Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
accommodation bill
U
براتی که جهت کمک یا ضمانت فردی تهیه میگردد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
post script
U
مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
retiring a bill
U
براتی را تسویه کردن
to dishonour a bill
U
براتی را فکول کردن
pecuniary liability
U
ضمانت ضمانت جبران خسارت
to protean a bill
U
وجه براتی راتامین کردن
protect a bill
U
وجه براتی را تامین کردن
black endorsement
U
براتی که در وجه حامل فهرنویسی شده باشد
blank bill
U
براتی که در ان محل پرداخت قید نشده باشد
special acceptance of a bill of
U
قبولی براتی که فقط در محلی خاص قابل پرداخت است
laying up
U
تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
purveying
U
تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveyed
U
تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveys
U
تهیه اذوقه تهیه سورسات
purvey
U
تهیه اذوقه تهیه سورسات
skeletonizer
U
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
job lot
U
مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
job lots
U
مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
individual
U
فردی
subjective
U
فردی
individuals
U
فردی
roll reversal
U
حالتی که سبب معکوس شدن کنترل میگردد
gastrin
U
هورمونی که موجب ترشح شیره معده میگردد
hyperinsulinism
U
درخون که موجب کم شدن قند خون میگردد
ontogeny
U
پدیدایی فردی
pattern
U
خصوصیات فردی
single entry
U
حسابداری فردی
ontogency
U
تکوین فردی
patterns
U
خصوصیات فردی
interpersonal coherence
U
انسجام بین فردی
personalism
U
فلسفه فردی
personal right
U
حقوق فردی
personal tempo
U
اهنگ فردی
personal pace
U
اهنگ فردی
intrapersonal
U
درون فردی
interindividual
U
میان فردی
ontogenesis
U
پدیدایی فردی
intraindividual
U
درون فردی
Every individual in the society should . . .
U
هر فردی درجامعه با ید ...
interpersonal
U
میان فردی
libertarian
U
طرفدارازادی فردی
libertarians
U
طرفدارازادی فردی
idiosyncrasies
U
خصیصه فردی
individual differences
U
تفاوتهای فردی
individuality
U
وجود فردی
individual ownership
U
مالکیت فردی
individual responsibility
U
مسئوولیت فردی
individualization
U
فردی ساختن
idiosyncrasy
U
خصیصه فردی
hexastich
U
قطعه شش فردی
linocut
U
چاپی که بوسیله کلیشه روی مشمع ایجاد میگردد
backsliding
U
کسی که پس از ترکیکعادت بد به عادت سابق خود باز میگردد
grace note
U
نتی که به اهنگ برای زیبایی اصلی اضافه میگردد
treasury stock
U
سهم منتشره شرکت که بعنوان سرمایه منظور میگردد
ashless dispersant oil
U
نوعی روغن معدنی که مانع تجمع ناخالصیها میگردد
fox fire
U
نور وتشعشعی که گاهی ازچوبهای پوسیده ساطع میگردد
royalty
U
پولی که در مقابل استفاده از اختراع به صاحب ان پرداخت میگردد
royalties
U
پولی که در مقابل استفاده از اختراع به صاحب ان پرداخت میگردد
map compilation
U
تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
pattern
U
الگو صفات فردی
interpersonal conflict
U
تعارض میان فردی
libertarianism
U
طرفداری از ازادی فردی
aptitude tests
U
ازمون قابلیت فردی
individualism
U
اصول استقلال فردی
individual demand schedule
U
جدول تقاضای فردی
units
U
نفر عدد فردی
unit
U
نفر عدد فردی
autecology
U
بوم شناسی فردی
patterns
U
الگو صفات فردی
aptitude test
U
ازمون قابلیت فردی
personal distribution
U
توزیع درامد فردی
pin
U
عدد شناسایی فردی
pinned
U
عدد شناسایی فردی
personal data sheet
U
برگه اطلاعات فردی
pinning
U
عدد شناسایی فردی
bays
U
حجمی که برای دربرگرفتن چیز بخصوصی در هرهواپیما منظور میگردد
grout curtain
U
لایه سیمانی تزریق شدهای که در زیر پی سد مانع تراوشات میگردد
baying
U
حجمی که برای دربرگرفتن چیز بخصوصی در هرهواپیما منظور میگردد
bayed
U
حجمی که برای دربرگرفتن چیز بخصوصی در هرهواپیما منظور میگردد
bay
U
حجمی که برای دربرگرفتن چیز بخصوصی در هرهواپیما منظور میگردد
streaky
U
دارای اخلاق وخصوصیات فردی
depersonalization
U
توجه نکردن به هویت فردی
streakier
U
دارای اخلاق وخصوصیات فردی
streakiest
U
دارای اخلاق وخصوصیات فردی
individuals
U
اختصاصی فردی یک نفر سرباز
individual
U
اختصاصی فردی یک نفر سرباز
paraboloid
U
سطحی که در اثر گردش جسم شلجمی بدور خود تشکیل میگردد
earthquake factor
U
مقدار درصد شتاب ثقلی که درطرح محاسبات ساختمانی منظور میگردد
IRA
U
مخفف حساب پس انداز بازنشستگی فردی
individualism
U
اصول ازادی فردی در سیاست واقتصاد
chandler
U
فردی که تدارکات کشتی راانجام میدهد
girt
U
تیری که بین دو ستون بطورافقی قرارگرفته و روی ان دیوار تیغهای بنا میگردد
lumen
U
واحد تشعشع برابر مقدارنوری که از یک شمع معمولی بین المللی ساطع میگردد
polyester
U
نمک الی مرکبی که تغلیظ شده ودر پلاستیک سازی مصرف میگردد
miscegenation
U
ازدواج سفید پوست با فردی ازنژاد دیگر
individualizes
U
منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
data clerk
U
فردی که در یک مجموعه کامپیوتری کارهای دفترانجام میدهد
individualises
U
منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualized
U
منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualizing
U
منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualize
U
منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualised
U
منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualising
U
منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
lymphoblast
U
سلولی که تبدیل بذره سفید یابیرنگ بلغم یاخلط میگردد سلول نرسیده لنفی
whitcomb body
U
جسم ایرودینامیکی که به هواپیما اضافه میشود و سبب بهبود توزیع حجم اریارول میگردد
pyxidium
U
کپسول گیاهی که نیمی از ان در اثر شکفتن بازواز نیم پایینش جدا میگردد مجری
yellow bile
U
مادهء زردی که در قدیم میگفتند از کبد ترشح میشود و موجب ایجادحالت سودایی میگردد
to walk on eggshells
<idiom>
U
در برخورد با فردی یا موقعیتی بیش از اندازه مراقب بودن
libertarian
U
طرفدارآزادی
[جدا از حکم دولت]
فردی
[فلسفه]
[سیاست]
security specialist
U
فردی که مسئول امنیت فیزیکی مرکز کامپیوتر است
covering letters
U
نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
mandrel
U
جسم مرکزی معمولا با مقطع دایرهای که قطعه لولهای یاقسمت مادگی دور ان شکل میگردد
covering letter
U
نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
ogive
U
شکل حاصل از منحنی مدارسیارهای که شعاع ان به تدریج زیاد شده تا سرانجام به خط راست تبدیل میگردد
warranties
U
ضمانت
bond
U
ضمانت
bail
U
ضمانت
warrant
U
ضمانت
warranted
U
ضمانت
warranty
U
ضمانت
warrants
U
ضمانت
warranting
U
ضمانت
warranty
U
ضمانت
guaranteed
U
ضمانت
guarantees
U
ضمانت
mainprise
U
ضمانت
pledge
[archaic]
[guaranty]
U
ضمانت
guaranty
U
ضمانت
guarantee
U
ضمانت
suretyship
U
ضمانت
sponsored by
U
به ضمانت
sponsion
U
ضمانت
guarantee
U
ضمانت
guaranty
U
ضمانت
sponsorship
U
ضمانت
gurantee
U
ضمانت
squeezer
U
فردی که مداری را در شکل اصلی برگ ان طرح ریزی کند
mauled
U
روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
mauling
U
روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
maul
U
روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
mauls
U
روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
sysop
U
فردی که تابلوی اعلانات الکترونیکی را راه اندازی میکند سیساپ
dead weight
U
کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
abc analysis
U
طبقه بندی مخصوص کالاهای موجود درانبار که معمولابراساس قیمت موجودی هریک از اقلام تنظیم میگردد
plenum chamber
U
محفظه اب بندی شده درتوربینهای گاز که سبب ملایم کردن و گرفتن نوسانات جریان هوا میگردد
replenishing phase
U
بخشی از سیکل عملکردموتورهای پالس جت که دران افت فشار داخل مجرا سبب ورود سوخت میگردد
dead weights
U
کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
bail bond
U
ضمانت نامه
pecuniary liability
U
ضمانت پولی
bailable
U
قابل ضمانت
sanction
U
ضمانت اجرا
fiduciary bond
U
ضمانت شرافتی
sponsor
U
ضمانت کردن
sanctions
U
ضمانت اجرا
sanctioning
U
ضمانت اجرا
vouch for
U
ضمانت کردن
sanctioned
U
ضمانت اجرا
suretyship
U
عقد ضمانت
upon bail
U
بقیه ضمانت
bank bond
U
ضمانت بانکی
bank guarantee
U
ضمانت بانکی
limplied warranty
U
ضمانت ضمنی
sponsoring
U
ضمانت کردن
sponsors
U
ضمانت کردن
guarantor
U
ضمانت کننده
letter of indemnity
U
ضمانت نامه
guarantors
U
ضمانت کننده
joint and several guarantee
U
ضمانت تضامنی
irreplevisable
U
ضمانت برندار
vouch
U
ضمانت کردن
guaranty
U
ضمانت نامه
bilable
U
ضمانت بردار
bondholder
U
ضمانت دار
contract guarantee
U
ضمانت قرارداد
express warranty
U
ضمانت صریح
bond
U
پیوستگی ضمانت
insure
U
ضمانت کردن
guarantee period
U
دوره ضمانت
irrepleviable
U
ضمانت برندار
answer
U
ضمانت کردن
assurance
U
ضمانت وثیقه
pledging
U
وثیقه ضمانت
warranties
U
ضمانت نامه
guaranteed
U
ضمانت کردن
responsibility
U
ضمانت جوابگویی
guarantees
U
ضمانت کردن
assurances
U
ضمانت وثیقه
guarantee
U
ضمانت کردن
answering
U
ضمانت کردن
answered
U
ضمانت کردن
pledges
U
وثیقه ضمانت
responsibilities
U
ضمانت جوابگویی
answers
U
ضمانت کردن
warranty
U
ضمانت نامه
bonded
U
ضمانت شده
pledge
U
وثیقه ضمانت
pledged
U
وثیقه ضمانت
projections
U
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
projection
U
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
hyperventilation
U
تنفس زیاد بطوریکه مقدار دی اکسید کربن در خون از مقدارعادی ان کمتر میشود و سبب تشنج سرگیجه و غش میگردد
personal assistant
فردی که کارهای دفتری و مدیریتی برای فرد دیگری انجام میدهد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com