
price tag U برچسب قیمت کالا
repeating label U برچسب یا مطلب مکرر
data set label U برچسب مجموعه داده ها
string U برچسب مشخصات یک رشته
labels U چاپ آدرسهای روی برچسب
programmed label U برچسب برنامه ریزی شده
labelled U چاپ آدرسهای روی برچسب
labeling U چاپ آدرسهای روی برچسب
tags U برچسب زدن بدنبال اوردن
tag U برچسب زدن بدنبال اوردن
label U چاپ آدرسهای روی برچسب
labels U برچسب زدن طبقه بندی کردن
label U برچسب زدن طبقه بندی کردن
docketed U لیست محتوای بسته بندی برچسب
docket U لیست محتوای بسته بندی برچسب
labelled U برچسب زدن طبقه بندی کردن
docketing U لیست محتوای بسته بندی برچسب
dockets U لیست محتوای بسته بندی برچسب
vtoc U فهرست راهنما جدول برچسب محتویات
labeling U برچسب زدن طبقه بندی کردن
formats U با استفاده فیلدهای عملوند و عملیات و برچسب
format U با استفاده فیلدهای عملوند و عملیات و برچسب
labelled U موضوع داده در رکورد که حاوی برچسب است
label U موضوع داده در رکورد که حاوی برچسب است
labeling U موضوع داده در رکورد که حاوی برچسب است
labels U موضوع داده در رکورد که حاوی برچسب است
labelling U 1-برچسب گذاری روی چیزی . 2-چاپ برچسبها
symbolically U نامی که برای برچسب متغیر یا محلی به کار رود
symbolic U نامی که برای برچسب متغیر یا محلی به کار رود
interior label U بجای اینکه برچسب خارجی یا فیزیکی روی محفظه باشد
operand U عدد یا آدرس فعلی که به جای برچسب یا محل اش استفاده شود
definition U یات . 2-مقدار یا فرمولی که به یک متغیر یا برچسب نسبت داده شود
input/output U استفاده از برچسب برای مراجعه به وسیله ورودی /خروجی خاص
definitions U یات . 2-مقدار یا فرمولی که به یک متغیر یا برچسب نسبت داده شود
Best before: U تا این تاریخ مصرف شود : [برچسب روی کالاهای فاسد شدنی]
stationery U شرکتی که حاوی مط الب نوشتنی , کاغذهای مخصوص , پاکت نامه , برچسب و..... باشد
macro U تابع برنامه یا بلاک دستورات که توسط کلمه یا برچسب بیان شده است
literal U دستور کامپیوتر که حاوی شماره فعل یا آدرس استفاده شدنی است و نه برچسب یا محل آن
wordprocessing U استفاده از کامپیوتر برای تایپ , ویرایش و خروجی متن , صورت نامه , برچسب لیست , آدرس و...
transistor U هر لایه یک emitler برچسب شده در ترمینال , base شدت جریان را کنترل میکند بین emitter,collector
text U پردازش کلمات یا استفاده از صفحه کلید کامپیوتر , ویدایش و خارج کردن متن به صورت حروف , برچسب ها و..
texts U پردازش کلمات یا استفاده از صفحه کلید کامپیوتر , ویدایش و خارج کردن متن به صورت حروف , برچسب ها و..
transistors U هر لایه یک emitler برچسب شده در ترمینال , base شدت جریان را کنترل میکند بین emitter,collector
scanner U وسیلهای که اسکن میکند. اسکنر که میلهای را روی برچسب محصول می خواندبا استفاده از اشعه لیزر ودیود نوری
macro U استفاده از برچسب در زبان برنامه نویسی اسمبلی برای بیان به اسمبلر که تابع ماکرو در آن نقط ه وارد میشود
scanners U وسیلهای که اسکن میکند. اسکنر که میلهای را روی برچسب محصول می خواندبا استفاده از اشعه لیزر ودیود نوری
labeled cargo U کالای برچسب دار کالای علامت داری که معمولا خطرناک است
interior label U برچسب مشخصات ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی
labelled U اتیکت چسباندن برچسب زدن علامت زدن
labels U اتیکت چسباندن برچسب زدن علامت زدن
label U اتیکت چسباندن برچسب زدن علامت زدن
labeling U اتیکت چسباندن برچسب زدن علامت زدن
defect skipping U روش مشخص کردن و برچسب گداری شیارهای حساس مغناطیسی در حال ساخت تا استفاده نشوند. اشاره به شیار بعدی مناسبی که قابل استفاده است
symbolically U آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
symbolic U آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com