English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hydrology U بررسی ابهای سطحی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hydrogeology U بررسی ابهای زیرزمینی
mean sea level U سطح متوسط ابهای دریا تراز میانگین ابهای دریا
contiguous zone U منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
hydrographer U نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surficial swellings U بادکردگی سطحی زمین در اثریخ زدن اب زیر سطحی خاک
analogue U یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر یا ترمینال
analogues U یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر یا ترمینال
feasibility U بررسی هزینه ها و مزیت برای بررسی شروع مجدد پروژه
inference U بررسی اطلاع بدست آمده بدون بررسی اطلاعات شخصی درباره کسی
inferences U بررسی اطلاع بدست آمده بدون بررسی اطلاعات شخصی درباره کسی
analog U یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر محلی یا ترمینال
link U برنامههای بررسی کامپیوتری برای بررسی اینکه هر قطعه در ارتباط با دیگران خوب کار میکند یا نه
leap frog test U و داده می نویسد و می خواندن و برای بررسی اختلاف مقایسه میکند تا تمام محل ها بررسی شوند
automatic U کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند
automatics U کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند
upwellings U ابهای بالارود
territorial waters U ابهای ساحلی
surplus water U ابهای مازاد
surplus water U ابهای اضافی
ground water U ابهای زیرزمینی
inshore water U ابهای ساحلی
spill water U ابهای اضافی
groundwater U ابهای زیر زمینی
lentic U وابسته به ابهای راکد
high seas U ابهای برون مرزی
high seas U ابهای بین المللی
overflowed U ابهای اضافی لبریزی
tail drain U نهرچه ابهای مازاد
overflows U ابهای اضافی لبریزی
table waters U ابهای معدنی سر سفره
overflow U ابهای اضافی لبریزی
water table U سطح ابهای زیر زمین
littoral law U قوانین مربوط به ابهای ساحلی
coastel low U قوانین مربوط به ابهای ساحلی
water tables U سطح ابهای زیر زمین
inland rules U مقررات حرکت در ابهای داخلی
balneology U مبحث استحمام در ابهای گرم
piloting U ناوبری در کنار ابهای ساحلی
lentic U زیست کننده در ابهای راکد
systems analysis U 1-بررسی فرایند یا سیسیتم برای مشاهده اینکه آیا میتواند در حین اجرا کاراتر باشد. 2-بررسی سیستم موجود با هدف بهبود یا جایگزینی آن
hydro statics U علم شار وموازنه ابهای ساکن
hydrology U گفتار درچگونگی ابهای روی زمین
hydrography U نقشه برداری از ابهای روی زمین
piscary U ازادی ماهیگیری در ابهای متعلق به غیر
hydrothermal U وابسته به عمل ابهای گرم درپوسته زمین
intrapermafrost water U ابهای زیرزمینی واقع در لایه منجمد زمین
salinometer U الت تعیین مقدار نمک در ابهای شور
halophile U موجوداتی که درمحیط یا ابهای شور زندگی میکنند
topsoil U خاک سطحی خاک سطحی را برداشتن
edited U فرآیندی که بررسی میکند آیا داده جدید نیازهای لازم را دارد پیش از اینکه کل داده و محتوای اطلاعی آن بررسی شود
edit U فرآیندی که بررسی میکند آیا داده جدید نیازهای لازم را دارد پیش از اینکه کل داده و محتوای اطلاعی آن بررسی شود
dumb well U چاهی که برای کشیدن ابهای روی زمین کنده میشود
suprapermafrost U ابهای زیرزمینی که بالای منطقه لایه منجمد زمین قرارمی گیرند
analogue U یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم
analog U یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم
analogues U یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم
monitor U 1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
monitored U 1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
monitors U 1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
residue check U بررسی تشخیص خطا که در آن داده دریافتی با یک مجموعه اعداد تقسیم میشود و باقی مانده بررسی میشود با باقی مانده مورد نظر
vertical redundancy check U بررسی عمودی اشتباهات بررسی افزونگی عمودی
shallow foundation U پی سطحی
planar U سطحی
sketchily U سطحی
sketchier U سطحی
sketchy U سطحی
sketchiest U سطحی
low level U سطحی
skin deep U سطحی
superficial U سطحی
shallow U کم اب سطحی
shallower U کم اب سطحی
shallowest U کم اب سطحی
shallows U کم اب سطحی
surface U سطحی
skin-deep <idiom> U سطحی
surfaced U سطحی
surfaces U سطحی
acrotic U سطحی
surface water U اب سطحی
superficiality U سطحی
decahedral U ده سطحی
smattering U دانش سطحی
topdress U سطحی ریختن
singe U سوختگی سطحی
evaporation U تبخیر سطحی
adsorption U کشش سطحی
surfaces U سطحی جلادادن
singed U سوختگی سطحی
surfaced U سطحی جلادادن
singeing U سوختگی سطحی
singes U سوختگی سطحی
surface U سطحی جلادادن
surface tensity U کشش سطحی
interfacial tension U کشش سطحی
interfacial force U کشش سطحی
impact burst U ترکش سطحی
pier U پایه و سطحی
superficially U بطور سطحی
adhesion U جاذبه سطحی
blanket grouting U تزریق سطحی
bounding mine U مین سطحی
ground swell U موج سطحی
floating mine U مین سطحی
flesh wound U زخم سطحی
extensive cultivation U زراعت سطحی
extensive agriculture U کشاورزی سطحی
epilimnion U اب لایه سطحی
dodecahedral U دوازده سطحی
area load U بار سطحی
formal logic U قضاوت سطحی
adsorbent U جاذب سطحی
horizontal curve U پیچ سطحی
adsorption U جذب سطحی
piers U پایه و سطحی
hexahedron U جسم شش سطحی
hexahedral U مکعب شش سطحی
heptahedral U هفت سطحی
dodecahedron U دوازده سطحی
surface moisture U رطوبت سطحی
surface drains U زهکشهای سطحی
surface detection U اکتشاف سطحی
surface treatment U اسفالت سطحی
surface creep U خزیدن سطحی
surface corrosion U خوردگی سطحی
surface contact rectifier U یکسوکننده سطحی
surface charge U بار سطحی
surface treatment U روکش سطحی
surface treatment U عملیات سطحی
surface width U عرض سطحی
surface burst U ترکش سطحی
top soil U خاک سطحی
suface wind U باد سطحی
trihedral U سه روی سه سطحی
surface dressing U پوشش سطحی
surface ornament U تزیینات سطحی
surface leakage U نشت سطحی
surface irrigation U ابیاری سطحی
surface outflow U اب سطحی خروجی
surface reverbration U برگشتهای سطحی
surface soil U خاک سطحی
surface targets U هدفهای سطحی
surface inflow U اب سطحی ورودی
surface tension U کشش سطحی
surface evaporation U تبخیر سطحی
surface treatment U اندود سطحی
surface erosion U فرسایش سطحی
two level store U انباره دو سطحی
statical moment U لنگر سطحی
sheet washing U فرسایش سطحی
free moisture U رطوبت سطحی
one level memory U حافظه یک سطحی
surface burning U احتراق سطحی
n level logic U منطق N سطحی
polyhedral U چند سطحی
pentahedral U پنج سطحی
split-level U چند سطحی
multilevel U چند سطحی
multi level U چند سطحی
skin effect U اثر سطحی
sorption U جذب سطحی
low level winds U بادهای سطحی
surface detection U راداراکتشافی سطحی
echo check U بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
scorches U بطور سطحی سوختن
singed U بطور سطحی سوختن
adsorb U جذب سطحی کردن
adhesion U کشش سطحی پیوستگی
scorch U بطور سطحی سوختن
singe U بطور سطحی سوختن
antisurface U ضد عناصر سطحی شناوردشمن
surface fusion welding U جوشکاری ذوبی سطحی
singeing U بطور سطحی سوختن
surface integral U انتگرال سطحی [ریاضی]
Band-Aid U چارهی سطحی و موقتی
skim U بطور سطحی خواندن
superficiality U دانش سطحی بیمایگی
skimmed U بطور سطحی خواندن
topdress U بطور سطحی پاشیدن
Band-Aids U چارهی سطحی و موقتی
to skim ones the news U به اخبارنگاهی سطحی کردن
puppy love U عشق سطحی و زودرس
adhesion U کشش سطحی دوسیدگی
adhesion force U نیروی کشش سطحی
singes U بطور سطحی سوختن
skims U بطور سطحی خواندن
density of surface charge U چگالی بار سطحی
surface decarburization U کربن گیری سطحی
runoff coefficient U ضریب جریان سطحی
sciolistic U دارای اطلاعات سطحی
hard surface U سخت کردن سطحی
subsurface navigation U ناوبری زیر سطحی
multilevel sort U ترتیب چند سطحی
in a perfunctory manner U بطور سرسری یا سطحی
octahedron U جسم هشت سطحی
hard face U سخت کردن سطحی
heptahedron U جسم هفت سطحی
case harden U سخت گردانی سطحی
carburize U سخت گرداندن سطحی
hard surfacing U سخت گردانی سطحی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com