Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (21 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
open
U
برداشتن پوشش یا باز کردن در
opened
U
برداشتن پوشش یا باز کردن در
opens
U
برداشتن پوشش یا باز کردن در
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
transcribes
U
استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribe
U
استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribing
U
استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribed
U
استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
guidance
U
هدایت کردن وسیله یا هواپیمامنطقه پوشش سیستم هدایت هواپیما منطقه زیر پوشش سیستم هدایت
bezel
U
پوشش مقابل یک پوشش کامپیوتر یا واحد دیسک درایو
nickel clad sheet
U
ورقه پوشش شده نیکلی ورق با پوشش نیکل
screen
U
پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screened
U
پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screening, screenings
U
پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screens
U
پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
commandeer
U
وارد بخدمت اجباری کردن برای ارتش برداشتن مصادره کردن
commandeered
U
وارد بخدمت اجباری کردن برای ارتش برداشتن مصادره کردن
commandeering
U
وارد بخدمت اجباری کردن برای ارتش برداشتن مصادره کردن
commandeers
U
وارد بخدمت اجباری کردن برای ارتش برداشتن مصادره کردن
photographs
U
عکس برداشتن از عکسبرداری کردن
warp
U
منحرف کردن تاب برداشتن
warps
U
منحرف کردن تاب برداشتن
split
U
ترک برداشتن تقسیم کردن
photograph
U
عکس برداشتن از عکسبرداری کردن
forborne
U
دست برداشتن تحمل کردن
take off
U
برداشتن پرواز کردن هواپیما
photographed
U
عکس برداشتن از عکسبرداری کردن
warped
U
منحرف کردن تاب برداشتن
photographing
U
عکس برداشتن از عکسبرداری کردن
notate
U
یادداشت برداشتن یاد داشت کردن
lopped
U
باتنبلی حرکت کردن شلنگ برداشتن
lop
U
باتنبلی حرکت کردن شلنگ برداشتن
lops
U
باتنبلی حرکت کردن شلنگ برداشتن
lopping
U
باتنبلی حرکت کردن شلنگ برداشتن
removal
U
از بین بردن برداشتن پیاده کردن
to d. up a liquid
U
مایعی را باچمچه ومانندان برداشتن یا خالی کردن
husks
U
بی پوشش کردن
husk
U
بی پوشش کردن
to make a long arm
[برای برداشتن یا گرفتن چیزی دست دراز کردن]
fanning
U
پوشاندن پوشش کردن
fan
U
پوشاندن پوشش کردن
expose
U
باز کردن پوشش
integument
U
پوشش دار کردن
fans
U
پوشاندن پوشش کردن
fanned
U
پوشاندن پوشش کردن
exposing
U
باز کردن پوشش
exposes
U
باز کردن پوشش
comparative cover
U
پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
cover
U
روکش کردن پوشانیدن پوشش
covers
U
روکش کردن پوشانیدن پوشش
coverings
U
روکش کردن پوشانیدن پوشش
screened
U
دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screen
U
دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screening, screenings
U
دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screens
U
دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
vasectomy
U
عمل جراحی و برداشتن مجرای ناقل منی برای عقیم کردن
vasectomies
U
عمل جراحی و برداشتن مجرای ناقل منی برای عقیم کردن
to shield
U
بوسیله سپر
[پوشش]
حفظ کردن
cuticle
U
پوشش مو پوشش شاخی
maneuvering vent
U
شکاف بالای پوشش بالن برای رها کردن هوا
roof covering material
U
مصالح پوشش شیروانی مصالح پوشش بام
mulch
U
که بعنوان پوشش اولیه درمهار کردن شنهای روان ازان استفاده میشود
mulches
U
که بعنوان پوشش اولیه درمهار کردن شنهای روان ازان استفاده میشود
decollate
U
جدا کردن موضوعات مختلف به ورقههای مجزا. جدا کردن دو یا سه موضوع مختلف به حالت مجزا و برداشتن کاغذ کاربنی
incrust
U
با قشر و پوست پوشاندن دارای پوشش سخت کردن قشر تشکیل دادن
antisubmarine screen
U
پرده پوشش ضد زیردریایی پوشش ضد زیردریایی
to mop up
U
برداشتن
lifting
U
برداشتن
lifted
U
برداشتن
glom
U
برداشتن
lift
U
برداشتن
flaws
U
مو برداشتن
lifts
U
برداشتن
flaw
U
مو برداشتن
to take up
U
برداشتن
countertrace
U
برداشتن از
include
U
در برداشتن
to pull off
U
برداشتن
pickup
U
برداشتن
includes
U
در برداشتن
remove
U
برداشتن
take up
U
برداشتن
moistening
U
نم برداشتن
take
U
برداشتن
takes
U
برداشتن
remove
U
از جا برداشتن
pick up
U
برداشتن
deleting
U
برداشتن
removing
U
برداشتن
ingether
U
برداشتن
delete
U
برداشتن
ingather
U
برداشتن
deletes
U
برداشتن
to pick up
U
برداشتن
sublate
U
برداشتن
to run away with
U
برداشتن
removing
U
از جا برداشتن
removes
U
برداشتن
removes
U
از جا برداشتن
deleted
U
برداشتن
map
U
نقشه برداشتن از
unveil
U
حجاب برداشتن
cracks
U
شکاف برداشتن
to sweep away
U
ازمیان برداشتن
crack
U
شکاف برداشتن
give up
U
دست برداشتن از
unveils
U
حجاب برداشتن
To co away with . To remove. To eliminate .
U
ازمیان برداشتن
removing
U
برداشتن مهر
unveiling
U
حجاب برداشتن
unveiled
U
حجاب برداشتن
spooned
U
با قاشق برداشتن
spooning
U
با قاشق برداشتن
spoons
U
با قاشق برداشتن
removes
U
برداشتن مهر
feet
U
پاچنگال برداشتن
remove
U
برداشتن مهر
unmasked
U
نقاب برداشتن از
maps
U
نقشه برداشتن از
unmasking
U
نقاب برداشتن از
machines
U
براده برداشتن
flaws
U
ترک برداشتن
flaw
U
ترک برداشتن
resign
U
دست برداشتن
desist
U
دست برداشتن
cease
U
دست برداشتن
demountable
U
قابل برداشتن
warp
U
تاب برداشتن
warps
U
تاب برداشتن
decoded
U
برداشتن رمز
decode
U
برداشتن رمز
ingether
U
خرمن برداشتن
to carry arms
U
سلاح برداشتن
shuffle off
U
به عجله برداشتن
heaved
U
خیز برداشتن
warped
U
تاب برداشتن
to d. the cloth
U
رومیزی را برداشتن
decodes
U
برداشتن رمز
unmasks
U
نقاب برداشتن از
remove slag
U
سرباره را برداشتن
machined
U
براده برداشتن
list
U
سیاهه برداشتن
picturize
U
فیلم برداشتن از
machine
U
براده برداشتن
dequeue
U
برداشتن اقلام یک صف
snap up
U
تند برداشتن
unmask
U
نقاب برداشتن از
to take off
U
برداشتن بردن
off take rudder
U
سکان برداشتن
poll
U
نمونه برداشتن
polled
U
نمونه برداشتن
polls
U
نمونه برداشتن
to take the photograph of
U
عکس برداشتن از
clearance
U
برداشتن مانع
heave
U
خیز برداشتن
to fly to arms
U
سلاح برداشتن
uncap
U
کلاه از سر برداشتن
surmounts
U
ازمیان برداشتن
uncap
U
سر پوش برداشتن از
elides
U
ازاخر برداشتن
transcribes
U
رونوشت برداشتن
elided
U
ازاخر برداشتن
stepping
U
قدم برداشتن
twisting
U
تاب برداشتن
elide
U
ازاخر برداشتن
eliding
U
ازاخر برداشتن
make a copy of
U
رونوشت برداشتن
to come at a bound
<idiom>
U
خیز برداشتن
transcribe
U
رونوشت برداشتن
transcribed
U
رونوشت برداشتن
surmount
U
ازمیان برداشتن
twist
U
تاب برداشتن
unhood
U
سرپوش برداشتن از
surmounted
U
ازمیان برداشتن
to have one's p taken
U
عکس برداشتن
surmounting
U
ازمیان برداشتن
run away with
U
برداشتن و در رفتن
stepping
U
گام برداشتن
transcribing
U
رونوشت برداشتن
break step
U
غلط پا برداشتن
to break step
U
غلط پا برداشتن
to receive a wound
U
زخم برداشتن
emarginate
U
برداشتن حاشیه از
gait
U
گام برداشتن
step
U
قدم برداشتن
step
U
گام برداشتن
spoon
U
با قاشق برداشتن
twists
U
تاب برداشتن
defused
U
فیوز بمب را برداشتن
to get anything out of the way
U
کاری را ازمیان برداشتن
crack
U
شکاف برداشتن ترکیدن
cracks
U
شکاف برداشتن ترکیدن
defuses
U
فیوز بمب را برداشتن
defuse
U
فیوز بمب را برداشتن
defusing
U
فیوز بمب را برداشتن
racing of motor
U
دور برداشتن موتور
To pluck ones eyebrows.
U
زیر ابرو برداشتن
to lift up one's hand
U
دست بدعا برداشتن
to lift one's hand
U
دست به سوگند برداشتن
overcrop
U
زیاد حاصل برداشتن از
decontrol
U
دست از کنترل برداشتن
untread
U
بعقب گام برداشتن
remove the seal from
U
مهر چیزی را برداشتن
racing of generator
U
دور برداشتن مولد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com