English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 33 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
horse U برپشت سوارکردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to pick up U سوارکردن
pickup U سوارکردن گرفتن
reassemble U دوباره سوارکردن
reassembled U دوباره سوارکردن
reassembles U دوباره سوارکردن
reassembling U دوباره سوارکردن
restaging U جابجا کردن سوارکردن نفرات
pickup point U نقطه سوار شدن یا سوارکردن
pick up <idiom> U سوارکردن مسافر ،دریافت کردن
pick a back U برپشت
resupine U برپشت
supination U برپشت خوابی
horseback U برپشت اسب
supine U برپشت خوابیدن
gimbal U سوارکردن قطعهای بریک حلقه نگهدارنده ازاد
pickaback U برپشت خودسوار کردن
toted U برپشت حمل کردن
totes U برپشت حمل کردن
toting U برپشت حمل کردن
backs U برپشت چیزی قرارگرفتن
back U برپشت چیزی قرارگرفتن
tote U برپشت حمل کردن
reclined U برپشت خم شدن یا خوابیدن سرازیر کردن
reclines U برپشت خم شدن یا خوابیدن سرازیر کردن
finner U بالی که مانند ماهی برپشت پردارد
recline U برپشت خم شدن یا خوابیدن سرازیر کردن
velarization U تلفظ حرف بوسیله قراردادن زبان برپشت سقف
head load control U روش الکتریکی که برای سوارکردن نوک ها روی وسیله پیش از خواندن یا نوشتن بکار می رود
overhauled U پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhaul U پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhauling U پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhauls U پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com