English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
extrovert U برون گرای
extroverts U برون گرای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
transit bearing U گرای انتقالی گرای عبور کشتی یا هواپیما
skeptic U شک گرای
realistic U تحقق گرای
realistic U راستین گرای
realistically U تحقق گرای
realistically U راستین گرای
individualist U فرد گرای
individualists U فرد گرای
unitary U توحید گرای
separatist U جدا گرای
solipsist U نفس گرای
theist U یزدان گرای
materialist U ماده گرای
materialists U ماده گرای
ultramodernist U فرانو گرای
progressivist U پیشرفت گرای
realist U تحقق گرای
theocentric U خدا گرای
realist U راستین گرای
realists U تحقق گرای
realists U راستین گرای
true azimuth U گرای حقیقی
segregationist U جدایی گرای
saprophytic U پوده گرای
sectarian U فرقه گرای
compass direction U گرای مغناطیسی
dermotropic U پوست گرای
meliorist U بهبود گرای
magnetic azimuth U گرای مغناطیسی
lipophilic U چربی گرای
incalescent U گرما گرای
heliotrope U افتاب گرای
grid bearing U گرای شبکه
grid azimuth U گرای شبکه
equalitarian U تساوی گرای
compass azimuth U گرای مغناطیسی
communalist U اشتراکی گرای
halophile U ابشور گرای
ruralist U روستا گرای
relative bearing U گرای نسبی
pragmatist U مصلحت گرای
pneumotropic U ریه گرای
photophilic U نور گرای
nudist U برهنگی گرای
oxyphile U اسید گرای
oxyphil U اسید گرای
assumed azimuth U گرای فرضی
back azimuth method U گرای وارونه
evolutionist U فرگشت گرای
centralists U مرکز گرای
nationalist U ملت گرای
supremacists U برتری گرای
supremacist U برتری گرای
capitalist U سرمایه گرای
socialists U جامعه گرای
egalitarian U تساوی گرای
nationalists U ملت گرای
socialist U جامعه گرای
feudal U تیول گرای
doctrinaire U ایین گرای
capitalists U سرمایه گرای
centralist U مرکز گرای
structuralists U ساخت گرای
structuralist U ساخت گرای
impressionists U برداشت گرای
unitarian U توحید گرای
escapists U گریز گرای
militarist U جنگ گرای
escapist U گریز گرای
militarists U جنگ گرای
impressionist U برداشت گرای
reactionaries U مخالفت گرای بی منطق
regionalist U منطقهای ناحیه گرای
regionalistic U منطقهای ناحیه گرای
visionary U الهامی رویا گرای
visionaries U الهامی رویا گرای
reactionary U مخالفت گرای بی منطق
hygrophyte U گیاه رطوبت گرای
corrected azimuth U گرای تصحیح شده
compass azimuth U گرای قطب نمای کشتی
imperialistic U استعمار گرای بهره جویانه
back azimuth method U گرای معکوس در اخراج اشعه
true azimuth U سمت حقیقی گرای جغرافیایی
azimuth angle U زاویه گرای نجومی هواپیما
azimuth U گرای نجومی راس القدم
closing azimuth error U اشتباه گرای بستن پیمایش
quixotic U ارمان گرای وابسته به دان کیشوت
layihg azimuth U گرای روانه کردن لوله توپ
conversion angle U زاویه تبدیل گرای مسیر ناو
traditionalist U پیرو روایات وسنن سنت گرای
traditionalists U پیرو روایات وسنن سنت گرای
outputs U برون ده
exogenous U برون زا
output U برون ده
outside U برون
outcrops U برون زد
outcrop U برون زد
without U برون
outhaul line U برون کش
outsides U برون
extrados U برون سو
militarists U ارتش گرای هواخواه توسعه یا سیاست نظامی
gyroscope U وسیله تعیین کننده گرای نجومی بطورخودکار
gyroscopes U وسیله تعیین کننده گرای نجومی بطورخودکار
militarist U ارتش گرای هواخواه توسعه یا سیاست نظامی
extrafusal U برون دوکی
out group U برون گروه
extroversion U برون گرایی
exopsychic U برون روانی
extraterritoriality U برون مرزی
extracyclic U برون حلقهای
exterritorial U برون مرزی
extratensive U برون نگر
exteroceptive U برون تنی
extrajection U برون اندازی
externality U برون بودگی
extragalactic U برون کهکشانی
exvia U برون زیست
exudation U برون نشست
pericardium U برون شامه دل
self contained U برون بی نیاز
drive! U برون! [با ماشین]
superficial degradation U برون تباهی
the out ward eye U چشم برون
oversea U برون مرزی
objectivism U برون گرایی
offline U برون خطی
outer directed U برون وابسته
outlier U برون هشته
outsight U برون بینی
outputs U برون داد
accommodations U برون سازی
acting out U برون ریزی
output U برون داد
suburb U برون شهر
suburban U برون شهری
evacuation U برون ریزی
copper extraction U برون کشیدن مس
purge U برون ریزی
ectoparasite U انگل برون زی
ectorderm U برون پوست
effuent U برون ریز
accommodation U برون سازی
effusion U برون ریزی
physiognomy U برون چهر
extrapolations U برون یابی
extrapolation U برون یابی
immigration U برون کوچی
effusions U برون تراوی
effusions U برون ریزی
effusion U برون تراوی
physiognomies U برون چهر
out flow U برون ریز
exogenous variable U متغیر برون زا
off line U برون خطی
discharges U برون ریزی
discharge U برون ریزی
objectives U برون ذات
exogamy U برون پیوندی
objective U برون ذات
exogamy U برون همسری
emigration U برون کوچی
exogen U گیاه برون رو
purges U برون ریزی
exogenous U برون روینده
exogenous U برون زاد
purged U برون ریزی
eccentricities U برون مرکزی
eccentricity U برون مرکزی
egest U برون کردن
extraterritorial U برون مرزی
evacuation U برون بری
exocrine U برون تراو
epithelium U برون پوش
exocathection U برون پردازی
introvert U شخصی که متوجه بباطن خود است خویشتن گرای
introverts U شخصی که متوجه بباطن خود است خویشتن گرای
ozone U نوعی اکسیژن ابی کمرنگ گازی و تغییر گرای
extrapolates U برون یابی کردن
extrapolating U برون یابی کردن
State Department U وزارت برون مرز
supinator muscle U عضله برون گردان
extrapolated U برون یابی کردن
extrapyramidal system U دستگاه برون هرمی
output U برون گذاشت برونگذار
to reveal itself U از پرده برون افتادن
extrapolate U برون یابی کردن
exterritoriality U حقوق برون مرزی
off line storage U حافظه برون خطی
ectoplasm U اکتوپلاسم برون مایه
off line operation U عملکرد برون خطی
discharge of affect U برون ریزی هیجانی
extragalactic nebula U ابری برون کهکشانی
high seas U ابهای برون مرزی
epicarp U پوست میوه برون بر
extraterritoriality U حقوق برون مرزی
exocrine gland U غده برون ریز
exosomatic method U روش برون تنی
extraspectral hue U فام برون طیفی
extragalactic nebula U سحابی برون کهکشانی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com