English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cupola U برجک فرماندهی تانک
cupolas U برجک فرماندهی تانک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
turrets U برجک توپ یا تانک
turret U برجک توپ یا تانک
supreme commander U فرماندهی عالی ارتش فرماندهی کل قوا فرماندهی کل
reference position U محل پاسگاه فرماندهی تاکتیکی دریایی موضع فرماندهی
command axis U محورحرکت قرارگاه فرماندهی محور ارتباط فرماندهی
assume U در دست گرفتن فرماندهی تقبل کردن فرماندهی
assumes U در دست گرفتن فرماندهی تقبل کردن فرماندهی
on U فرمان سمت خوب درتیراندازی با تانک لوله تانک در سمت هدف است
resume command U به دست گرفتن فرماندهی شروع فرماندهی
second in command U معاون فرماندهی جانشین فرماندهی
island U پل فرماندهی ناو هواپیمابر پل فرماندهی
islands U پل فرماندهی ناو هواپیمابر پل فرماندهی
direct command U فرماندهی مستقیم فرماندهی بلاواسطه تیراندازی به روش فرمان مستقیم
towerlet U برجک
turrets U برجک
turret U برجک
echauguette U برجک
brattice U نیم برجک
power turret U برجک برقی
turret guns U توپهای برجک
dome light U چراغ برجک
batteries U باطری برجک توپ
turret guns U توپهای برجک دار
battery U باطری برجک توپ
cimborio U [برجک نورگیر بالای بام]
racers U رینگ لغزنده برجک توپ
racer U رینگ لغزنده برجک توپ
racers U ریل یا سرسره دوار برجک توپ
domes U کلاهک رادار برجک خودرو زرهی
dome U کلاهک رادار برجک خودرو زرهی
sponson U سکوی استقرار توپ روی برجک
racer U ریل یا سرسره دوار برجک توپ
specified command U فرماندهی اختصاصی فرماندهی نیروی اختصاصی
antitank U ضد تانک
panzer U تانک
antiarmor U ضد تانک
tanker U تانک
tank U تانک
tankers U تانک
anti-tank U ضد تانک
bazooka U ضد تانک
water towers U تانک اب
water tower U تانک اب
bazookas U ضد تانک
reservoir U تانک
reservoirs U تانک
drop tank U تانک موقت
tank deck U شاسی تانک
tank destroyer U توپ ضد تانک
amphibious tank U تانک اب خاکی
antitank artillery U توپخانه ضد تانک
intermediate frequency tank circuit U مدار تانک
stalled tank U تانک ایستاده
flail tank U تانک ضد مین
main battle tank U تانک اصلی
caterpillar tracks U وسائلنقلیهسنگینمثل"تانک"
antitank obstacle U مانع ضد تانک
airlift command U فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
decked U سکوی جلوی تانک
deck U سکوی جلوی تانک
skirting armor U زره دامنه تانک
fuel tank vent U هواکش تانک سوخت
hull defilade U سنگر گرفتن تانک
track tension U تنظیم شنی تانک
bulkheads U دهلیزداخلی دهلیز تانک
control vehicle U تانک نافم حرکت
landing craft tank U ناو تانک پیاده کن
stalled tank U تانک از کار افتاده
decks U سکوی جلوی تانک
tankage U گنجایش تانک یا مخزن
antitank launcher U موشک انداز ضد تانک
bulkhead U دهلیزداخلی دهلیز تانک
armor group U گروه زره تانک
scorpion U نوعی تانک سبک شناسایی
flail tank U تانک غلطک دار ضد مین
high explosive antitank U گلوله سوختار شدید ضد تانک
main battle tank U قوی ترین تانک رزمی
scorpions U نوعی تانک سبک شناسایی
skirting armor U ضخیم ترین قسمت زره تانک
compass course U مسیر مغناطیسی خودرو یاهواپیما یا تانک
whippets U سگ تازی تیز دو تانک سبک و تندرو
whippet U سگ تازی تیز دو تانک سبک و تندرو
tank recovery vehicle U خودرو اخراجات تانک جرثقیل زرهی
intercom U سیستم ارتباط داخلی ناو یا تانک
entac U موشک ضد تانک هدایت شونده فرانسوی
hulls U بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
hull U بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
intercoms U سیستم ارتباط داخلی ناو یا تانک
ullage U حجم بالای سطح مایع تانک
scorpions U تانک شناسایی اسکورپیون نوعی هواپیمای جت دوموتوره
scorpion U تانک شناسایی اسکورپیون نوعی هواپیمای جت دوموتوره
main armament U جنگ افزار اصلی تانک یاهواپیما یا ناو
gunnery U توپچی گری تانک تیراندازی با توپ یاتفنگ
knock down U زدن با تانک یا توپ هواپیما از کار انداختن
secondary armament U جنگ افزار فرعی تانک یاهواپیما یا ناو
hull down U قرار دادن تانک تالوله پشت حفاظ
haul defilade U قرار دادن قنداق تانک درپناه سنگر
commandership U فرماندهی
executive branch U فرماندهی
bridge U پل فرماندهی
commandantship U فرماندهی
bridged U پل فرماندهی
centre castle U پل فرماندهی
commanded U فرماندهی
command U فرماندهی
commands U فرماندهی
leadership U فرماندهی
conning tower U پل فرماندهی
strategy U فن فرماندهی
pilot house U پل فرماندهی
wheelhouses U پل فرماندهی
wheelhouse U پل فرماندهی
strategies U فن فرماندهی
bridges U پل فرماندهی
sprocket U دنده ملخی مین چرخ گرداننده نهایی در تانک
emergency conning position U پل فرماندهی اضطراری
tactical command ship U ناو فرماندهی
commandery U محل فرماندهی
unified command U فرماندهی متحد
commodity command U فرماندهی اماد
continuity of command U مداومت فرماندهی
enclosed bridge U پل فرماندهی سر پوشیده
tactical command U فرماندهی تاکتیکی
logistical command U فرماندهی لجستیکی
lead a unit U فرماندهی کردن
master's certificate U گواهینامه فرماندهی
joint command U فرماندهی مشترک
oldman U مقام فرماندهی
head quarters U مرکز فرماندهی
scheme of command U طرح فرماندهی
flag ship U ناو سر فرماندهی
support command U فرماندهی پشتیبانی
commandery U مقام فرماندهی
commander's estimate U براورد فرماندهی
bridges U پل فرماندهی کشتی
high command U فرماندهی عالی
administrative command U فرماندهی اداری
air command U فرماندهی هوایی
bridged U پل فرماندهی کشتی
area command U فرماندهی منطقه
command posts U پاسگاه فرماندهی
base command U فرماندهی پایگاه
bridge U پل فرماندهی کشتی
command posts U پست فرماندهی
command post U پاسگاه فرماندهی
command post U پست فرماندهی
command U سرکردگی فرماندهی
commanded U سرکردگی فرماندهی
commands U سرکردگی فرماندهی
supreme U فرماندهی عالی
headquarters U مرکز فرماندهی
headquarters U قرارگاه فرماندهی
flagship U ناو فرماندهی
flagships U ناو فرماندهی
command and control U کنترل و فرماندهی
command group U گروه فرماندهی
command language U زبان فرماندهی
command net U شبکه فرماندهی
commander's call U در اختیار فرماندهی
command mode U حالت فرماندهی
command channels U ردههای فرماندهی
combined command U فرماندهی مرکب
command report U گزارش فرماندهی
wet wing U بالی که ساختمان تشکیل انتگرال تانک برای سوخت میدهد
integral tank U تانک سوختی که پوسته رسانگر بخشی از دیواره ان را تشکیل میدهد
aiming circle U زاویه یاب فرماندهی
air defense command U فرماندهی پدافند هوایی
division support command U فرماندهی پشتیبانی لشگر
advance command post U پاسگاه فرماندهی جلو
air command U فرماندهی نیروی هوایی
unified U یکپارچه فرماندهی متحد
command post exercise U تمرین پاسگاه فرماندهی
commander's call U ساعات در اختیار فرماندهی
commander in chief U فرمانده کل قوا سر فرماندهی
guide U کشتی فرماندهی عملیات
kommandatura U مرکز فرماندهی نظامی
type command U فرماندهی ناو گروه
guides U کشتی فرماندهی عملیات
island U پل فرماندهی ناو هواپیمابر
islands U پل فرماندهی ناو هواپیمابر
command liaison U افسر رابط فرماندهی
operational command U فرماندهی از نظر عملیاتی
air strategical command U فرماندهی استراتژیکی هوایی
area support command U فرماندهی پشتیبانی منطقه
chain of command U سلسله مراتب فرماندهی
guided U کشتی فرماندهی عملیات
establishing authority U فرماندهی نیروهای اب خاکی
alternate command authority U مقام جانشین فرماندهی
forward command post U پست فرماندهی جلو
combat commander's insignia U علامت فرماندهی بر یکان رزمی
agc U ناو فرماندهی نیروی اب خاکی
army material command U فرماندهی اماد نیروی زمینی
deputy chief of naval operation U جانشین فرماندهی نیروی دریایی
sealift command U فرماندهی حمل و نقل دریایی
amphibious command ship U ناو فرماندهی عملیات اب خاکی
hunting U حرکت سریع لوله تانک به بالا و پایین دراثر تعقیب خودکار با رادار
biocidal action U عمل موادیکه جهت کشتن میکروبها و باکتریها به تانک سوخت اضافه میشود
sponson U جدار توخالی یا جاسازی شده در بدنه تانک برای تعبیه مهمات یا بی سیم
general staff college U دانشکده فرماندهی و ستاد دانشگاه جنگ
flag officer U افسر پرچمدار تیمسار فرماندهی ناو
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com