Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (19 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
two stage least squares method
U
برای تخمین پارامترها در اقتصادسنجی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
weighted least square method
U
روش حداقل مربعات وزنی در اقتصادسنجی برای تخمین پارامترها
Other Matches
parameter estimation
U
تخمین پارامترها
parametric
U
عمل تنظیم پارامترها برای نرم افزار
paramterization
U
عمل تنظیم پارامترها برای نرم افزار
parameter
U
زیرتابعی که از پارامترها برای بیان حدود و عملیات استفاده میکند
parameters
U
زیرتابعی که از پارامترها برای بیان حدود و عملیات استفاده میکند
config.sys
U
در -MS DOS فایل متن مشخصاتی که حاوی دستوراتی برای تنظیم پارامترها و بار کردن نرم افزار درایو است
parameters
U
استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی
parameter
U
استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی
econometrics
U
اقتصادسنجی
econometric model
U
الگوی اقتصادسنجی
three stage least squares method
U
روش حداقل مربعات سه مرحلهای برای تخمین پارامترهای معادلات همزمانی در اقتصاد سنجی
estimably
U
بطوریکه بتوان تخمین تخمین زد
country file
U
فایلی در سیستم که پارامترها
orthogonal
U
ساخته شده از پارامترها یا بخشهای مستقل
assembled
U
درج توابع کتابخانهای مشخص یا ماکروها یا پارامترها در یک برنامه
assemble
U
درج توابع کتابخانهای مشخص یا ماکروها یا پارامترها در یک برنامه
condition
U
اضافه کردن داده ارسالی پس از برخورد با مجموعه پارامترها
assembles
U
درج توابع کتابخانهای مشخص یا ماکروها یا پارامترها در یک برنامه
formatter
U
برنامهای که متن را به حالت جدیدی تبدیل میکند طبق پارامترها یا کدهای توکار
initialize
U
تنظیم مقادیر یا پارامترها یا خط وط کنترلی به مقادیر اولیه اش تا امکان شروع مجدد برنامه یا فرآیند را بدهد
estimation
U
تخمین
estimates
U
تخمین
approximation
U
تخمین
approximations
U
تخمین
underestimating
U
تخمین کم
underestimates
U
تخمین کم
underestimated
U
تخمین کم
underestimate
U
تخمین کم
estimating
U
تخمین
assessments
U
تخمین
estimated
U
تخمین
surmised
U
تخمین
surmises
U
تخمین
assessment
U
تخمین
surmising
U
تخمین
estimate
U
تخمین
estimations
U
تخمین
surmise
U
تخمین
estimator
U
تخمین کننده
guess
U
تخمین فرض
measurement of demand
U
تخمین تقاضا
estimates
U
ارزیابی تخمین
estimate of costs
U
تخمین مخارج
estimator
U
تخمین زننده
estimating
U
تخمین تقویم
rough guess
<idiom>
U
تخمین تقریبی
point estimation
U
تخمین نقطهای
guessed
U
تخمین زدن
estimates
U
تخمین زدن
regression estimate
U
تخمین رگرسیون
estimable
U
تخمین پذیر
inestimable
U
تخمین ناپذیر
estimate
U
تخمین تقویم
over estimation
U
تخمین بیش از حد
overestimation
U
تخمین حدبالا
conjecturable
U
قابل تخمین
estimate
U
ارزیابی تخمین
invaluable
U
غیرقابل تخمین
give or take
U
تخمین تقریبی
estimates
U
تخمین تقویم
cost estimate
U
تخمین مخارج
estimation
U
تخمین زدن
estimations
U
تخمین زدن
estimated
U
تخمین تقویم
estimated
U
تخمین زدن
parametric estimate
U
تخمین تقریبی
estimate
U
تخمین زدن
range sensing
U
تخمین مسافت
guesses
U
تخمین فرض
range determination
U
تخمین مسافت
estimated
U
ارزیابی تخمین
guestimating
U
تخمین زدن
guestimates
U
تخمین زدن
guesstimates
U
تخمین زدن
guesstimated
U
تخمین زدن
guesstimate
U
تخمین زدن
estimating
U
تخمین زدن
estimating
U
ارزیابی تخمین
guesses
U
تخمین زدن
guessed
U
تخمین فرض
guess
U
تخمین زدن
guesstimating
U
تخمین زدن
guestimated
U
تخمین زدن
unbiased estimate
U
تخمین بدون تورش
range finding
U
تخمین مسافت کردن
estimates
U
براوردکردن تخمین زدن
range spotting
U
تخمین مسافت کردن
rater
U
نرخ بند تخمین زن
to take the gauge of
U
براوردکردن تخمین زدن
expected
<adj.>
U
تخمین زده شده
constructive total loss
U
تخمین خسارت کل وارده
estimated
U
براوردکردن تخمین زدن
conjecture
U
تخمین حدس زدن
estimate
U
براوردکردن تخمین زدن
conjecture
U
حدس و تخمین زدن
to estimate something
[at]
U
تخمین زدن چیزی
[به]
incalculable
U
غیر قابل تخمین
probable
<adj.>
U
تخمین زده شده
presumable
<adj.>
U
تخمین زده شده
estimated
<adj.>
U
تخمین زده شده
estimate
[quote]
U
براورد
[تخمین]
[اقتصاد]
anticipated
<adj.>
U
تخمین زده شده
account
U
تخمین زدن دانستن
estimating
U
براوردکردن تخمین زدن
inappreciable
U
غیر قابل تخمین
to quantify something
[at]
U
تخمین زدن چیزی
[به]
estimates
U
تخمین زدن ارزیابی کردن
unbiased estimators
U
تخمین زنندههای بدون تورش
incalculably
U
بطور غیر قابل تخمین
appraises
U
تقویم کردن تخمین زدن
appraise
U
تقویم کردن تخمین زدن
appraised
U
تقویم کردن تخمین زدن
appraising
U
تقویم کردن تخمین زدن
estimate
U
تخمین زدن ارزیابی کردن
compute
U
حساب کردن تخمین زدن
computed
U
حساب کردن تخمین زدن
computes
U
حساب کردن تخمین زدن
estimating
U
تخمین زدن ارزیابی کردن
estimated
U
تخمین زدن ارزیابی کردن
undervaluing
U
کمتر از ارزش واقعی تخمین زدن
undervalues
U
کمتر از ارزش واقعی تخمین زدن
undervalue
U
کمتر از ارزش واقعی تخمین زدن
foreshow
U
از پیش نشان دادن تخمین زدن
range sensing
U
تخمین زدن برد مسافت یابی کردن
kiosk
U
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks
U
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
overrating
U
بیش از ارزش واقعی ارزیابی کردن زیاد تخمین زدن
overrate
U
بیش از ارزش واقعی ارزیابی کردن زیاد تخمین زدن
overrates
U
بیش از ارزش واقعی ارزیابی کردن زیاد تخمین زدن
overrated
U
بیش از ارزش واقعی ارزیابی کردن زیاد تخمین زدن
gunner's rule
U
روش تخمین مسافت صحیح در تیراندازی با تیربار یاتفنگ بدون عقب نشینی
badminton
U
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code
U
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible
U
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
sensing
U
تخمین محل اصابت گلوله به زمین مشاهده ترکش گلوله
microsoft
U
بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
estimate
U
تخمین زدن براورد براورد وضعیت
estimates
U
تخمین زدن براورد براورد وضعیت
estimating
U
تخمین زدن براورد براورد وضعیت
estimated
U
تخمین زدن براورد براورد وضعیت
drives
U
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drive
U
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
strategy
U
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategies
U
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
IrDA
U
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
infra red link
U
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
recalls
U
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
narratives
U
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
c
U
استفاده از کامپیوتر برای کمک به دانش آموزان برای یادگیری یک موضوع
Ackerman's function
U
تابع بازگشتی برای بررسی توانایی کامپیوتر برای اجرای بازگشت
narrative
U
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
recalled
U
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
recall
U
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
permanent
U
آنچه برای مدت طولانی یا برای همیشه باقی بماند
iil
U
دستگاه کنترل برای برای تولیدات صنعتی و سیستمهای کامپیوتر
bin
U
محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
teacloth
U
رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
revenue tax
U
مالیاتی که برای افزایش درامد کشور است نه برای تاثیردربازرگانی
teacloths
U
رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
bins
U
محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
no show
U
مسافری که جا برای خودمحفوظ کرده ولی برای سفرحاضر نمیشود
scratched
U
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
scratch
U
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
opened
U
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
gather shot
U
ضربه برای نزدیک اوردن 2گوی برای کسب امتیازهای پی درپی باکارامبول
doubled up
U
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
double
U
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
scratches
U
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
doubled
U
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
opens
U
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
cats
U
استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
bread and point
U
سیب زمینی و نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
intubation
U
فرو کردن لوله در حنجرهای برای برای نگاه داشتن .....دیفتری و مانندان
FDDI
U
اختصاری برای استاندارد FDD1 برای ارسال داده آنالوگ به صورت دیجیتال
cat
U
استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
cold test
U
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
autos
U
توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
grammar
U
امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
auto
U
توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
liberal education
U
اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
cold thrust
U
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
HTTP
U
دستوری که جستجوگر برای درخواست وب سرور اینترنت برای اطلاعات صفحه وب میدهد
grammars
U
امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
personal
U
متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر
open
U
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
scratching
U
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
redundancies
U
بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
feedback
U
اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد
redundancy
U
بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
potatoes and point
U
سیب زمینی یا نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
straight line coding
U
برنامه نوشته شده برای جلوگیری از استفاده حلقه و انشعاب برای اجرای سریع تر
wiring
U
ساختار فلزی برای پشتیبانی کابلهای ورودی و ایجاد اتصال برای وصل کابل ها
Kaleida Labs
U
شرکت فروش واسط بین Apple و IBM برای تولید از برای نوشتاری چندرسانهای
turnaround time
U
زمان لازم برای فعال کردن برنامه برای تولید که کاربر خواسته است
pork barrel
U
برنامه دولتی دارای منافع مادی برای اشخاص تصویب کننده ان یا برای دولت
precision
U
استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت
executive information system
U
نرم افزار ساده برای استفاده حاوی اطلاعاتی برای مدیر یا خصوصیاتی از شرکت
VidCap
U
برنامه کاربردی در ویدیوی ماکروسافت برای سیستم ویندوز برای نگهداری یک رشته ویدیویی
invitations
U
عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
diagnostics
U
اطلاع و پیام سیستم پس از تشخیص خطا برای کمک به کاربر برای تصحیح کردن آن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com