English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
This question is not at issue. U بحث روی این موضوع نیست.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
that is not the proposition U موضوع چیز دیگر است موضوع این نیست
that is not the question U موضوع این نیست
There is more to it than meets the eye . It is not simple as all that. U موضوع اینقدرها هم ساده نیست
The football players are warming up before the game ( match) . U هنوز درگرما گرم موضوع است ( کاملا" متوجه نیست ؟ هنوز گرم است )
Other Matches
sequential access U فایل ترتیبی اندیس دار که موضوع به موضوع در بافر خوانده میشود
queues U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queue U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queueing U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queued U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
It is formed by alternatively lifting and lowering one warp thread across one weft thread U این است که توسط روش دیگر بلند کردن و پایین آوردن موضوع یکی پیچ و تاب در سراسر یک موضوع پود تشکیل
red herring U شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
red herrings U شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
All is not gold that glitters. <proverb> U هر آنچه میدرخشد طلا نیست(هر گردى گردو نیست).
winchester disk U دیسک سخت کوچک در یک واحد بسته که وقتی پر است یا لازم نیست , قابل جدا شدن از کامپیوتر نیست
reverses U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversing U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverse U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversed U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
step frame U استفاده از رشته ویدیویی به صورت یک فریم در هر لحظه برای زمانی که کامپیوتر قوی نیست یا آن قدر سریع نیست که تصاویر بلادرنگ را نشان دهد
transparently U برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
transparent U برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
circulars U فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
circular U فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
leaving files open U به معنای اینکه فایل بسته نیست یا حاوی نشانه پایان فایل نیست .
his parentage isunknown U اصل و نسبتش معلوم نیست پدرو مادرش معلوم نیست کی هستند
it is past all hope U جای هیچ امیدواری نیست هیچ امیدی نیست
it is inexpedient to reply U پاسخ دادن مصلحت نیست پاسخ دادن مقتضی نیست
themes U موضوع
mattering U موضوع
text U موضوع
themes U موضوع ها
propositions U موضوع
texts U موضوع
subjects U موضوع ها
topics U موضوع ها
matters U موضوع
issues U موضوع
issued U موضوع
motifs U موضوع
afair U موضوع
issue U موضوع
propositioning U موضوع
propositioned U موضوع
proposition U موضوع
mattered U موضوع
subjected U موضوع
subject U موضوع
theme U موضوع
point U موضوع
head U موضوع
question U موضوع
questions U موضوع
subjecting U موضوع
subject [topic] U موضوع
topic U موضوع
matter U موضوع
motif U موضوع
subjects U موضوع
questioned U موضوع
objecting U موضوع
object U موضوع
indirect objects U موضوع
objected U موضوع
criteria U موضوع
objects U موضوع
plotless U بی موضوع
direct objects U موضوع
topic U موضوع
topics U موضوع
subjected U رعایا موضوع
irrelevant U خارج از موضوع
subject U شیی موضوع
businesses U موضوع تجارت
business U موضوع تجارت
subjected U شیی موضوع
it is a question of money U موضوع بسته به
subject U رعایا موضوع
subject matter U مطلب موضوع
subject matter U موضوع اصلی
decades U ده موضوع یا رویداد
not to the point U خارج از موضوع
not to point U بیرون از موضوع
monomaniac U دیوانه یک موضوع
subjects U شیی موضوع
subjecting U رعایا موضوع
in contestation U موضوع بحث
in question U موضوع بحث
matter on hand U موضوع بحث
subjecting U شیی موضوع
decade U ده موضوع یا رویداد
objects U موضوع منظره
objected U موضوع منظره
fair game <idiom> U موضوع تهاجم
What is it all about ? U موضوع چیست ؟
object U موضوع منظره
neither here nor there <idiom> U بیربط به موضوع
direct objects U موضوع منظره
issued U موضوع شماره
indirect objects U موضوع منظره
problems U معما موضوع
cases U موضوع حالت
issue U موضوع شماره
issue U موضوع دعوی
issues U موضوع دعوی
issues U موضوع شماره
case U موضوع حالت
recitations U تعریف موضوع
recitation U تعریف موضوع
objecting U موضوع منظره
issued U موضوع دعوی
lemma U مقدمه موضوع
problem U معما موضوع
subduce U موضوع کردن
affaire d'honneur U موضوع شرافتی
side show U موضوع فرعی
res ipsa loquitur U موضوع گویاست
a horse of another colour [different colour] U موضوع علیحده
What's behind all this? U موضوع چه است؟
privity U موضوع محرمانه
What gives? U موضوع چه است؟
What is happening? U موضوع چه است؟
subject and predicate U موضوع و محمول
subject of debate U موضوع دعوی
sign position U موضوع علامت
beside the question U خارج از موضوع
at issue U موضوع بحث
What's cooking? U موضوع چه است؟
What is the matter? U موضوع چه است؟
sides of the question U اطراف موضوع
What's going on? U موضوع چه است؟
What's wrong? U موضوع چه است؟
What's up? U موضوع چه است؟
What's on? U موضوع چه است؟
grievance U موضوع شکایت
side issue U موضوع فرعی
side issues U موضوع فرعی
postulate U اصل موضوع
universe of discourse U موضوع بحث
postulated U اصل موضوع
postulating U اصل موضوع
postulates U اصل موضوع
What's the matter? U موضوع چیه؟
subjects U رعایا موضوع
out of question U خارج از موضوع
off the track U از موضوع پرت
objective complement U مکمل موضوع
the matter is perplexed U موضوع درهم است
the matter in hand U موضوع مورد بحث
obiter dictum U خارج از موضوع دعوی
subjecting U مبحث موضوع مطالعه
the tax in question U مالیات موضوع بحث
at stake U نامعلوم موضوع بحث
donnee U موضوع داستان یا درام
deviate from the main subject U از موضوع خارج شدن
it is a question of money U موضوع پول است
that is a matter of habit U موضوع عادت است
contested area U منطقه موضوع اختلاف
stick to the point U از موضوع خارج نشوید
subjects U مبحث موضوع مطالعه
bet U موضوع شرط بندی
matter in hand U موضوع مورد بحث
there U دراین موضوع انجا
bets U موضوع شرط بندی
lowdown <idiom> U لپ مطلب ،حقیقت موضوع
i a with you on that matter U من در ان موضوع با شماموافق هستم
question in dispute U موضوع متنازع فیه
embroglio U گیر موضوع غامض
subject U مبحث موضوع مطالعه
object of worship U موضوع پرستش یاستایش
cause U موضوع منازع فیه
causing U موضوع منازع فیه
The contrary was proved. U عکس موضوع ثابت شد
content U موضوع یک برنامه یا متن
contenting U موضوع یک برنامه یا متن
topicality U موضوع موردبحث روز
remind me ofit U ان موضوع را بخاطرمن بیاورید
dawn on <idiom> U روشن شدن (موضوع)
causes U موضوع منازع فیه
That is beside the point. It is irrelevant ( inconsequential , immaterial ) . U ربطی به موضوع ندارد
reagent U موضوع ازمایش روانی
thematic apperception test U ازمون اندریافت موضوع
subjected U مبحث موضوع مطالعه
The topic of our discussion . The subject of our talk (argument). U موضوع بحث وصحبت ما
vexata questio U موضوع متنازع فیه
permit goods coveredby U کالای موضوع پروانه
plots U موضوع اصلی توط ئه
It deals with ... U موضوع در باره ... است.
It dawned on me. U بعدش من [آن موضوع را] فهمیدم.
name of the game <idiom> U قسمت اصلی یک موضوع
plotted U موضوع اصلی توط ئه
monograph U رساله درباره یک موضوع
red herring <idiom> U از موضوع اصلی دورکردن
monographs U رساله درباره یک موضوع
plot U موضوع اصلی توط ئه
gambits U بذله موضوع بحث
gambit U بذله موضوع بحث
symposia U مقالات گوناگون درباره یک موضوع
symposium U مقالات گوناگون درباره یک موضوع
to expatiate on a subject U راجع یک موضوع زیادگویی کردن
acatalepsy U موضوع غیرقابل درک مکتب
I'll look into the matter. U من موضوع را دنبال خواهم کرد.
the reverse of the medal U طرف یا جنبه دیگر موضوع
text book U کتاب اصلی دریک موضوع
star turn U موضوع مهم وقابل توجه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com