Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
curb
U
برجستگی لبههای داخلی مسیر دو
curbed
U
برجستگی لبههای داخلی مسیر دو
curbing
U
برجستگی لبههای داخلی مسیر دو
curbs
U
برجستگی لبههای داخلی مسیر دو
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
internal bus
U
مسیر داخلی
pole horse
U
اسب نزدیک به لبه داخلی مسیر
incretion
U
ترشح درونی یا داخلی تراوش داخلی
raise edges
U
لبههای برامده
squawked
U
مخابره داخلی ارتباط داخلی
internal structure
U
ساختمان داخلی سازه داخلی
internal defense
U
پدافند داخلی پایداری داخلی
squawk
U
مخابره داخلی ارتباط داخلی
squawks
U
مخابره داخلی ارتباط داخلی
ragged
U
ناصاف یا با لبههای تورفته
beads
U
برگرداندن لبههای ورق
bead
U
برگرداندن لبههای ورق
edge set
U
فشار برروی لبههای اسکی
bead tire
U
لاستیک با لبههای گرد شده
fastest
U
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fast
U
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasted
U
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasts
U
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
lane
U
مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lanes
U
مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
fanning
U
کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
fans
U
کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
fan
U
کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
fanned
U
کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
blade
U
قسمت برنده لبههای تیغ دار
multithread
U
طرح برنامه که از بیش یک مسیر منط قی استفاده میکند و هر مسیر همزمان اجرا میشود
grooves
U
خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
groove
U
خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
switched network backup
U
انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
landing approach
U
مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
ball cushion
U
دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود
crane rail
U
مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر
plate edge planer
U
دستگاه تراش ویژه لبههای ورقهای فلزی
Band-Aid
U
نوار کوچک زخم بندی که لبههای آن چسبناک است
Band-Aids
U
نوار کوچک زخم بندی که لبههای آن چسبناک است
indegree
U
تعداد لبههای جهت دار که به سمت یک گره اشاره میکند
letter card
U
کاغذ پستی تا شده که لبههای چسب دارانرابهم چسبانده به پست میدهند
keystone distortion
U
تغییر شکل تصویر که خط وط عمودی در لبههای افقی صفحه نمایش خم می شوند
trapezoidal distortion
U
اختلال تصویر که در آن خط وط عمودی در قابل لبههای افقی صفحه نمایش قرار می گیرند
aliasing
U
روش کاهش اثر لبههای دندانه دار در گرافیک با استفاده از سایههای خاکستری در لبه ها. 2-
anti-
U
روش کاهش اثرات لبههای دندانه دار در گرافیک با استفاده از سایههای خاکستری در لبه ها
ness
U
برجستگی
pone
U
برجستگی
eminence
U
برجستگی
picturesqueness
U
برجستگی
notbility
U
برجستگی
embossment
U
برجستگی
notability
U
برجستگی
nose
U
برجستگی
noses
U
برجستگی
convexity
U
برجستگی
eminency
U
برجستگی
bossing
U
برجستگی
bosses
U
برجستگی
illustrousness
U
برجستگی
bossed
U
برجستگی
boss
U
برجستگی
apophysis
U
برجستگی
illustriousness
U
برجستگی
grossness
U
برجستگی
colliculus
U
برجستگی
pre eminence
U
برجستگی
swell
U
برجستگی
tuberculum
U
برجستگی
swelled
U
برجستگی
prominence
U
برجستگی
gland
U
برجستگی
glands
U
برجستگی
knobbly
U
پر از برجستگی
snobs
U
برجستگی
snob
U
برجستگی
saliency
U
برجستگی
prominency
U
برجستگی
prosiliency
U
برجستگی
remerkableness
U
برجستگی
rilievo
U
برجستگی
salience
U
برجستگی
swells
U
برجستگی
exchanged stabilization fund
U
مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
bosses
U
گلمیج برجستگی
height of rise
U
ارتفاع برجستگی
bossing
U
گلمیج برجستگی
stick up
U
برجستگی داشتن
alto relievo
U
برجستگی زیاد
barrel cam
U
برجستگی طبلی
stick-up
U
برجستگی داشتن
bossiness
U
دارای برجستگی
stick-ups
U
برجستگی داشتن
inferior colliculus
U
برجستگی زیرین
bossy
U
دارای برجستگی
contour line
U
خط برجستگی زمین
high relief
U
برجستگی زیاد
thread
U
شیار برجستگی
superior colliculus
U
برجستگی زبرین
boss
U
گلمیج برجستگی
outstand
U
برجستگی داشتن
threads
U
شیار برجستگی
bossed
U
گلمیج برجستگی
tuberculation
U
برجستگی یازگیل
storage
U
1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
tubercle
U
برجستگی روی استخوان
summit
U
حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
transit route
U
مسیر دریایی بین المللی مسیر ترانزیت راه ترانزیت
midcourse guidance
U
هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
summits
U
حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
acromphalus
U
برجستگی و زائدهء غیرطبیعی ناف
crank cheek
U
برجستگی گونههای میل لنگ
relieve
U
تغییر پست دادن برجستگی
relieves
U
تغییر پست دادن برجستگی
acrosome
U
برجستگی قدامی سلول جنسی نر
relieving
U
تغییر پست دادن برجستگی
bow wave
U
موج ضربهای در سرعتهای مافوق صوت که جلوتر از لبه حمله جسمی که فاقد لبههای تیز میباشد بوجود می اید
tuber
U
سیبک برامدگی زگیل مانند برجستگی
tubers
U
سیبک برامدگی زگیل مانند برجستگی
lands
U
برجستگی شیار خانها ریلهای راهنما
teethridge
U
برجستگی استخوان فک که حفرههای دندانها بر ان قراردارد
flat
U
بسته مدار مجتمع که لبههای آن افقی هستند و باعث میشود وسیله مستقیماگ در PBS نصب شود و نیازی به سوراخها نیست
flattest
U
بسته مدار مجتمع که لبههای آن افقی هستند و باعث میشود وسیله مستقیماگ در PBS نصب شود و نیازی به سوراخها نیست
jaggies
U
لبههای دندانه دار که در امتداد خط وط منحنی ایجاد میشود که به علت اندازه هر پیکس است و روی صفحه نمایش دیده نمیشود
flat
U
صفحه نمایشی که با یک صفحه مقابل مسط ح با لبههای مربعی ایجاد شده باشد
flattest
U
صفحه نمایشی که با یک صفحه مقابل مسط ح با لبههای مربعی ایجاد شده باشد
blisters
U
برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی
land
U
زمین پیاده شدن برجستگی بین خانها
blistered
U
برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی
blister
U
برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی
fire lane
U
مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
node
U
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
nodes
U
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
base of trajectory
U
تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
trippet
U
زبانه یا برجستگی چرخ که درفواصل معین بچرخ دیگرمیخورد
surfer's knot
U
ورم یا برجستگی زیر زانو یابالای پای موج سوار
crow steps
U
لاریز:برجستگی هایی که بشکل پله یاکنگره درسرازیریهای شیروانی م
aliasing
U
لبههای دندانه دار که در امتداد خط وط منحنی دار روی صفحه نمایش کامپیوتر فاهر می شوند که به علت اندازه هر پیکسل است
codpiece
U
روکش یا کیسهای که دکمههای جلو شلوار و برجستگی آلت مردانه رامیپوشاند
crown-steps
U
لاریز
[برجستگی هایی که شکل پله یا کنگره در سرازیرهای شیروانی است.]
codpieces
U
روکش یا کیسهای که دکمههای جلو شلوار و برجستگی آلت مردانه رامیپوشاند
auto
U
الگویی از برخی برنامههای گرافیکی که یک تصویر بیتی را به برداری تبدیل میکند به این ترتیب که لبههای شکل را در تصویر قرار میدهد و اطراف آن خط می کشد
autos
U
الگویی از برخی برنامههای گرافیکی که یک تصویر بیتی را به برداری تبدیل میکند به این ترتیب که لبههای شکل را در تصویر قرار میدهد و اطراف آن خط می کشد
esker
U
برجستگی باریک و طویلی که ازرسوب سنگ ریزه یا شن درضمن جریان اب یخچال ایجادمیگردد
dog leg
U
شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
steadied
U
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady
U
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadies
U
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadiest
U
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadying
U
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
antialiasing
U
تکنیک افزایش دقت نمایش گرافیک کامپیوتری یک روش بکارگیری صافی که باعث فهور خطها و لبههای صاف در محل تصویر صفحه نمایش میشود
trunkair route
U
مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
dragway
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragstrip
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
convoy routing
U
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
tracings
U
تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود
tracing
U
تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود
convoy route
U
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
joggle
U
برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
joggles
U
برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
joggling
U
برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
joggled
U
برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
swelled
U
ورم کردن برجستگی پیدا کردن
swells
U
ورم کردن برجستگی پیدا کردن
swell
U
ورم کردن برجستگی پیدا کردن
endogenous
U
داخلی
indoor
U
داخلی
ben
U
داخلی
innate
U
داخلی
anie
U
داخلی
internal medicine
U
طب داخلی
inner
U
داخلی
domestic
U
داخلی
intramural
U
داخلی
internal door
U
در داخلی
interiors
U
داخلی
territorial
U
داخلی
interior
U
داخلی
esoteric
U
داخلی
municipal
U
داخلی
inside
U
داخلی
internal
U
داخلی
in-
U
داخلی
in
U
داخلی
insides
U
داخلی
internal stress
U
تنش داخلی
internal structure
U
ساختار داخلی
internal supercharger
U
سوپرشارژر داخلی
internality
U
داخلی بودن
internal window sill
U
کف پنجره داخلی
internal trade
U
تجارت داخلی
internal transactions
U
معاملات داخلی
internal voltage
U
ولتاژ داخلی
indoor
U
درونی داخلی
domestic tariff
U
تعرفه داخلی
internal trade
U
بازرگانی داخلی
internal storage
U
انباره داخلی
internal storage
U
حافظه داخلی
internal pole
U
قطب داخلی
ashi noko
U
قسمت داخلی کف پا
internal power
U
مصرف داخلی
stability
U
ثبات داخلی
internal report
U
گزارش داخلی
internal programme
U
برنامه داخلی
internal reflector
U
رفلکتور داخلی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com