Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
report generator
U
برای تامین گزارش کامل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
flag
U
جلب توجه برنامه در شبکه در حین اجرا برای تامین نتیجه یا گزارش دادن یا اعدام یک چیز خالص
flags
U
جلب توجه برنامه در شبکه در حین اجرا برای تامین نتیجه یا گزارش دادن یا اعدام یک چیز خالص
kiosks
U
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk
U
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
departure report
U
گزارش پایان تعمیرات گزارش عزیمت ناو گزارش حرکت
feedback
U
اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد
personal
U
متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر
hybrid circuit
U
ترکیب کامپیوترهای آنالوگ و دیجیتال و قط عات برای تامین سیستم بهینه برای کار مشخص
point of presence
U
شماره دستیابی تلفن برای تامین کننده سرویس که برای اتصال به اینترنت از طریق مودم به کار می رود
Memmaker
U
امکان نرم افزاری در برخی گونههای DOS-MS برای تشخیص خودکار تنظیم حافظه کامپیوتر برای تامین بهترین کارایی
ikon
U
نشانه گرافیکی یا تصویری روی صفحه نمایش که در سیستم محاورهای به کار می رود برای تامین یک روش ساده برای مشخص کردن یک تابع
graphics
U
استاندارد برای دستورات نرم افزاری و توابع شرح ورودی /خروجی گرافیکی برای تامین تابع یکسان روی هر نوع سخت افزار
outsource
U
به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
swap
U
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swops
U
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swopping
U
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swopped
U
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swaps
U
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swapped
U
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
key
استفاده از بافر بین صفحه کلید و کامپیوتر برای تامین ذخیره سازی کلیدها برای ماشین نویس های سریع که چندین کلید را به سرعت انتخاب می کنند
pre empt
U
از پیش برای خود تامین کردن
privacy
U
جداسازی مبادله پیام برای تامین
troop space
U
جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
social security payroll tax
U
مالیات مزد و حقوق برای تامین اجتماعی
microsoft
U
ه شده توسط ماکروسافت برای تامین اطلاعات
short covering
U
خرید سهم برای تامین فروشهای سلف
cirvis
U
دستورات مخابراتی که برای گزارش مشاهدات اطلاعاتی تهیه می شوند
print chart
U
فرمی که برای شرح قالب گزارش خروجی از یک چاپگربکار می رود
beef cattle
U
گله گاو که برای تامین گوشت پرورش مییابد
provident fund
U
وجوه متراکم شده برای تامین مالی دوره بازنشستگی
processor
U
کامپیوتر کوچک برای کار کردن با لغات , تولید متن , گزارش , نامه و...
action report
U
گزارش عملیات جنگی گزارش درگیری با دشمن
spot report
U
گزارش مشاهدات یا گزارش فوری از تحقیقات محلی
partial substitution
U
جانشینی کامل برای دو کالا
up and running
U
اماده برای عملیات کامل
secondary
U
سازمانی که دستیابی به اینترنت را برای ناحیه مشخصی از کشور تامین کند
retrieval
U
سیستم جستجوکه تامین کننده اطلاعات مشخص ازپایگاه داده ها برای کاربراست
PID
U
متصل یاد شده به سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه به کاربران
lifting body
U
هواپیمایی که قسمت عمده یاکل برای ان توسط شکل ویژه ان تامین میشود
MediaServer
U
سیستم سافت Netscape برای تامین انتقال صوت و تصویر روی اینترنت
garnishee
U
کسی که خواستهای نزداو تامین یا توقیف باشد تامین مدعا به کردن
writes
U
خطای گزارش شده هنگام تلاش برای ذخیره کردن داده روی رسانه مغناطیسی
write
U
خطای گزارش شده هنگام تلاش برای ذخیره کردن داده روی رسانه مغناطیسی
normalizes
U
ذخیره و نمایش اعداد به صورت از پیش توافق شده برای تامین حداکثر دقت
debt finance
U
افزایش سرمایه از طریق فروش سهام تامین محل برای پرداخت قروض و دیون
personal
U
ترتیب یکتای ارقام که یک کاربر را برای تامین اجازه دستیابی به سیستم مشخص میکند.
normalising
U
ذخیره و نمایش اعداد به صورت از پیش توافق شده برای تامین حداکثر دقت
normalised
U
ذخیره و نمایش اعداد به صورت از پیش توافق شده برای تامین حداکثر دقت
normalises
U
ذخیره و نمایش اعداد به صورت از پیش توافق شده برای تامین حداکثر دقت
normalize
U
ذخیره و نمایش اعداد به صورت از پیش توافق شده برای تامین حداکثر دقت
overhauling
U
پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhauled
U
پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhauls
U
پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhaul
U
پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
cure time
U
زمان لازم برای جامد شدن کامل رزین
integers
U
اصط لاح ریاضی برای بیان عدد کامل
integer
U
اصط لاح ریاضی برای بیان عدد کامل
model
U
آنچه مثال کامل برای کپی کردن است
models
U
آنچه مثال کامل برای کپی کردن است
modelled
U
آنچه مثال کامل برای کپی کردن است
modeled
U
آنچه مثال کامل برای کپی کردن است
observer
U
گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور
observers
U
گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور
multibank dynamic random access memory
U
حافظه با کارایی بالا که در کارت آداپتور ویدیو برای تامین نمایش گرافیک سریع به کار می رود
MDRAM
U
حافظه با کارایی بالا که در کارتهای آداپتور ویدیو برای تامین نمایش گرافیک سریع به کار می رود
garnishment
U
تامین خواسته حکم تامین مدعابه
remand
U
اخذ تامین مجدد تشدید تامین
remands
U
اخذ تامین مجدد تشدید تامین
remanded
U
اخذ تامین مجدد تشدید تامین
remanding
U
اخذ تامین مجدد تشدید تامین
record
U
برنامهای که رکوردها را نگه می داردو میتواند به انها دستیابی داشته باشد و برای تامین اطلاعات پردازش کند
report generator
U
گزارش ساز ایجادکننده گزارش
report generator
U
گزارش زایی گزارش گیری
program
U
مجموعه دستورات کامل که کامپیوتر را برای کار مشخصی هدایت میکند
income velocity
U
دفعاتی که پول برای خرید کالای کامل جدیدی خرج شود
programs
U
مجموعه دستورات کامل که کامپیوتر را برای کار مشخصی هدایت میکند
NetShow
U
سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای تامین صوت و تصویر روی اینترنت بدون وقفه یا اختلال در تصاویر
reserve buoyancy
U
جرم اضافی برای غوطه ورساختن کامل شناورها یابدنه هواپیمای دریایی
information
U
داده پردازش شده و مرتب شده برای تامین قواعد با معنی
scareup
U
فاهر ساختن برای مصرف تامین کردن بسرعت ساختن
carries
U
سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها
carrying
U
سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها
carry
U
سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها
circularization
U
تصحیح مدار ماهواره برای رسیدن یا نزدیک شدن ان به دایره کامل در ارتفاع لازم
carried
U
سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها
picturing
U
آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
picture
U
آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
terrain clearance
U
حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما
pictured
U
آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
pictures
U
آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
raw
U
1-اطلاعی که هنوز وارد سیستم کامپیوتری نشده است . 2-دادهای که در پایگاه داده ها که برای تامین اطلاعات کاربر باید پردازش شود
unix
U
سیستم عامل چند کاربره عمومی سافت AT Tbell Laboraforien برای اجرا روی بیشتر کامپیوترها از PC تامین کامپیوتر و meninframe بزرگ
integrated
U
پایگاه داده که قادر به تامین اطلاعات برای نیازهای مختلف بدون داده افزودنه است
visualreport
U
گزارش دیدبانی بصری گزارش مشاهدات بصری در حین پرواز
amplifying report
U
گزارش تماس با دشمن گزارش تکمیلی اخذ تماس بادشمن
mortar report
U
گزارش تیراندازی خمپاره انداز دشمن گزارش تیرخمپاره انداز
combustion starter
U
مکانیزمی که در ان احتراق یک سوخت ترکیب سوخت و هواانرژی لازم برای شروع دوران موتور را تامین میکند
mismatch
U
ناتوانی سیستم مکش توربین گاز برای تامین جریان هوای مورد نیاز موتور به هنگام دور زدن یا سایر حالات اشفته
sample size
U
بیتی استفاده میشود. بدست آوردن اندازهای از سیگنال که برای تامین اطلاعات درباره سیگنال به کار می رود
notification message
U
پیام نرم افزار نشر برای تشخیص اشیا دیگر که کار مشخص باید کامل شود
solids
U
چاپگری که از شکل حرف کامل برای چاپ یک حرکت استفاده کند مثل چاپگر -daisy wheel
solid
U
چاپگری که از شکل حرف کامل برای چاپ یک حرکت استفاده کند مثل چاپگر -daisy wheel
PIA
U
مداری که به کامپیوتر امکان ارتباط با وسیله جانبی میدهد با تامین پورتهای سریال و موازی و سایر سیگنالهای تصدیق لازم برای واسط شدن در رسانه
null cycle
U
زمان مورد نیاز برای چرخیدن درون یک برنامه کامل بدون تعریف دادههای جدید چرخه تهی
STT
U
نشانه تامین اتصال امن بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان پرداخت قیمت برای اینترنت میدهد
point to point
U
را پشتیبانی میکند و برای تامین ارسال داده بین کامپیوتر کاربر و سرور راه دور روی اینترنت با استفاده از پروتکل شبکه ICPIFP به کار می رود
close in security
U
برقراری تامین در نزدیک شدن به دشمن تامین تقرب به دشمن
bcd
U
جمع کننده کامل برای جمع دو عدد 4 بیتی BCD
full mobilization
U
تحرک کامل بحرکت دراوردن کامل
communication security monitoring
U
کنترل تامین مخابراتی نظارت در امر تامین مخابراتی
rollover
U
استفاده از بافر بین صفحه کلیدوکامپیوتر برای تامین ذخیره سریع کلیدبرای ماشین نویسهای سریع که چندین کلید را خیلی سریع انتخاب می کنند
pay as you go principle
U
اصلی که بر اساس ان مالیات دریافتی توسط دولت برای سیستم تامین اجتماعی در هرسال به بازنشستگان درهمان سال پرداخت میشود وبنابراین دولت وجوهی را ازاین بابت جمع اوری نمیکند
full annealing
U
بازپخت کامل تاباندن کامل
full scale
U
باندازه کامل بمقیاس کامل
completed case
U
جعبه کامل خشاب کامل
communication security account
U
میزان تامین مخابراتی اندازه تامین مخابراتی
hollerith code
U
سیستم کدگذاری که از سوراخ هایی در کارت بری نمایش حروف و نشانه ها استفاده میکند. این سیستم از دو مجموعه ردیف 12 تایی برای تامین محل کافی هر کد استفاده میکند
applet
U
1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
imago
U
حشره کامل و بالغ اخرین مرحله دگردیسی حشره که بصورت کامل و بالغ در میاید
thorough
U
بطور کامل کامل
shelling report
U
گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن
cargo outturn report
U
گزارش تخلیه محمولات ناو گزارش تخلیه ناو
recitetion
U
گزارش شز
report generator
U
گزارش زا
reported
U
گزارش
reports
U
گزارش
account
U
گزارش
reportage
U
گزارش
report
U
گزارش
log
U
گزارش سفرهواپیما
logs
U
گزارش سفرهواپیما
report progarm generator
U
مولدبرنامه گزارش
returning
U
گزارش رسمی
rpg
U
مولدبرنامه گزارش
returned
U
گزارش دادن
accident reporting
U
گزارش حادثه
reportable
U
گزارش دادنی
situation report
U
گزارش وضعیت
internal report
U
گزارش داخلی
hot report
U
گزارش مهم
report progarm generator
U
تولیدبرنامه گزارش
report writer
U
گزارش نویسی
report writer
U
نویسنده گزارش
report program
U
برنامه گزارش
journal
U
گزارش روزانه
returning
U
گزارش دادن
return
U
گزارش رسمی
journals
U
گزارش روزانه
commentaries
U
گزارش رویداد
story
U
روایت گزارش
to give forth
U
گزارش دادن
returned
U
گزارش رسمی
actions
U
گزارش وضع
turn in
<idiom>
U
گزارش دادن
report file
U
فایل گزارش
return
U
گزارش دادن
management report
U
گزارش مدیریت
action
U
گزارش وضع
report generation
U
تولید گزارش
commentary
U
گزارش رویداد
wrap up
U
گزارش خلاصه
submit a report
U
گزارش دادن
final report
U
گزارش نهایی
periodic report
U
گزارش دورهای
report generator
U
مولد گزارش
report
U
گزارش دادن
report
U
گزارش دادن به
report
U
گزارش دیدبانی
reported
U
گزارش دادن
flash report
U
گزارش انی
bruit
U
گزارش سروصدا
subemit a report
U
گزارش دادن
visualreport
U
گزارش بصری
viva report
U
گزارش شفاهی
detailed report
U
گزارش مشروح
status report
U
گزارش وضعیت
edit line
U
خط گزارش وضعیت
command report
U
گزارش فرماندهی
expertise
U
گزارش اهل فن
viva voting
U
گزارش شفاهی
quarterly report
U
گزارش سه ماهه
minute
U
گزارش وقایع
account
U
اهمیت گزارش
survey report
U
گزارش بازرسی
reported
U
گزارش دیدبانی
annual report
U
گزارش سالیانه
error report
U
گزارش خطا
reports
U
گزارش دادن
an incomprehensive report
U
گزارش کوتاه
annual report
U
گزارش سالانه
technical report
U
گزارش فنی
returns
U
گزارش رسمی
returns
U
گزارش دادن
reports
U
گزارش دادن به
reports
U
گزارش دیدبانی
press report
U
گزارش خبری
reported
U
گزارش دادن به
blue bell
U
گزارش بدرفتاری
blue bell
U
گزارش جنایت
blue bark
U
گزارش حرکت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com