English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
lithotomy U برش مثانه برای خروج سنگ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
blast U ضربه به گوی برای خروج ازماسه یا شن نرم
blasts U ضربه به گوی برای خروج ازماسه یا شن نرم
devices U که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
device U که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
deflation port U سوپاپ بزرگ در بالای بالن برای خروج هوا هنگام نشستن
vesica U مثانه
bladder U مثانه
bladders U مثانه
cyst U مثانه
urinary bladder U مثانه
cysts U مثانه
bladder stone U سنگ مثانه
cystoid U مانند مثانه
cystitis U اماس مثانه
cystocele U فتق مثانه
cystotomy U مثانه بری
cystoscope U مثانه بین
bladdery U دارای مثانه یا بادکنک
gravel U سنگ مثانه سنگریزه
bladdery U شبیه مثانه یابادکنک
bladder stone U سنگ مثانه [پزشکی] [بیماری]
vesical calculus U سنگ مثانه [پزشکی] [بیماری]
cystolith U سنگ مثانه [پزشکی] [بیماری]
bladder calculus U سنگ مثانه [پزشکی] [بیماری]
swim bladder U کیسه هوای ماهی مثانه هوایی
hitting U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
lithontriptic U سنگ ابدان رااب میکندمحلل سنگ مثانه
propulsion U خروج
emission U خروج
exhausts U خروج
exhaust U خروج
emissions U خروج
exodus U خروج
egression U خروج
emersion U خروج
egress U خروج
prolapsus U خروج
outgo U خروج
exits U خروج
leakage or breakage U خروج
exit U خروج
outages U راه خروج
ejaculate U خروج منی
order off the field U حکم خروج
spurts U خروج ناگهانی
order off U حکم خروج
exeat U اجازهء خروج
emissions U صدور خروج
blow out U خروج ناگهانی
ingress and egress U دخول و خروج
defecation U خروج مدفوع
spurting U خروج ناگهانی
spurted U خروج ناگهانی
spurt U خروج ناگهانی
debouchment U خروج ازتنگنا
exit point U نقطه خروج
exhaust velosity U سرعت خروج
debouch U راه خروج
prolapse of the uterus U خروج سیبک
exhaust valve U شیر خروج
dump valve U شیر خروج
outage U راه خروج
ejaculates U خروج منی
eccentricity U خروج از مرکز
log out U خروج از سیستم
log off U خروج از سیستم
electron affinity U انرژی خروج
eccentricities U خروج از مرکزیت
angle of emergence U زاویه خروج
outlet U مجرای خروج
eccentricities U خروج از مرکز
outlets U مجرای خروج
light spill U خروج نور
eccentricity U خروج از مرکزیت
spermatism U خروج منی
logout U خروج از سیستم
work function U انرژی خروج
capital outflow U خروج سرمایه
ejaculated U خروج منی
transpiration U خروج نفوذ
emission U صدور خروج
ejaculating U خروج منی
emergency exit U در خروج اضطراری
out flow of capital U خروج سرمایه
emergency exit U خروج اضطراری
shell U برنامه خروج موقت
eccentricity U گریز یا خروج از مرکز
clearing outwards U اعلامیه خروج کشتی
steam tight U مانع خروج بخار
shelling U برنامه خروج موقت
clearance outwards U مجوز خروج کشتی
undoubling U خروج از دوبلگی شطرنج
Where is the emergency exit? U در خروج اضطراری کجاست؟
out flow of labor U خروج نیروی کار
outer work function U انرژی خروج بیرونی
eccentricities U گریز یا خروج از مرکز
primer leak U خروج گازاز ته چاشنی
fifo U خروج به ترتیب ورود
infinite U حلقهای که خروج ندارد.
freedom of entry and exit U ازادی ورود و خروج
exhausts U تخلیه کردن خروج
exhausts U خروج گاز یابخار
exhaust U خروج گاز یابخار
gas tight U مانع خروج گاز
exhaust U تخلیه کردن خروج
exophthalmos U خروج تخم چشم
inner work function U انرژی خروج درونی
shells U برنامه خروج موقت
eccentricity of the load U خروج از مرکزیت بار
obturator U الات مانع خروج گاز
clearance papers U اسناد خروج کشتی از بندر
ne exeat regno U دستور عدم خروج از مملکت
gangway U محل ورود و خروج از ناو
gangways U محل ورود و خروج از ناو
clearance outwards U مجور خروج کشتی پس ازبارگیری
Please show me the way out I'll show you ! U لطفا " را ؟ خروج را به من نشان دهید
trap house U محل خروج هدفهای متحرک
break cover U خروج روباه یا خرگوش ازپناهگاه
exhaust pipe U لوله خروج بخار یا دود
choke ring U حلقه مانع خروج گاز
jets U خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
muzzle energy U نیروی یک گلوله در موقع خروج از لوله
to shut in U تو نگاه داشتن از خروج جلوگیری کردن
exit road U راه خروج ازموضع یا سر پل یا منطقه فرود
jetting U خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
jetted U خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
jet U خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
port of exit U مرز خروج کالا یا فرد ازکشور
blowing U خروج هوا با فشار و سرعت زیاد
spermatorrhoea U خروج منی بدون اراده احتلام
exit U خروج بازیگر از صحنهء نمایش دررو
exits U خروج بازیگر از صحنهء نمایش دررو
valve U دریچه ورود و خروج هوا درسیلندر غواصی
to take off one U رفع توقیف از ورود و خروج کشتی کردن
blowdown U خروج باقیمانده سوخت توسط فشار گاز
valves U دریچه ورود و خروج هوا درسیلندر غواصی
photoemission U خروج الکترون از فلز در اثرنیروی تابشی نور وغیره
kiosks U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
extravasattion U خروج ازمجرای طبیعی ریزش خون وغیره درانساج بدن
jet propulsion U نیروی عقب نشینی حاصله از فشار گازفشار خروج گاز
turbostarter U استارتر موتوراصلی که توسط توربینی میچرخد که خودتوسط خروج گاز به حرکت درامده
i/o U دستور برنامه نویسی کامپیوتری که امکان ورود یا خروج داده از پردازنده را میدهد
marketing U بررسی روشهای پخش و توزیع کالااز لحظه خروج از کارخانه تا رسیدن به دست مشتری
jet propulsion U جهش و کشش جسمی بطرف جلو در اثر خروج مایع جهندهای در جهت عقب
deffered entry U ورود به یک زیربرنامه که نتیجه خروج غیر مترقبه ازبرنامه میباشد که کنترل به ان منتقل شده است
badminton U بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
timeout U 1-تابع خروج روی ترمینال -On line وقتی هیچ دادهای وارد نشود.2-مدت زمان یک عمل
clear air turbulence U اشفتگی در اسمان فاقد ابر که معمولا در ارتفاعات بالا وهمراه با تغییر سرعت درنزدیکی مسیر خروج گازهامیباشد
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code U زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible U دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
mediastinal emphsema U اسیب رسیدن به قلب و ریه درموقع خروج هوا از ریه
bifuel propulsion U سیستم خروج گاز با فشارحاصله از دو نوع سوخت سیستم جت دو سوختی
secession U تجزیه جدایی یک قسمت از خاک کشور و خروج ان از حاکمیت کشور منفصل منه
last in , first out U اولین خروج از اخرین ورود فروش کالا از اخرین دسته کالای خریداری شده
muzzle energy U انرژی جنبشی پرتابه درلحظه خروج از دهانه که نسبت به دهانه اندازه گیری میشود
microsoft U بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
overruns U هنگامی که داده در حال ورودیا خروج از یک واحد بدون کنترل بوده و برنامه فعالیتی را اغاز میکند که نیازمندفرفیت کانال بیشتری میباشد
overrun U هنگامی که داده در حال ورودیا خروج از یک واحد بدون کنترل بوده و برنامه فعالیتی را اغاز میکند که نیازمندفرفیت کانال بیشتری میباشد
overrunning U هنگامی که داده در حال ورودیا خروج از یک واحد بدون کنترل بوده و برنامه فعالیتی را اغاز میکند که نیازمندفرفیت کانال بیشتری میباشد
cyclotron U دستگاه شتاب دهندهای که دران ذرات باردار بعد از خروج از منبع توسط میدانهای الکتریکی شتاب میگیرند
locked in U ناتوانی موج سوار در خروج از موج
drive U چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drives U چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
period of concentration U در یک حوزه ابریز رودخانه مدت زمانی که یک قطره اب از ابتدای حوزه تا خروج از حوزه را
strategies U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategy U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
infra red link U روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
IrDA U روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
c U استفاده از کامپیوتر برای کمک به دانش آموزان برای یادگیری یک موضوع
narratives U یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
Ackerman's function U تابع بازگشتی برای بررسی توانایی کامپیوتر برای اجرای بازگشت
narrative U یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
recalled U برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
recall U برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
recalls U برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
iil U دستگاه کنترل برای برای تولیدات صنعتی و سیستمهای کامپیوتر
bins U محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
teacloths U رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
bin U محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
teacloth U رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
permanent U آنچه برای مدت طولانی یا برای همیشه باقی بماند
revenue tax U مالیاتی که برای افزایش درامد کشور است نه برای تاثیردربازرگانی
no show U مسافری که جا برای خودمحفوظ کرده ولی برای سفرحاضر نمیشود
personal U متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر
cold test U ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
open U سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
bread and point U سیب زمینی و نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
scratching U حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
cats U استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
cat U استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
opened U سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
FDDI U اختصاری برای استاندارد FDD1 برای ارسال داده آنالوگ به صورت دیجیتال
scratches U حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
doubled up U استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
opens U سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
scratched U حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
scratch U حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com