Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
tenuous
U
بدون نقطه اتکاء
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stay
U
نقطه اتکاء
staddle
U
نقطه اتکاء
fulcrum
U
نقطه اتکاء
stayed
U
نقطه اتکاء
point d'appui
U
نقطه اتکاء
center
U
متمرکز نقطه اتکاء
mainstays
U
وابستگی عمده نقطه اتکاء
mainstay
U
وابستگی عمده نقطه اتکاء
fulcrum
U
دارای نقطه اتکاء کردن
pivots
U
محور اصلی کار نقطه اتکاء
pivoted
U
محور اصلی کار نقطه اتکاء
pivot
U
محور اصلی کار نقطه اتکاء
sheet anchor
U
لنگر سنگین کمر کشتی نقطه اتکاء
sheet anchors
U
لنگر سنگین کمر کشتی نقطه اتکاء
recycle
U
برگشتن به نقطه شروع برنامه داده پرداز الکترونیک بدون وارد شدن دادههای جدید
recycles
U
برگشتن به نقطه شروع برنامه داده پرداز الکترونیک بدون وارد شدن دادههای جدید
recycling
U
برگشتن به نقطه شروع برنامه داده پرداز الکترونیک بدون وارد شدن دادههای جدید
junctions
U
محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junction
U
محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
reference point
U
نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
control point
U
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
dependence
U
اتکاء
behind
U
اتکاء
behinds
U
اتکاء
interdependence
U
اتکاء متقابل
self-assurance
U
اتکاء به نفس
inexistency
U
اتکاء ذاتی
atony
U
عدم اتکاء
indpendence
U
اتکاء نفس
bearing plate
U
صفحه اتکاء
interdependency
U
اتکاء متقابل
arc boutant
U
قوس اتکاء
self reliance
U
اتکاء بنفس خود
inexistence
U
معدومی اتکاء ذاتی
self support
U
اتکاء بخود تکفل مخارج خود
diffident
U
دارای عدم اتکاء بنفس محجوب
pull up point
U
نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
triple point
U
نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
foot spot
نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
bearing
U
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
picture point
U
نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
ti;me to go
U
زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
line of vision
U
خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
pointillism
U
شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
free drop
U
برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
switching
U
مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
zeros
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zero
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
azimuth
U
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
marks
U
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
approach
U
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approached
U
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approaches
U
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
load point
U
نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
mark
U
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
without any reservation
U
بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
informally
U
بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
pyramid spot
U
نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
crossing points
U
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
crossing point
U
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
flash point
U
نقطه الوگیری نقطه افروزش
unformed
U
بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
holding point
U
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
roll in point
U
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
flattest
U
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flat
U
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
independently
U
آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
of no interest
U
بدون اهمیت
[بدون جلب توجه]
Taoism
U
روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
parataxis
U
مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law
U
مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
punctuation mark
U
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation marks
U
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
litter relay point
U
نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
offhand
U
بدون مقدمه بدون تهیه
unbranched
U
بدون انشعاب بدون شعبه
achylous
U
بدون کیلوس بدون قیلوس
unstressed
U
بدون اضطراب بدون کشش
point-to-point connection
U
اتصال نقطه به نقطه
pointillism
U
نقاشی نقطه نقطه
point to point network
U
شبکه نقطه به نقطه
break up point
U
نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
self depedence
U
اتکاء بنفس اعتماد بنفس
self dependence
U
اتکاء به نفس اعتماد به نفس
post tensioning
U
پیش تنیدگی ناشی از کشش ارماتورهائی که بعد از بتن ریزی تحت کشش قرارگرفته و روی بتن عمل امده و سخت شده اتکاء دارد
lied
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
polkadot
U
طرح نقطه نقطه خال خال
speckle
U
نقطه نقطه یا خال خال کردن
recoilless
U
جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
inoperculate
U
بدون سرپوش جانور بدون سرپوش
pricking
U
نقطه
pricks
U
نقطه
pricked
U
نقطه
speck
U
نقطه
prick
U
نقطه
ice point
U
نقطه یخ
ice melting point
U
نقطه یخ
point
U
نقطه
ellipsis
U
سه نقطه
[...]
spot
U
نقطه
dotty
U
نقطه نقطه
specks
U
نقطه
point to point line
U
خط نقطه به نقطه
point to point
U
نقطه به نقطه
spots
U
نقطه
neel point
U
نقطه نل
period
U
نقطه
punctum
U
نقطه
tittle
U
نقطه
spotter
U
نقطه نقطه
dotting
U
نقطه
dot
U
نقطه
periods
U
نقطه
stpular
U
نقطه نقطه
punctulate
U
نقطه نقطه
speckle
U
نقطه
jot
U
نقطه
jotted
U
نقطه
punchation
U
نقطه
two dots one dash line
U
خط دو نقطه یک خط
jots
U
نقطه
full stop
U
نقطه
punctation
U
نقطه
punctate
U
نقطه نقطه
full stops
U
نقطه
shut down point
U
نقطه تعطیل
singular point
U
نقطه منفرد
singular point
U
نقطه تکین
smoke point
U
نقطه دود
softening point
U
نقطه نرمش
solidification point
U
نقطه انجماد
break
U
نقطه فرودپرنده
breaks
U
نقطه فرودپرنده
saddle point
U
نقطه زینی
scotoma
U
نقطه کور
flecks
U
نقطه خال
flecks
U
خط خط کردن نقطه نقطه کردن
point
U
نقطه نوک
fleck
U
نقطه خال
pivot point
U
نقطه مفصلی
pinto
U
نقطه نقطه خال خال
pintle center
U
نقطه لولا
fleck
U
خط خط کردن نقطه نقطه کردن
foibles
U
نقطه ضعف
foible
U
نقطه ضعف
semicolon
U
واوک و نقطه
seperation point
U
نقطه جدایی
dotted
U
نقطه دار
dotted
U
خط نقطه چین
dots
U
نقطه چین
optic disk
U
نقطه کور
optimum point
U
نقطه مطلوب
plotted
U
نقطه موقعیت
pain spot
U
نقطه درد
outmost
U
اقصی نقطه
plots
U
نقطه موقعیت
softening point
U
نقطه نرمی
ordinate
U
عرض نقطه
plot
U
نقطه موقعیت
equinox
U
نقطه اعتدالین
operating point
U
نقطه کار
hot spots
U
نقطه داغ
phosphor dot
U
نقطه فسفری
perihelion
U
نقطه الراس
percentile point
U
نقطه صدکی
whither
U
بکدام نقطه
spot of enforcement
U
نقطه پنالتی
penalty spot
U
نقطه پنالتی
splotch
U
نقطه وصله
penalty kick mark
U
نقطه پنالتی
solidifying point
U
نقطه انجماد
solstitial point
U
نقطه انقلاب
punctual
U
ثابت در یک نقطه
hot spot
U
نقطه داغ
optimum point
U
نقطه ایده ال
pivot point
U
نقطه نشانه
projection of a point
U
تصویر نقطه
turn-offs
U
نقطه تحول
turn-offs
U
نقطه انحراف
marks
U
پایه نقطه
stpular
U
نقطه مانند
mark
U
پایه نقطه
counterpoint
U
نقطه مقابل
post equivalence point
U
پس از نقطه هم ارزی
dotting
U
نقطه گذاشتن
dotting
U
نقطه دارکردن
dot
U
نقطه گذاشتن
dot
U
نقطه دارکردن
point plotting
U
رسم نقطه
turn-off
U
نقطه انحراف
puncuation
U
نقطه گذاری
punctation
U
نقطه سازی
prick
U
نقطه نت موسیقی
pricked
U
نقطه نت موسیقی
pricking
U
نقطه نت موسیقی
punctate
U
مثل نقطه
pricks
U
نقطه نت موسیقی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com