Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (34 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
he has a rage for money
U
برای گرد کردن پول شهوت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
voluptuous
U
شهوت پرست شهوت انگیز
to gratify ones passions
U
شهوت رانی کردن
She is passionately fond of tennis .
U
شهوت تنیس باز ی کردن دارد
to pander any one's lust
U
وسائل شهوت رانی کسی رافراهم کردن
indexing
U
استفاده از کامپیوتر برای کامپایل کردن اندیس برای کتاب با انتخاب کردن کلمات و موضوعات مربوطه در متن
appetite
U
شهوت
concupiscence
U
شهوت
desire
U
شهوت
desires
U
شهوت
rut
U
شهوت
carnality
U
شهوت
desiring
U
شهوت
appetites
U
شهوت
eros
U
شهوت
passion
U
شهوت
ruts
U
شهوت
conoupiscence
U
شهوت
lust
U
شهوت
genital eroticism
U
شهوت تناسلی
flesh
U
جسم شهوت
lustfully
U
از روی شهوت
voluptuate
U
شهوت انگیزکردن
salacious
U
شهوت پرست
sensuality
U
شهوت پرستی
eroticism
U
شهوت گرایی
salacity
U
شهوت رانی
anaphrodisia
U
کاهش شهوت
sexiness
U
شهوت انگیزی
oral eroticism
U
شهوت دهانی
lecherous
U
شهوت پرست
lewdness
U
شهوت پرستی
voluptuousness
U
شهوت رانی
red-hot
<adj.>
U
شهوت انگیز
juicy
<adj.>
U
شهوت انگیز
salaciousness
U
شهوت رانی
erotism
U
شهوت گرایی
graphomania
U
شهوت نوشتن
alloerotism
U
شهوت دگرگرا
alloeroticism
U
شهوت دگرگرا
urolagnia
U
شهوت ادراری
urethral erotism
U
شهوت میزراهی
tasty
<adj.>
U
شهوت انگیز
organ eroticism
U
شهوت اندامی
orality
U
شهوت دهانی
satyriasis
U
شهوت پرستی
anal eroticism
U
شهوت مقعدی
obscene
U
شهوت انگیز
anaphrodisiac
U
کاهنده شهوت
anal erotism
U
شهوت مقعدی
liking
U
شهوت ومیل
lascivious
U
شهوت انگیز
anality
U
شهوت مقعدی
to scramble for something
U
هجوم کردن با عجله برای چیزی
[با دیگران کشمکش کردن برای گرفتن چیزی]
intubation
U
فرو کردن لوله در حنجرهای برای برای نگاه داشتن .....دیفتری و مانندان
potatoes and point
U
سیب زمینی یا نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
liberal education
U
اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
personal
U
متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر
bread and point
U
سیب زمینی و نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
auto
U
توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
autos
U
توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
voluptuously
U
از روی شهوت پرستی
Lust for power and riches.
U
شهوت قدرت وثروت
passionately
U
بطور شهوت امیز
libido
U
شهوت جنسی هوس
pornography
U
نوشته شهوت انگیز
lasciviously
U
از روی شهوت پرستی
oestrum
U
شهوت ومستی جانوران
libidinal
U
وابسته به شهوت جنسی
lustiest
U
قوی شهوت انگیز
to provoke passion
U
شهوت انگیز بودن
libidinous
U
وابسته به شهوت جنسی
voluptuously
U
بطور شهوت انگیز
lustier
U
قوی شهوت انگیز
rut
U
مست شهوت شدن
salaciously
U
از روی شهوت رانی
libidinously
U
از روی شهوت رانی
voyeurism
U
اطفاء شهوت با نگاه
libidos
U
شهوت جنسی هوس
impassion
U
برسر شهوت اوردن
lusty
U
قوی شهوت انگیز
burns
U
دراتش شهوت سوختن
ruts
U
مست شهوت شدن
He is verbose (garrulous). He has verbal diarrhea.
U
شهوت کلام دارد
burn
U
دراتش شهوت سوختن
luscious
U
دلپذیر شهوت انگیز
diagnostics
U
اطلاع و پیام سیستم پس از تشخیص خطا برای کمک به کاربر برای تصحیح کردن آن
turnaround time
U
زمان لازم برای فعال کردن برنامه برای تولید که کاربر خواسته است
weight belt
U
کمربند با وزنه هایی برای سنگین کردن بدن غواص برای رفتن به عمق موردنظر
conferencing
U
اتصال چندین کامپیوتر وترمینال به هم برای اجازه دادن به گروهی از کاربران برای ارتباط برقرار کردن
bawdry
U
شهوت پرستی
[غیر مصطلح]
lewd
U
ناشی از هرزگی شهوت پرست
She is blinded by passion .
U
شهوت او را کور کرده است
voyeur
U
اطفا کننده شهوت بانگاه
lesbian
U
وابسته به دفع شهوت یک زن با زن دیگر
lesbianism
U
دفع شهوت زنی با زن دیگر
lust
U
حرص واز شهوت داشتن
to g. with passion
U
دراتش شهوت یاعشق سوختن
lesbians
U
وابسته به دفع شهوت یک زن با زن دیگر
venery
U
شهوت پرستی خوشگذرانی جنسی
satyriasis
U
نعوظ یا شدت حس شهوت درمرد
voyeurs
U
اطفا کننده شهوت بانگاه
skimming
U
محصولی را با قیمت بالاعرضه کردن برای اطمینان ازمقاومت ان و متعاقبا" تخفیف تدریجی دادن برای توسعه فروش
sexiest
U
دارای تمایلات جنسی شهوت انگیز
sexy
U
دارای تمایلات جنسی شهوت انگیز
pornographic
U
وابسته به عکس یانوشته شهوت انگیز
sapphic vice
U
شهوت رانی زنان نسبت به یکدیگر
pornographer
U
نویسنده مطالب قبیح یا شهوت انگیز
sexier
U
دارای تمایلات جنسی شهوت انگیز
peeping Tom
U
اطفا کننده شهوت بانگاه
[اصطلاح روزمره]
peeper
U
اطفا کننده شهوت بانگاه
[اصطلاح روزمره]
ikon
U
نشانه گرافیکی یا تصویری روی صفحه نمایش که در سیستم محاورهای به کار می رود برای تامین یک روش ساده برای مشخص کردن یک تابع
timed
U
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
times
U
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
time
U
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
poeeping tom
U
ادمی که بانگاه باعضاء تناسلی واعضای برهنه اطفاء شهوت کند
to send round the hat
U
برای کسی اعانه جمع کردن کشکول گدایی برای کسی دست گرفتن
B register
U
1-ثبات آدرس که به آدرس مرجع اضافه شده که محل مورد نظر را مشخص میکند 2-ثباتی که برای گسترده تر کردن اکومولاتور برای ضرب و تقسیم به کار می رود
leaders
U
بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
leader
U
بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
kiosk
U
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks
U
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
deleting
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
vetoes
U
حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
vetoing
U
حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
vetoed
U
حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
veto
U
حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
winterize
U
اماده برای زمستان شدن خود را برای مقابله باسرمای زمستان اماده کردن
badminton
U
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
commandeer
U
وارد بخدمت اجباری کردن برای ارتش برداشتن مصادره کردن
commandeering
U
وارد بخدمت اجباری کردن برای ارتش برداشتن مصادره کردن
commandeers
U
وارد بخدمت اجباری کردن برای ارتش برداشتن مصادره کردن
stripping
U
نواربندی کردن نقشه برای عکس برداری علامت گذاری کردن
flavouring
U
چیزی که برای خوش مزه کردن ومعطر کردن بکارمی رود
flavorings
U
چیزی که برای خوش مزه کردن ومعطر کردن بکارمی رود
flavoring
U
چیزی که برای خوش مزه کردن ومعطر کردن بکارمی رود
commandeered
U
وارد بخدمت اجباری کردن برای ارتش برداشتن مصادره کردن
flavourings
U
چیزی که برای خوش مزه کردن ومعطر کردن بکارمی رود
pre engage
U
ازپیش برای خود تهیه کردن تعهد قبلی کردن
gas fittings
U
اسبابی که برای گرم کردن یاروشن کردن جایی باگازبکا
line up
<idiom>
U
سازمان دهی کردن ،آماده برای عمل کردن
overhauled
U
برای تعمیر پیاده کردن ومجددا" سوار کردن
overhauls
U
برای تعمیر پیاده کردن ومجددا" سوار کردن
overhaul
U
برای تعمیر پیاده کردن ومجددا" سوار کردن
overhauling
U
برای تعمیر پیاده کردن ومجددا" سوار کردن
to pine for home
U
دلتنگی برای میهن کردن ارزوی وطن کردن
clearance diving
U
شیرجه رفتن برای پاک کردن مین شیرجه برای مین روبی
arm
U
1-فراهم کردن وسیله یا ماشین یا تابع برای عمل یا ورودی ها 2-مشخص کردن خط وط وقفه فعال
jig
U
ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
jigs
U
ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
degausser
U
وسیلهای برای پاک کردن فیلدها مغناطیسی زیادی از دیسک یا نوار یا نوک ضبط کردن
put-up
U
برای انتخابات نامزد کردن سازش کردن
put up
U
برای انتخابات نامزد کردن سازش کردن
cipher
U
رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
cyphers
U
رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
ciphers
U
رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
serviced
U
برنامه مفید برای فعایتخای روزمره مثل جستجو فایل , کپی کردن , مرتب کردن , رفع خطا و..
service
U
برنامه مفید برای فعایتخای روزمره مثل جستجو فایل , کپی کردن , مرتب کردن , رفع خطا و..
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code
U
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
compressive strength
U
قابلیت یک جسم برای مقاومت در برابر نیروی فشاری یانیرویی که گرایش به فشردن موتاه کردن و متراکم کردن ان دارد
plug compatible
U
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
microsoft
U
بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
QBE
U
زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
for doing it
U
برای کردن ان
bookings
U
نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
booking
U
نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
drive
U
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drives
U
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
enabled
U
تهیه کردن برای
enable
U
تهیه کردن برای
in order to prevent
U
برای جلوگیری کردن
enabling
U
تهیه کردن برای
to prospect
[for]
U
جستجو کردن
[برای]
to mumble
[away]
to oneself
U
برای خودشان من من کردن
prone to do something
آماده کردن برای
the proper time to do a thing
U
برای کردن کاری
enables
U
تهیه کردن برای
to fit with
U
اماده کردن برای
to grub about
U
جستجو کردن
[برای]
to grub
U
جستجو کردن
[برای]
in orders to make it easiter
U
برای اسان تر کردن ان
to grub about
U
زیر و رو کردن
[برای]
to grub
U
زیر و رو کردن
[برای]
so as to quiet him
U
برای ارام کردن او
to make room for a person
U
جا برای کسی باز کردن
forthcomming
U
اماده برای ارائه کردن
to pander to somebody's ego
<idiom>
U
برای کسی چاپلوسی کردن
higgle
U
برای سودجویی بحث کردن
mnemonic
U
برای بار کردن در ثبات A
to hang on the rear
U
برای حمله دنبال کردن
to save for retirement
U
برای بازنشستگی پس انداز کردن
to underspend
[on]
U
ناکافی خرج کردن
[برای]
tenderised
U
برای ترد ونازک کردن ان
to schmooze somebody
U
برای کسی تملق کردن
to schmooze somebody
U
برای کسی چاپلوسی کردن
to butter somebody up
U
برای کسی تملق کردن
to butter somebody up
U
برای کسی چاپلوسی کردن
to take pity on any one
U
برای کسی دلسوزی کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com