English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (38 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
lack vt U با گلوله سوراخ کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
clues U گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
clue U گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
to pink out leather U چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
perforation U عمل سوراخ کردن ایجاد سوراخ
breached U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breach U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breaches U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
thirl U سوراخ سوراخ کردن دریدن
pinkest U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pinker U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pink U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
cancellate U سوراخ سوراخ سوراخ سوراخ کردن
trends U مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
trend U مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
sensing U تخمین محل اصابت گلوله به زمین مشاهده ترکش گلوله
miss U موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
missed U موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
misses U موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
sabot U کمربند گلوله حلفه تمرکز یا وسیله ثبات گلوله در مسیر بوش استقرار لوله جوفی
riddle U سوراخ سوراخ کردن
riddles U سوراخ سوراخ کردن
fire ball U گلوله انفجاری گوی اتشین اتمی گلوله
frangible bullet U گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
ogive U ورم تمرکز گلوله رومی گلوله
center U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centred U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centre U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centers U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centered U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
clair-voie U [پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
dilly bag U کیف دستی یا کیسه سوراخ سوراخ زنانه
dud U منفجرنشدن گلوله گلوله ناپیدا
splinterproof U ضدبسکهای گلوله ضد قطعات گلوله
velocity jump U جهش لوله توپ یا جهش گلوله در اثر سرعت اولیه پرتاب گلوله
launching U به اب انداختن کشتی پرداخت کردن گلوله یا موشک شروع کردن کار
launches U به اب انداختن کشتی پرداخت کردن گلوله یا موشک شروع کردن کار
launched U به اب انداختن کشتی پرداخت کردن گلوله یا موشک شروع کردن کار
launch U به اب انداختن کشتی پرداخت کردن گلوله یا موشک شروع کردن کار
float stone U سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
sights U سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
fenestration U چیزی که سوراخ سوراخ یاروزنه داراست
sight U سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
maximum ordinate U حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
ball U گلوله کردن
bullet-proof U ضد گلوله کردن
clew U گلوله کردن
to round up U گلوله کردن
spot U مشاهده کردن گلوله ها
slugs U گلوله باران کردن
slugged U گلوله باران کردن
spots U مشاهده کردن گلوله ها
shell off U گلوله باران کردن
cannonade U گلوله باران کردن
slug U گلوله باران کردن
shoot U پرتاب کردن گلوله
discharge U خالی کردن گلوله
shoots U پرتاب کردن گلوله
bombarded U بمباران کردن گلوله باران کردن
bombarding U بمباران کردن گلوله باران کردن
bombards U بمباران کردن گلوله باران کردن
to wind up U کوک کردن اماده کردن گلوله
bombard U بمباران کردن گلوله باران کردن
bombing U بمباران کردن گلوله باران کردن
gruyere cheese U پنیر سوراخ سوراخ سوئیسی
foraminate U ثقبه دار سوراخ سوراخ
to roll a huge snowball U گلوله بزرگی از برف درست کردن
punched U سوراخ کردن
broaches U سوراخ کردن
delved U سوراخ کردن
to poke a hole in any thing U سوراخ کردن
delving U سوراخ کردن
broaching U سوراخ کردن
punches U سوراخ کردن
broached U سوراخ کردن
delve U سوراخ کردن
delves U سوراخ کردن
stabs U سوراخ کردن
stab U سوراخ کردن
scuttled U سوراخ کردن
broach U سوراخ کردن
scuttle U سوراخ کردن
scuttles U سوراخ کردن
punch U سوراخ کردن
steek U سوراخ کردن
to break open U سوراخ کردن
stabbed U سوراخ کردن
drill U سوراخ کردن
to burn a hole U سوراخ کردن
gore U سوراخ کردن
drills U سوراخ کردن
gored U سوراخ کردن
drilled U سوراخ کردن
gores U سوراخ کردن
perforate U سوراخ کردن
goring U سوراخ کردن
boring U سوراخ کردن
foraminate U سوراخ کردن
pierces U سوراخ کردن
to pick a hole in U سوراخ کردن
pierce U سوراخ کردن
pools U سوراخ کردن
pooled U سوراخ کردن
pool U سوراخ کردن
incising U سوراخ کردن
perforates U سوراخ کردن
bores U سوراخ کردن
transfix U سوراخ کردن
to drill through U سوراخ کردن
to set abroach U سوراخ کردن
to punch a hole in U سوراخ کردن
wear a hole in U سوراخ کردن
perforating U سوراخ کردن
bore U سوراخ کردن
scuttling U سوراخ کردن
nuclear stalemate U گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
base of trajectory U تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
stabilization U برقرار کردن تعادل یاثبات گلوله در مسیر
hollow forge U سوراخ کردن گرم
spit U سوراخ کردن تف انداختن
prongs U باچنگ ک سوراخ کردن
broaches U سوراخ کردن قایق
pecked U بانوک سوراخ کردن
precision bore U سوراخ کردن دقیق
puncturing U سوراخ کردن شکست
lancinate U بانیزه سوراخ کردن
prong U باچنگ ک سوراخ کردن
peck U بانوک سوراخ کردن
pecking U بانوک سوراخ کردن
pertusion U عمل سوراخ کردن
gride U سوراخ کردن فرورفتن
to tear a hole in U سوراخ یا پاره کردن
spits U سوراخ کردن تف انداختن
broaching U سوراخ کردن قایق
pecks U بانوک سوراخ کردن
transfixion U عمل سوراخ کردن
punches U مهر کردن سوراخ
to peck a hole in U با نوک سوراخ کردن
puncture U سوراخ کردن شکست
broached U سوراخ کردن قایق
burrs U بامته سوراخ کردن
burring U بامته سوراخ کردن
punched U سوراخ ایجاد کردن
punched U مهر کردن سوراخ
burr U بامته سوراخ کردن
punctures U سوراخ کردن شکست
punches U سوراخ ایجاد کردن
back drill U از پشت سوراخ کردن
tusks U سوراخ کردن یا کندن
punch U مهر کردن سوراخ
burred U بامته سوراخ کردن
tusk U سوراخ کردن یا کندن
To bark up the wrong tree. <idiom> [سوراخ دعا را گم کردن]
punch U سوراخ ایجاد کردن
punctured U سوراخ کردن شکست
broach U سوراخ کردن قایق
peeping U از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
peeps U از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
peeped U از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
peep U از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
windage U حرکت سمتی اثر باد درمنحرف کردن گلوله
square base U کف گلوله یا قسمت ته گلوله
punctured U سوراخ کردن پنچر شدن
puncturing U سوراخ کردن پنچر شدن
notches U شکاف چوبخط سوراخ کردن
puncture U سوراخ کردن پنچر شدن
punctures U سوراخ کردن پنچر شدن
notch U شکاف چوبخط سوراخ کردن
unkennel U از سوراخ یا لانه بیرون کردن
jab U خنجر زدن سوراخ کردن
drill U سوراخ کردن چاه کندن
drilled U سوراخ کردن چاه کندن
drills U سوراخ کردن چاه کندن
slot U سوراخ کردن شکاف کوچک
back drilling attachment U تجهیزات سوراخ کردن از پشت
slotting U سوراخ کردن شکاف کوچک
jabs U خنجر زدن سوراخ کردن
slots U سوراخ کردن شکاف کوچک
jabbed U خنجر زدن سوراخ کردن
jabbing U خنجر زدن سوراخ کردن
bombardments U گلوله باران کردن تک به هدف به وسیله اتش هوایی یا توپخانه
bombardment U گلوله باران کردن تک به هدف به وسیله اتش هوایی یا توپخانه
rupturing U شکافتن و سوراخ کردن به طور دایرهای
fraise U گشادتر کردن سوراخ اره مدور
pinhole U سوراخ کردن برای گوشی یاز
bores U وسیله سوراخ کردن کالیبر تفنگ
karatonyxis U عمبل اب مرواریدبوسیله سوراخ کردن قرنیه
bore U وسیله سوراخ کردن کالیبر تفنگ
ruptures U شکافتن و سوراخ کردن به طور دایرهای
loophole U سوراخ دیده بانی ایجاد کردن
borer U هرچیزیکه وسیله سوراخ کردن باشد
stave U شبیه لوله ایجاد سوراخ کردن
rupture U شکافتن و سوراخ کردن به طور دایرهای
loopholes U سوراخ دیده بانی ایجاد کردن
shell U بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shells U بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shelling U بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
side spray U بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
jackhammer U مته دستی مخصوص سوراخ کردن سنگ
lanciation U سوراخ کردن یا تیر کشیدن دردتیر کشنده
concrete coring drill U مته برای سوراخ کردن هسته بتن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com