Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
unaccompanied
U
بدون ملتزمین رکاب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
equipage
U
بنه سفر ملتزمین رکاب
free wheel
U
حرکت بدون رکاب زدن
cortege
U
ملتزمین
meinie
U
ملتزمین
attendance
U
ملتزمین
attendances
U
ملتزمین
meiny
U
ملتزمین
corteges
U
ملتزمین
escort
U
ملتزمین اسکورت
escorted
U
ملتزمین اسکورت
suits
U
خدمتگزاران ملتزمین
suited
U
خدمتگزاران ملتزمین
suit
U
خدمتگزاران ملتزمین
escorting
U
ملتزمین اسکورت
escorts
U
ملتزمین اسکورت
suite
U
همراهان ملتزمین
suites
U
همراهان ملتزمین
retinues
U
خدم وحشم ملتزمین
retinue
U
خدم وحشم ملتزمین
stepping
U
رکاب
pole climber
U
رکاب
etrier
U
رکاب
pedalled
U
رکاب
running bourd
U
رکاب
pedal
U
رکاب
step
U
رکاب
runing board
U
رکاب
stirrup
U
رکاب
stirrups
U
رکاب
pedalling
U
رکاب
pedals
U
رکاب
straps
U
رکاب
strap
U
رکاب
pedaling
U
رکاب
climber
U
رکاب
climbers
U
رکاب
pedaled
U
رکاب
straps
U
: بند رکاب
pedal
U
رکاب زدن
the strap of a stirrup
U
بند رکاب
fifi hook
U
رکاب کوهنوردی
pedalling
U
رکاب زدن
pedaled
U
رکاب زدن
suspension bow
U
رکاب اویزان
pedaling
U
رکاب زدن
pedalled
U
رکاب زدن
trouser strap
U
رکاب شلوار
strapped
U
رکاب دار
safety belt
U
کمربند رکاب
safety belts
U
کمربند رکاب
stirrup
U
رکاب اسب
pedals
U
رکاب زدن
strap
U
: بند رکاب
treadles
U
رکاب ماشین
stirrups
U
رکاب اسب
treadle
U
رکاب ماشین
pedalled
U
وابسته به رکاب پازدن
climbers
U
رکاب سیم کشی
pedalling
U
وابسته به رکاب پازدن
gearwheel
U
چرخ رکاب دوچرخه
running board
U
تخته رکاب اتومبیل
pedaled
U
وابسته به رکاب پازدن
pedal
U
وابسته به رکاب پازدن
treadle
U
جاپایی رکاب ساختن
pedals
U
وابسته به رکاب پازدن
pedaling
U
وابسته به رکاب پازدن
treadles
U
جاپایی رکاب ساختن
shifting pedal
U
رکاب صدا خفه کن
stirrups
U
رکاب سیم کشی
stirrup
U
رکاب سیم کشی
footstall
U
رکاب زین زنانه
informally
U
بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
without any reservation
U
بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
stirrup
U
هرچیزی شبیه رکاب استخوان رکابی
stirrups
U
هرچیزی شبیه رکاب استخوان رکابی
acey deucy
U
کوتاهتر کردن رکاب راست ازرکاب چپ
unformed
U
بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
flat
U
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flattest
U
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
independently
U
آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
of no interest
U
بدون اهمیت
[بدون جلب توجه]
Taoism
U
روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
standstill
U
در کنار یکدیگر رکاب زدن و درانتظار اشتباه حریف بودن برای گریز
suck wheels
U
رکاب زدن پشت سر دوچرخه سوار دیگر به منظور کاستن از فشار هوا
parataxis
U
مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law
U
مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
offhand
U
بدون مقدمه بدون تهیه
achylous
U
بدون کیلوس بدون قیلوس
unstressed
U
بدون اضطراب بدون کشش
unbranched
U
بدون انشعاب بدون شعبه
recoilless
U
جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
inoperculate
U
بدون سرپوش جانور بدون سرپوش
strap
U
تسمه رکاب تسمه
straps
U
تسمه رکاب تسمه
soft-pedaled
U
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedal
U
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedalled
U
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedals
U
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedalling
U
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedaling
U
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft pedal
U
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
to a certainty
U
بدون شک
obtrusively
U
بدون حق
unstressed
U
بدون مد
not nearctic
U
بدون
wanting
U
بدون
and no mistake
U
بدون شک
goalless
U
بدون گل
sans
U
بدون
ex-
U
بدون
acheilous
U
بدون لب
but
U
بدون
acheilos
U
بدون لب
indubitable
U
بدون شک
bottomless
U
بدون ته
ex
U
بدون
without
U
بدون
undoubted
U
بدون شک
doubtlessly
U
بدون شک
undoubtedly
U
بدون شک
i'll warrant
U
بدون شک
unadvised
U
بدون اطلاع
unaligned
U
بدون صف ارایی
unblushing
U
بدون شرم
nonstop
U
بدون توقف
nonsyllabic
U
بدون هجایی
undeviating
U
بدون تردیدرای
searchless
U
بدون جستجو
sans recours
U
بدون رجوع
undeviating
U
بدون انحراف
on the square
U
بدون کجی
strikeless
U
بدون ضربت
valveless
U
بدون سوپاپ
stemless
U
بدون تنه
stemless
U
بدون ساقه
sans ceremonie
U
بدون تشریفات
unceasing
U
بدون وقفه
constantly
U
بدون تغییر
scoreless
U
بدون امتیاز
shadeless
U
بدون سایه
shockless
U
بدون ضربه
run on
U
بدون وقفه
recoilless
U
بدون لنگر
quiescently
U
بدون جنبش
tenantless
U
بدون مستاجر
toeless
U
بدون پنجه
unoccupied
U
بدون مستاجر
safely
U
بدون خطر
pathless
U
بدون جاده
faultless
U
بدون خطا
terrorless
U
بدون ترس
termless
U
بدون شرط
prosaically
U
بدون لطافت
consistently
U
بدون تناقض
soilless
U
بدون خاک
exclusive of
U
بدون در نظرگرفتن
degas
U
بدون گازکردن
dealated
U
بدون بال
toothless
U
بدون دندانه
cordless
U
بدون سیم
by rote
U
بدون فکر
continuously
U
بدون توقف
unresponsive
U
بدون احتیاط
confidently
U
بدون شبهه
acarpous
U
بدون میوه
deice
U
بدون یخ کردن
immediately
U
بدون واسطه
notwithstanding
U
بدون توجه
involuntarily
U
بدون اراده
discontinuously
U
بدون اتصال
disconnectedly
U
بدون ارتباط
dimensionless
U
بدون بعد
bloodless
U
بدون خونریزی
diamensionless
U
بدون بعد
diamensionless
U
بدون اندازه
unfurnished
U
بدون اثاثیه
undue
U
بدون مداخله
bloodlessly
U
بدون خونریزی
acranial
U
بدون کاسهء سر
acold
U
بدون احساسات
acid free
U
بدون اسید
unalloyed
U
بدون الیاژ
adrift
U
بدون هدف
achromic
U
بدون ترخیم
unselfish
U
بدون خودخواهی
achromatic
U
بدون ترخیم
air dry
U
بدون رطوبت
ametabolic
U
بدون دگردیسی
ametabolous
U
بدون دگردیسی
bareheaded
U
بدون کلاه
expired
U
بدون اعتبار
inoffensive
U
بدون زنندگی
awless
U
بدون بیم
avirulent
U
بدون شدت
anechoic
U
بدون انعکاس
blankly
U
بدون مقصودیامعنی
vainly
U
بدون نتیجه
achlamydeous
U
بدون پوشش
failure free
U
بدون خرابی
unequivocal
U
بدون ابهام
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com