English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
without distinction of sex U بدون فرق گذاری در بین ذکورواناث
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
residential investments U سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
acceleration principle U یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
desired investment U سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
overcapitalization U سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
punctuation mark U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation marks U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
informally U بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
without any reservation U بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
unformed U بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
cooperative scorer U بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
unintended investment U سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
flattest U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flat U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
independently U آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
of no interest U بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
Taoism U روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
parataxis U مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law U مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
unstressed U بدون اضطراب بدون کشش
unbranched U بدون انشعاب بدون شعبه
offhand U بدون مقدمه بدون تهیه
achylous U بدون کیلوس بدون قیلوس
public U روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
fuze U ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
fuzing U چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن
recoilless U جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
coding U کد گذاری
indention U تو گذاری
lineation U خط گذاری
inoperculate U بدون سرپوش جانور بدون سرپوش
prefixion U پیش گذاری
piping U لوله گذاری
coding U کد گذاری چیزی
sedimentation U لایه گذاری
insertion U جوف گذاری
trapping U تله گذاری
edging U لبه گذاری
mining U مین گذاری
sedimentation U رسوب گذاری
numbering U شماره گذاری
indentations U دندانه گذاری
signallzation U علامت گذاری
demarcation U علامت گذاری
sequencing U ترتیب گذاری
scale factor U مقیاس گذاری
indentation U دندانه گذاری
devise U ارث گذاری
prefixion U جلو گذاری
devising U ارث گذاری
coding U علامت گذاری
marking U علامت گذاری
edgings U لبه گذاری
valuations U ارزش گذاری
puncuation U نقطه گذاری
devises U ارث گذاری
preterition U فرو گذاری
devised U ارث گذاری
prefixion U سرواژه گذاری
prefixture U پیش گذاری
marks U علامت گذاری
mark U علامت گذاری
prefixture U جلو گذاری
prochronism U جلوترتاریخ گذاری
prefixture U سرواژه گذاری
markings U علامت گذاری
valuation U ارزش گذاری
interposition U پا میان گذاری
synthesizing U هم گذاری کردن
hyphenation U خط تیره گذاری
lable U جهت گذاری
limit of load U حد بار گذاری
punctuation U نقطه گذاری
lodgement U ودیعه گذاری
lodgment U ودیعه گذاری
disposure U درمعرض گذاری
dimensioning U اندازه گذاری
casings U لوله گذاری
synthesizes U هم گذاری کردن
synthesized U هم گذاری کردن
synthesize U هم گذاری کردن
imposition of hands U دست گذاری
idegraphy U نشان گذاری
iatraliptics U مرهم گذاری
hypothecation U رهن گذاری
hypothecation U گرو گذاری
inunction U مرهم گذاری
synthesised U هم گذاری کردن
masking U نقاب گذاری
synthesises U هم گذاری کردن
synthesising U هم گذاری کردن
casing U لوله گذاری
juxtaposition U پهلوی هم گذاری
demomination U نام گذاری
lettering U حروف گذاری
loading U بار گذاری
nomenclauture U نام گذاری
tubing U لوله گذاری
impressions U نشان گذاری
impression U نشان گذاری
encoding U رمز گذاری
petarder U مامورخرج گذاری پل
denomination U نام گذاری
denominations U نام گذاری
aggradation U ابرفت گذاری
nomography U فن قانون گذاری
nomographer U قانون گذاری
mark sensing U نشان گذاری
dateline U تاریخ گذاری
cupellation U قال گذاری
codes and codification U علامت گذاری
capitalization U سرمایه گذاری
minelaying U مین گذاری
ingravescence U رو بشدت گذاری
spacing U فاصله گذاری
load U فشنگ گذاری
pricing U قیمت گذاری
notations U نشان گذاری
settings U کار گذاری
notation U نشان گذاری
policy-making U سیاست گذاری
policy making U سیاست گذاری
coronations U تاج گذاری
setting U کار گذاری
costing U هزینه گذاری
costing U قیمت گذاری
enterprises U سرمایه گذاری
investments U سرمایه گذاری
sanding U ماسه گذاری
earmarking U علامت گذاری
ovulation U تخمک گذاری
frustration U عقیم گذاری
scaling U مقیاس گذاری
weft insertion U پود گذاری
coronation U تاج گذاری
heading U عنوان گذاری
headings U عنوان گذاری
frustrations U عقیم گذاری
grading U نمره گذاری
legislation U قانون گذاری
finance U سرمایه گذاری
financed U سرمایه گذاری
finances U سرمایه گذاری
financing U سرمایه گذاری
scoring U نمره گذاری
pagination U صفحه گذاری
padding U لایی گذاری
undervaluation U کم ارزش گذاری
synthesis U هم گذاری اختلاط
syntheses U هم گذاری اختلاط
nominations U نام گذاری
nomination U نام گذاری
invest U سرمایه گذاری
insulation U عایق گذاری
loads U فشنگ گذاری
structuralization U بنیان گذاری
ovulations U تخمک گذاری ها
exposure U درمعرض گذاری
exposures U درمعرض گذاری
indexing U شاخص گذاری
indents U دندانه گذاری
pointing U نقطه گذاری
wicking U فتیله گذاری
enterprise U سرمایه گذاری
filling U لایی گذاری
investment U سرمایه گذاری
invests U سرمایه گذاری
indent U دندانه گذاری
indenting U دندانه گذاری
invested U سرمایه گذاری
discrimination U فرق گذاری
collocation U باهم گذاری
investing U سرمایه گذاری
fillings U لایی گذاری
infix notation U نشان گذاری میانوندی
foreign investment U سرمایه گذاری خارجی
assembly U هیئت قانون گذاری
induced investment U سرمایه گذاری القائی
capital output ratio U ضریب سرمایه گذاری
industrial investment U سرمایه گذاری صنعتی
punctuating U نقطه گذاری کردن
iinfix notation U نشان گذاری میانوندی
point U نقطه گذاری کردن
disposal U مصرف درمعرض گذاری
gross investment U سرمایه گذاری ناخالص
fixed investment U سرمایه گذاری ثابت
excess n notation U نشان گذاری با افزونی n
punctuate U نقطه گذاری کردن
christens U نام گذاری کردن
ice mining U مین گذاری یخها
punctuated U نقطه گذاری کردن
nomenclature U نام گذاری قطعات
punctuates U نقطه گذاری کردن
christened U نام گذاری کردن
loads U خرج گذاری کردن
valuation U ارزش گذاری تصدیق
invested U سرمایه گذاری کردن
investing U سرمایه گذاری کردن
valuations U ارزش گذاری تصدیق
loads U ذخیره گذاری کردن
mining U مین گذاری کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com