Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
subsegment
U
بخشی کوچک یک سگمنت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
segments
U
فضای آدرس حافظه که به فضاهایی به نام سگمنت تقسیم میشود. آدرس دادن به یک محل خاص , مقدار سگمنت و امنت باید مشخص باشند
segment
U
فضای آدرس حافظه که به فضاهایی به نام سگمنت تقسیم میشود. آدرس دادن به یک محل خاص , مقدار سگمنت و امنت باید مشخص باشند
pinned
U
فلز کوچک یا بخشی از دو شاخه که در سوراخ سوکت می رود
pinning
U
فلز کوچک یا بخشی از دو شاخه که در سوراخ سوکت می رود
pin
U
فلز کوچک یا بخشی از دو شاخه که در سوراخ سوکت می رود
subset
U
مجموعه کوچک داده ها که خود بخشی از یک مجموعه بزرگتر هستند
download
U
1-بارکردن برنامه یا بخشی از داده ازمحدودهای ازکامپیوتر ها توسط خط تلفن . 2-بار کردن داده از CPU به کامپیوتر کوچک 3-ارسال نوشتار چاپگر ذخیره شده روی دیسک به چاپگر
scissoring
U
1-معرفی بخشی از تصویرو سپس بریدن آن به طوری که قابل چسباندن در تصویر دیگر باشد.2-معرفی بخشی از تصویروحذف هراخلاعی خارج از این ناحیه
petty cash
صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
gemmule
U
یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
widget
U
آلت کوچک
[ابزار ]
[اسباب مکانیکی کوچک]
increment
U
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
pig board
U
تخته کوچک برای موجهای کوچک
increments
U
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
jigger
U
بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
knobble
U
برامدگی کوچک گره کوچک
pannikin
U
لیوان کوچک پیمانه کوچک
applet
U
1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
small scale
U
طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
small-scale
U
طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
storage
U
1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
tripartite
U
سه بخشی
triplet
U
سه بخشی
fraction
U
بخشی از
bisection
U
دو بخشی
parochial
U
بخشی
fractions
U
بخشی از
ninefold
U
نه بخشی
sextet
U
شش بخشی
trichotomous
U
سه بخشی
triarchy
U
سه بخشی
hexaploid
U
شش بخشی
regional
<adj.>
U
بخشی
local
<adj.>
U
بخشی
sextets
U
شش بخشی
as part of
U
بخشی از
divisor
U
بخشی
sectorial
U
بخشی
portions
U
بخشی
partial
U
بخشی
Centigrade
U
صد بخشی
portion
U
بخشی
sectoral
U
بخشی
dichotomous
U
دو بخشی
stens
U
مقیاس ده بخشی
equipartition principle
U
اصل هم بخشی
stanza
U
بخشی از بازی
stanine scale
U
مقیاس نه بخشی
haxamerous
U
شش بخشی شش قسمتی
vitalization
U
حیات بخشی
stanine score
U
نمره نه بخشی
fytte
U
بخشی ازشعر
partial
U
بخشی قسمتی
drill tang
بخشی از مته
pleasurability
U
لذت بخشی
polychotomy
U
چند بخشی
part way
U
بخشی از راه
dezincification
U
فرسودگی بخشی
animations
U
جان بخشی
heptamerous
U
هفت بخشی
healthfulness
U
صحت بخشی
fraction
U
1-بخشی از یک واحد
animation
U
جان بخشی
fractions
U
1-بخشی از یک واحد
pleasurableness
U
فرح بخشی
stanzas
U
بخشی از بازی
vivification
U
حیات بخشی
effectiveness
U
اثر بخشی
contribute
U
هم بخشی کردن
part
U
بخشی از چیزی
sectoral integation
U
یکپارچگی بخشی
sectoral integation
U
ادغام بخشی
effectiveness
U
تاثیر بخشی
rehabilitation
U
توان بخشی
slice
U
بخشی از چیزی
two sector economy
U
اقتصاد دو بخشی
slices
U
بخشی از چیزی
personification
U
شخصیت بخشی
contributed
U
هم بخشی کردن
trichotomy
U
سه بخشی بودن
genbraliztion
U
کلیت بخشی
triploid
U
سه قسمتی سه بخشی
refreshment
U
نیرو بخشی
refreshments
U
نیرو بخشی
satisfactoriness
U
رضایت بخشی
two sector model
U
الگوی دو بخشی
contributing
U
هم بخشی کردن
physical medicine
U
طب توان بخشی
contributes
U
هم بخشی کردن
efficiency
U
اثر بخشی
courses
U
بخشی از غذا اموزه
coursed
U
بخشی از غذا اموزه
course
U
بخشی از غذا اموزه
charitableness
U
خیرخواهی صدقه بخشی
a rosy future
U
آینده امید بخشی
array
U
بخشی از داده در آرایه
contribution
U
هم بخشی همکاری وکمک
vocational rehabilitation
U
توان بخشی شغلی
arrays
U
بخشی از داده در آرایه
partial
U
نیمه کاره بخشی از
cost effectiveness
U
تاثیر بخشی هزینه
contributions
U
هم بخشی همکاری وکمک
barge-course
U
[بخشی از سفال بام]
lobe
U
بخشی از عضله یا مغز
flushing
U
فایل یا بخشی از حافظه
tag
U
بخشی از دستور کامپیوتری
flushes
U
فایل یا بخشی از حافظه
flush
U
فایل یا بخشی از حافظه
revivification
U
باز جان بخشی
fetch
U
دستیابی به بخشی از حافظه
fetched
U
دستیابی به بخشی از حافظه
sectoral planning
U
برنامه ریزی بخشی
lobes
U
بخشی از عضله یا مغز
fetches
U
دستیابی به بخشی از حافظه
stanza
U
بخشی ازبازی هاکی
stanzas
U
بخشی ازبازی هاکی
tags
U
بخشی از دستور کامپیوتری
staves
U
مقیاس پنج بخشی
nose band
U
بخشی از کلگی اسب
phased
U
بخشی از فرآیند بزرگتر
phases
U
بخشی از فرآیند بزرگتر
phase
U
بخشی از فرآیند بزرگتر
inter sectoral planning
U
برنامه ریزی بین بخشی
box section leg
U
ساق یا پایه بخشی از جعبه
building unit
U
جزء ساختمانی بخشی از یک ساختمان
physical medicine
U
درمان بدنی و توان بخشی
overlap
U
پوشاندن بخشی از چیزی با دیگری
palm of a glove
U
بخشی از دستگش که کف دست را می پوشاند
moto
U
بخشی از مسابقه موتورسیکلت رانی
overlaps
U
پوشاندن بخشی از چیزی با دیگری
overlapped
U
پوشاندن بخشی از چیزی با دیگری
selectively
U
نمایش یا چاپ بخشی از حافظه
cost effectiveness analysis
U
تحلیل تاثیر بخشی هزینه ها
selective
U
نمایش یا چاپ بخشی از حافظه
reviviscence
U
بهوش اوری نیرو بخشی
file
U
بخشی از داده روی کامپیوتر
the pale
U
بخشی از ایرلند که در قلمردانگلیس است
A part of Iranian territory.
U
بخشی از خاک ( سرزمین) ایران
filed
U
بخشی از داده روی کامپیوتر
parterre
U
بخشی ازتماشاخانه که پشت سرنوازندگان است
satellite
U
کامپیوترکوچک که بخشی ازسیستم بزرگتر است
rehabilitation
U
تجدید قوا کردن توان بخشی
zero
U
پرکردن بخشی از حافظه با مقادیر صفر
zeroes
U
پرکردن بخشی از حافظه با مقادیر صفر
zeros
U
پرکردن بخشی از حافظه با مقادیر صفر
municipalities
U
شهریا بخشی که دارای شهرداری است
highlight
U
جدا کردن بخشی از متن از سایر آن
internal
U
دستوری که بخشی از سیستم عامل است
highlights
U
جدا کردن بخشی از متن از سایر آن
front
U
بخشی از چیزی که از عقب به نظر آید
branches
U
جهش از بخشی از برنامه به بخش دیگر
fronting
U
بخشی از چیزی که از عقب به نظر آید
beginning
U
حرف یا نشانه آغاز بخشی از داده
usenet
U
بخشی از اینترنت که حاوی مجمعی است
beginnings
U
حرف یا نشانه آغاز بخشی از داده
municipality
U
شهریا بخشی که دارای شهرداری است
highlighted
U
جدا کردن بخشی از متن از سایر آن
satellites
U
کامپیوترکوچک که بخشی ازسیستم بزرگتر است
carrier
U
وسیلهای که بخشی از میکروفیلم را نگه می دارد
titillated
U
بطور لذت بخشی تحریک کردن
titillates
U
بطور لذت بخشی تحریک کردن
titillating
U
بطور لذت بخشی تحریک کردن
intussusception
U
دخول بخشی از روده در بخش دیگر
storage
U
بخشی از حافظه برای ذخیره اطلاعات
introsusception
U
دخول بخشی از روده در بخش دیگر
to put in a piece of work
U
بخشی از کار دیگران را انجام دادن
bungs
U
بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
bunging
U
بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
selective
U
مرتب کردن بخشی از داده ها به ترتیب
bunged
U
بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
bung
U
بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
carriers
U
وسیلهای که بخشی از میکروفیلم را نگه می دارد
selectively
U
مرتب کردن بخشی از داده ها به ترتیب
titillate
U
بطور لذت بخشی تحریک کردن
metaplasm
U
بخشی ازسفیده که موادیاخته ساز درانست
moto scramble
U
مسابقه چند بخشی درمسیرهای گوناگون
maiden over
U
بخشی از بازی کریکت بدون امتیاز
front line
U
9 بخش اول زمین 81 بخشی گلف
branch
U
جهش از بخشی از برنامه به بخش دیگر
davit
U
جرثقیل کوچک جرثقیل کوچک قایق
nines
U
قسمت اول یادوم زمین 81 بخشی گلف
holdup
U
بازگشت یا نگهداری یک مقدار یا خط ارتباطی یا بخشی از حافظه
transient
U
بخشی از حافظه موقت که در مدت زمانی رخ میدهد
margins
U
فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی
transients
U
بخشی از حافظه موقت که در مدت زمانی رخ میدهد
fails
U
سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
failed
U
سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
operation
U
بخشی از حلقه ماشین در حین اجرای دستور
fail
U
سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
backplane
U
بخشی از ساختمان کامپیوتر که حاوی تختههای مدار
scan
U
بخشی از تصویر که توسط اسکنر خوانده میشود
shirt-tails
U
بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
margin
U
فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی
executes
U
بخشی از حلقه اجرا در حین اجرای دستور
executed
U
بخشی از حلقه اجرا در حین اجرای دستور
general delivery
U
بخشی از ادارهی پست که مسئول اینگونهمراسلات است
hexadecimal notation
U
نمایش بخشی از حافظه در مبنای شانزده تایی
execute
U
بخشی از حلقه اجرا در حین اجرای دستور
descender
U
بخشی از حرف چاپ شده که زیر خط است
scans
U
بخشی از تصویر که توسط اسکنر خوانده میشود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com