English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
stanza U بخشی از بازی
stanzas U بخشی از بازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
harlequinade U بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
maiden over U بخشی از بازی کریکت بدون امتیاز
stroke hole U بخشی از بازی گلف که درانجا امتیاز اضافی به حریف ضعیف داده میشود
Other Matches
scissoring U 1-معرفی بخشی از تصویرو سپس بریدن آن به طوری که قابل چسباندن در تصویر دیگر باشد.2-معرفی بخشی از تصویروحذف هراخلاعی خارج از این ناحیه
shinny U بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
frame U مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
cutthroat U بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
misplay U بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
gamesmanship U مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
game U وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
to make a trick U با کارت شعبده بازی کردن [ورق بازی]
fire fight U ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
kiss in the ring U بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
dib U ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
shinney U بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
inning U گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
charlatanic U امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
crampet game U بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
harlepuinade U نمایش لال بازی ودلقک بازی
Bureaucracy . Red tape . U کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
batting order U ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
round robin (tournament or contest) <idiom> U بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
bisection U دو بخشی
ninefold U نه بخشی
as part of U بخشی از
divisor U بخشی
partial U بخشی
dichotomous U دو بخشی
sectorial U بخشی
sectoral U بخشی
trichotomous U سه بخشی
tripartite U سه بخشی
regional <adj.> U بخشی
local <adj.> U بخشی
triarchy U سه بخشی
triplet U سه بخشی
parochial U بخشی
fraction U بخشی از
fractions U بخشی از
sextets U شش بخشی
portions U بخشی
sextet U شش بخشی
portion U بخشی
hexaploid U شش بخشی
Centigrade U صد بخشی
contribute U هم بخشی کردن
contributing U هم بخشی کردن
fraction U 1-بخشی از یک واحد
stens U مقیاس ده بخشی
partial U بخشی قسمتی
fytte U بخشی ازشعر
trichotomy U سه بخشی بودن
triploid U سه قسمتی سه بخشی
genbraliztion U کلیت بخشی
sectoral integation U ادغام بخشی
fractions U 1-بخشی از یک واحد
contributes U هم بخشی کردن
contributed U هم بخشی کردن
efficiency U اثر بخشی
effectiveness U تاثیر بخشی
drill tang بخشی از مته
effectiveness U اثر بخشی
stanine scale U مقیاس نه بخشی
stanine score U نمره نه بخشی
equipartition principle U اصل هم بخشی
part way U بخشی از راه
sectoral integation U یکپارچگی بخشی
animation U جان بخشی
part U بخشی از چیزی
personification U شخصیت بخشی
refreshment U نیرو بخشی
physical medicine U طب توان بخشی
refreshments U نیرو بخشی
heptamerous U هفت بخشی
vitalization U حیات بخشی
vivification U حیات بخشی
slices U بخشی از چیزی
slice U بخشی از چیزی
healthfulness U صحت بخشی
haxamerous U شش بخشی شش قسمتی
animations U جان بخشی
satisfactoriness U رضایت بخشی
pleasurability U لذت بخشی
polychotomy U چند بخشی
two sector economy U اقتصاد دو بخشی
two sector model U الگوی دو بخشی
dezincification U فرسودگی بخشی
rehabilitation U توان بخشی
pleasurableness U فرح بخشی
billiard point U در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
a rosy future U آینده امید بخشی
stanza U بخشی ازبازی هاکی
vocational rehabilitation U توان بخشی شغلی
coursed U بخشی از غذا اموزه
flushing U فایل یا بخشی از حافظه
array U بخشی از داده در آرایه
arrays U بخشی از داده در آرایه
flush U فایل یا بخشی از حافظه
subsegment U بخشی کوچک یک سگمنت
nose band U بخشی از کلگی اسب
contributions U هم بخشی همکاری وکمک
courses U بخشی از غذا اموزه
barge-course U [بخشی از سفال بام]
flushes U فایل یا بخشی از حافظه
stanzas U بخشی ازبازی هاکی
staves U مقیاس پنج بخشی
contribution U هم بخشی همکاری وکمک
course U بخشی از غذا اموزه
partial U نیمه کاره بخشی از
phased U بخشی از فرآیند بزرگتر
phase U بخشی از فرآیند بزرگتر
fetched U دستیابی به بخشی از حافظه
tag U بخشی از دستور کامپیوتری
charitableness U خیرخواهی صدقه بخشی
cost effectiveness U تاثیر بخشی هزینه
lobe U بخشی از عضله یا مغز
fetches U دستیابی به بخشی از حافظه
tags U بخشی از دستور کامپیوتری
phases U بخشی از فرآیند بزرگتر
fetch U دستیابی به بخشی از حافظه
revivification U باز جان بخشی
lobes U بخشی از عضله یا مغز
sectoral planning U برنامه ریزی بخشی
cost effectiveness analysis U تحلیل تاثیر بخشی هزینه ها
the pale U بخشی از ایرلند که در قلمردانگلیس است
building unit U جزء ساختمانی بخشی از یک ساختمان
file U بخشی از داده روی کامپیوتر
overlap U پوشاندن بخشی از چیزی با دیگری
selectively U نمایش یا چاپ بخشی از حافظه
filed U بخشی از داده روی کامپیوتر
selective U نمایش یا چاپ بخشی از حافظه
A part of Iranian territory. U بخشی از خاک ( سرزمین) ایران
palm of a glove U بخشی از دستگش که کف دست را می پوشاند
reviviscence U بهوش اوری نیرو بخشی
box section leg U ساق یا پایه بخشی از جعبه
inter sectoral planning U برنامه ریزی بین بخشی
moto U بخشی از مسابقه موتورسیکلت رانی
physical medicine U درمان بدنی و توان بخشی
overlaps U پوشاندن بخشی از چیزی با دیگری
overlapped U پوشاندن بخشی از چیزی با دیگری
zeroes U پرکردن بخشی از حافظه با مقادیر صفر
zero U پرکردن بخشی از حافظه با مقادیر صفر
zeros U پرکردن بخشی از حافظه با مقادیر صفر
bungs U بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
front line U 9 بخش اول زمین 81 بخشی گلف
branches U جهش از بخشی از برنامه به بخش دیگر
satellites U کامپیوترکوچک که بخشی ازسیستم بزرگتر است
selective U مرتب کردن بخشی از داده ها به ترتیب
to put in a piece of work U بخشی از کار دیگران را انجام دادن
moto scramble U مسابقه چند بخشی درمسیرهای گوناگون
rehabilitation U تجدید قوا کردن توان بخشی
beginnings U حرف یا نشانه آغاز بخشی از داده
bung U بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
fronting U بخشی از چیزی که از عقب به نظر آید
front U بخشی از چیزی که از عقب به نظر آید
internal U دستوری که بخشی از سیستم عامل است
highlights U جدا کردن بخشی از متن از سایر آن
highlighted U جدا کردن بخشی از متن از سایر آن
usenet U بخشی از اینترنت که حاوی مجمعی است
branch U جهش از بخشی از برنامه به بخش دیگر
highlight U جدا کردن بخشی از متن از سایر آن
bunged U بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
bunging U بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
selectively U مرتب کردن بخشی از داده ها به ترتیب
beginning U حرف یا نشانه آغاز بخشی از داده
satellite U کامپیوترکوچک که بخشی ازسیستم بزرگتر است
municipality U شهریا بخشی که دارای شهرداری است
metaplasm U بخشی ازسفیده که موادیاخته ساز درانست
municipalities U شهریا بخشی که دارای شهرداری است
parterre U بخشی ازتماشاخانه که پشت سرنوازندگان است
storage U بخشی از حافظه برای ذخیره اطلاعات
carriers U وسیلهای که بخشی از میکروفیلم را نگه می دارد
carrier U وسیلهای که بخشی از میکروفیلم را نگه می دارد
titillating U بطور لذت بخشی تحریک کردن
titillates U بطور لذت بخشی تحریک کردن
titillated U بطور لذت بخشی تحریک کردن
intussusception U دخول بخشی از روده در بخش دیگر
titillate U بطور لذت بخشی تحریک کردن
introsusception U دخول بخشی از روده در بخش دیگر
machine address برنامه ای که بخشی از کد را در حافظه اصلی بار میکند
fails U سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
electron gun U بخشی از CRT که یک اشعه الکترونی ایجاد میکند
nines U قسمت اول یادوم زمین 81 بخشی گلف
shirt-tail U بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
transient U بخشی از حافظه موقت که در مدت زمانی رخ میدهد
elimination U بخشی از داده هنوز استفاده نشده است
fail U سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
drives U بخشی ازکامپیوتر که نوار یا دیسک را راه می اندازد
nasopharynx U بخشی از گلو گاه که بابینی راه دارد
failed U سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
deposits U چاپ گرفتن ازکل یا بخشی از فضای حافظه
drive U بخشی ازکامپیوتر که نوار یا دیسک را راه می اندازد
general delivery U بخشی از ادارهی پست که مسئول اینگونهمراسلات است
shirt-tails U بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
cut U حذف بخشی از متن از یک فایل تا کوتاه تر شود
executed U بخشی از حلقه اجرا در حین اجرای دستور
attention U توجه کافی کردن به اجرای بخشی از برنامه
scan U بخشی از تصویر که توسط اسکنر خوانده میشود
margin U فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی
absolute address برنامه ای که بخشی از کد را در حافظه اصلی بار میکند
deposit U چاپ گرفتن ازکل یا بخشی از فضای حافظه
executing U بخشی از حلقه اجرا در حین اجرای دستور
descender U بخشی از حرف چاپ شده که زیر خط است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com