English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
free from slip U بدون لغزش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
informally U بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
without any reservation U بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
unformed U بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
flat U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flattest U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
independently U آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
of no interest U بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
slithered U لغزش
slithering U لغزش
slithers U لغزش
lapse U لغزش
surefooted U بی لغزش
slither U لغزش
lapsus U لغزش
lap sus U لغزش
trip U لغزش
peccadillos U لغزش
petty offence U لغزش
trips U لغزش
slide U لغزش
slides U لغزش
errors U لغزش
fingerfehler U لغزش
fauxpas U لغزش
peccadilloes U لغزش
peccadillo U لغزش
slippage U لغزش
slipping U لغزش
sure-footed U بی لغزش
lapsing U لغزش
sliding U لغزش
sure footed U بی لغزش
lapses U لغزش
error U لغزش
slips U لغزش
peccabillo U لغزش
gaffes U لغزش
gaffe U لغزش
slip U لغزش
faux pas U لغزش
anti skid U ضد لغزش
offenses U لغزش
offence U لغزش
tripped U لغزش
line of sliding U خط لغزش
yori ashi U لغزش پا
offense,etc U لغزش
slipped U لغزش
Taoism U روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
unerring U غیرقابل لغزش
balk U مایهء لغزش
lapsus memoriac U اشتباه یا لغزش
baulking U مایهء لغزش
metachronism U لغزش تاریخی
infallible U لغزش ناپذیر
guide way U مسیر لغزش
lapsus linguae U لغزش زبانی
lapsus memoriae U لغزش حافظه
lapsus linguac U لغزش درسخن
land alide U لغزش زمین
lapsus linguac U لغزش زبان
earth fall U لغزش خاک
Freudian slip U لغزش فرویدی
Freudian slips U لغزش فرویدی
balked U مایهء لغزش
free from slip U خالی از لغزش
non skid quality U خاصیت ضد لغزش
balking U مایهء لغزش
inerrability U لغزش ناپذیری
inerrable U لغزش ناپذیری
balks U مایهء لغزش
infallibly U لغزش ناپذیری
stumbling block U سنگ لغزش
stumbling block U موجب لغزش
baulked U مایهء لغزش
stumbling blocks U سنگ لغزش
stumbling blocks U موجب لغزش
baulks U مایهء لغزش
mistook U لغزش خوردن
lapsus calami U لغزش قلمی
anti-slip foot پایه ضد لغزش
glide plane U سطح لغزش
anti skid system U سیستم ضد لغزش
slip of the tongue U لغزش زبان
slip band U نوار لغزش
slip plane U سطح لغزش
asymmetrical sweep U لغزش انحرافی
trips U سفر لغزش
court of petty offences U دادگاه لغزش
fabllibility U لغزش پذیری
anti slip plate U ورقه ضد لغزش
to oversee oneself U لغزش خوردن
back slide U لغزش به عقب
anti skid protection U حفافت از لغزش
tripped U سفر لغزش
trip U سفر لغزش
paralogism U لغزش منطقی
to make a slip U لغزش خوردن
faltered U تزلزل یا لغزش پیداکردن
falters U تزلزل یا لغزش پیداکردن
slip proof U مقام در برابر لغزش
slip regulator U تنظیم کننده لغزش
falter U تزلزل یا لغزش پیداکردن
inerrably U بطور لغزش ناپذیر
police magistrate U رئیس دادگاه لغزش
bobbles U اشتباه کاری لغزش
bobble U اشتباه کاری لغزش
angle of sideslip U زاویه لغزش جانبی
drunkennes U خطای جابجایی یا لغزش
schuss U لغزش بطورمستقیم وسریع
parataxis U مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law U مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
achylous U بدون کیلوس بدون قیلوس
offhand U بدون مقدمه بدون تهیه
unbranched U بدون انشعاب بدون شعبه
unstressed U بدون اضطراب بدون کشش
floundering U نوعی ماهی پهن لغزش
power slide U لغزش به کنار در پیچ مسیر
flounders U نوعی ماهی پهن لغزش
plane of asymmetry U سطح مسیر لغزش انحرافی
anti skid chain U زنجیر محافظ در برابر لغزش
flounder U نوعی ماهی پهن لغزش
floundered U نوعی ماهی پهن لغزش
asymmetrical sweep U باد انحرافی لغزش هواپیما از مسیر
slippage U میزان لغزش یا کم وزیادی چیزی از حد عادی ان
surging U تکان خوردن لغزش پیدا کردن
turn and slip U زاویه دور زدن و لغزش مسیر هواپیما
to p upon any one's blunder U لغزش کسیراباشتیاق پیداکردن وبدان حمله نمودن
slips U لغزش ازمسیر تصحیح مسیر چتر یاگلوله از نظرانحراف باد
slipped U لغزش ازمسیر تصحیح مسیر چتر یاگلوله از نظرانحراف باد
slip U لغزش ازمسیر تصحیح مسیر چتر یاگلوله از نظرانحراف باد
automatic trim U روش کنترل خودکار لغزش یاانحراف جانبی هواپیما ازروی مسیر
joggle U بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggling U بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggled U بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggles U بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
recoilless U جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
forward slip U جلو افتادگی لغزش به سمت جلو
inoperculate U بدون سرپوش جانور بدون سرپوش
tripped U لغزش خوردن سکندری خوردن
trip U لغزش خوردن سکندری خوردن
trips U لغزش خوردن سکندری خوردن
not nearctic U بدون
bottomless U بدون ته
and no mistake U بدون شک
undoubted U بدون شک
acheilos U بدون لب
to a certainty U بدون شک
ex- U بدون
doubtlessly U بدون شک
wanting U بدون
goalless U بدون گل
sans U بدون
indubitable U بدون شک
i'll warrant U بدون شک
obtrusively U بدون حق
but U بدون
unstressed U بدون مد
ex U بدون
undoubtedly U بدون شک
acheilous U بدون لب
without U بدون
faultless U بدون خطا
safely U بدون خطر
sans ceremonie U بدون تشریفات
prosaically U بدون لطافت
recoilless U بدون لنگر
quiescently U بدون جنبش
unoccupied U بدون مستاجر
sans recours U بدون رجوع
searchless U بدون جستجو
scoreless U بدون امتیاز
run on U بدون وقفه
shadeless U بدون سایه
termless U بدون شرط
unequivocally U بدون ابهام
tenantless U بدون مستاجر
unceasing U بدون وقفه
constantly U بدون تغییر
terrorless U بدون ترس
strikeless U بدون ضربت
stemless U بدون تنه
soilless U بدون خاک
shockless U بدون ضربه
consistently U بدون تناقض
pathless U بدون جاده
unequivocal U بدون ابهام
toeless U بدون پنجه
stemless U بدون ساقه
free from backlash U بدون لقی
expired U بدون اعتبار
inoffensive U بدون زنندگی
disconnectedly U بدون ارتباط
dimensionless U بدون بعد
diamensionless U بدون بعد
diamensionless U بدون اندازه
deice U بدون یخ کردن
blankly U بدون مقصودیامعنی
discontinuously U بدون اتصال
inelastic U بدون کشش
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com