English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 34 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
amortize U بدیگری واگذارکردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
attack U با گفتارونوشتجات بدیگری حمله کردن
attacked U با گفتارونوشتجات بدیگری حمله کردن
attacks U با گفتارونوشتجات بدیگری حمله کردن
to sell out U بدیگری واگذار کردن ورفتن
birl U شراب نوشیدن وجام را بدیگری دادن
clientship U حالت پاسمت کسیکه بدیگری پناهنده شده یا اوراوکیل خودکرده است
make over U واگذارکردن
to hand over U واگذارکردن
vests U واگذارکردن
vest U واگذارکردن
admitting U واگذارکردن
admits U واگذارکردن
admit U واگذارکردن
entrusts U واگذارکردن
yield U واگذارکردن
yielded U واگذارکردن
yields U واگذارکردن
entrusting U واگذارکردن
entrust U واگذارکردن
to submit to a U بحکمیت واگذارکردن
to put out to lease U یا اجاره واگذارکردن
to give away U واگذارکردن رسواکردن
title U واگذارکردن عنوان دادن به
titles U واگذارکردن عنوان دادن به
quiteclaim U چشم پوشیدن از واگذارکردن
abandoning U واگذارکردن تسلیم شدن
abandons U واگذارکردن تسلیم شدن
basic of issue U مبنای واگذارکردن اقلام
abandon U واگذارکردن تسلیم شدن
wills U با وصیت واگذارکردن خواستن
willed U با وصیت واگذارکردن خواستن
will U با وصیت واگذارکردن خواستن
to vest a property in any one U ملکی رابکسی واگذارکردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com