English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
to keep pace with something <idiom> U با چیزی برابر راه رفتن [یاد گرفتن] [تغییر کردن] [اصطلاح]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pull up to U با چیزی برابر شدن
tripling U سه برابر چیزی بودن
pull up with U با چیزی برابر شدن
triples U سه برابر چیزی بودن
triple U سه برابر چیزی بودن
tripled U سه برابر چیزی بودن
proportion U اندازه چیزی در برابر با دیگران
fiddled U ور رفتن به چیزی
To pinch some thing . U چیزی را کش رفتن
To go after something. U پی چیزی رفتن
to serve as something U به کار رفتن به عنوان چیزی
to go up to somebody [something] U به سمت کسی [چیزی] رفتن
to go towards [British E] / toward [American E] somebody U به سمت کسی [چیزی] رفتن
to function as something U به کار رفتن به عنوان چیزی
to approach somebody [something] U به سمت کسی [چیزی] رفتن
howitzer U توپی که طول لوله ان برابر با 02 تا03 برابر کالیبر باشد
to go away U ترک کردن برای رفتن و آوردن چیزی
to go to U ترک کردن برای رفتن و آوردن چیزی
double U سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled U سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled up U سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
density U سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
densities U سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
isodomun U [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomon U [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
sensitive to corrosion U حساس در برابر زنگ زدگی حساس در برابر خوردگی
triplicate U سه برابر سه برابر کردن
without recourse U عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
pussyfoot U دزدکی راه رفتن اهسته ودزدکی کاری کردن طفره رفتن
goose step U رژه رفتن بدون زانو خم کردن قدم اهسته رفتن
you have no option but to go U چارهای جز رفتن ندارید کاری جز رفتن نمیتوانیدبکنید
splash proof enclosure U حفافت در برابر قطرات اب حفافت در برابر باران حفافت در مقابل ریزش قطرات اب
mouch U راه رفتن دولادولاراه رفتن
to concern something U مربوط بودن [شدن] به چیزی [ربط داشتن به چیزی] [بابت چیزی بودن]
to watch something U مراقب [چیزی] بودن [توجه کردن به چیزی] [چیزی را ملاحظه کردن]
trot U یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trots U یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trotted U یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trotting U یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
to stop somebody or something U کسی را یا چیزی را نگاه داشتن [متوقف کردن] [مانع کسی یا چیزی شدن] [جلوگیری کردن از کسی یا از چیزی]
enclose U احاطه شدن با چیزی . قرار دادن چیزی درون چیز دیگر
relevance U 1-روش ارتباط چیزی با دیگری .2-اهمیت چیزی دریک موقعیت یا فرآیند
encloses U احاطه شدن با چیزی . قرار دادن چیزی درون چیز دیگر
to appreciate something U قدر چیزی را دانستن [سپاسگذار بودن] [قدردانی کردن برای چیزی]
enclosing U احاطه شدن با چیزی . قرار دادن چیزی درون چیز دیگر
replacing U برگرداندن چیزی درجای قبلی , قراردادن چیزی درمحل چیزدیگر
modify U تغییر داده چیزی یا مناسب استفاده دیگر کردن چیزی
modifies U تغییر داده چیزی یا مناسب استفاده دیگر کردن چیزی
replaces U برگرداندن چیزی درجای قبلی , قراردادن چیزی درمحل چیزدیگر
replaced U برگرداندن چیزی درجای قبلی , قراردادن چیزی درمحل چیزدیگر
replace U برگرداندن چیزی درجای قبلی , قراردادن چیزی درمحل چیزدیگر
pushes U فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
queried U پرسیدن درباره چیزی یا پیشنهاد اینکه چیزی غلط است
via U حرکت به سوی چیزی یا استفاده از چیزی برای رسیدن به مقصد
pushed U فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
query U پرسیدن درباره چیزی یا پیشنهاد اینکه چیزی غلط است
queries U پرسیدن درباره چیزی یا پیشنهاد اینکه چیزی غلط است
modifying U تغییر داده چیزی یا مناسب استفاده دیگر کردن چیزی
push U فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
querying U پرسیدن درباره چیزی یا پیشنهاد اینکه چیزی غلط است
to esteem somebody or something [for something] U قدر دانستن از [اعتبار دادن به] [ارجمند شمردن] کسی یا چیزی [بخاطر چیزی ]
establish U 1-کثیف و اثبات چیزی . 2-بیان استفاده یا مقدار چیزی
controlling U مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
to pass by any thing U از پهلوی چیزی رد شدن چیزی رادرنظرانداختن یاچشم پوشیدن
control U مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
establishing U 1-کثیف و اثبات چیزی . 2-بیان استفاده یا مقدار چیزی
establishes U 1-کثیف و اثبات چیزی . 2-بیان استفاده یا مقدار چیزی
covets U میل به تملک چیزی کردن طمع به چیزی داشتن
coveting U میل به تملک چیزی کردن طمع به چیزی داشتن
covet U میل به تملک چیزی کردن طمع به چیزی داشتن
correction U صحیح کردن چیزی تغییری که چیزی را درست میکند
controls U مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
to hang over anything U سوی چیزی پیشامدگی داشتن بالای چیزی سوارشدن
euqal U برابر
equipollent U برابر
tenfold U ده برابر
identical U برابر
square U برابر
versus U در برابر
sextuple U شش برابر
homological U برابر
symmetric U برابر
double U دو برابر
eq U برابر با
three fold U سه برابر
threefold U سه برابر
tantamount U برابر
abreast U برابر
he is twice the man he was U دو برابر
sixfold U شش برابر
doubled U دو برابر
squared U برابر
vs U در برابر
ninefold U نه برابر
paripassu U برابر
bracketed U برابر
breast U برابر
equaled U برابر
breasts U برابر
squaring U برابر
equalled U برابر
as much a U دو برابر
equals U برابر
equaling U برابر
equalling U برابر
one fold U یک برابر
opposite U برابر
opposites U برابر
level with each other U برابر
two fold U دو برابر
one hundred times as many U صد برابر
equal U برابر
triples U سه برابر
for U در برابر
squares U برابر
doubled up U دو برابر
triple U سه برابر
even <adj.> U برابر
decuple U ده برابر
tripled U سه برابر
tripling U سه برابر
parades U سان رفتن رژه رفتن محل سان
parade U سان رفتن رژه رفتن محل سان
paraded U سان رفتن رژه رفتن محل سان
parading U سان رفتن رژه رفتن محل سان
appreciate U بربهای چیزی افزودن قدر چیزی را دانستن
rates U ارزیابی میزان خوبی چیزی یا بزرگی چیزی
rate U ارزیابی میزان خوبی چیزی یا بزرگی چیزی
think nothing of something <idiom> U فراموش کردن چیزی ،نگران چیزی بودن
appreciating U بربهای چیزی افزودن قدر چیزی را دانستن
appreciates U بربهای چیزی افزودن قدر چیزی را دانستن
to regard somebody [something] as something U کسی [چیزی] را بعنوان چیزی بحساب آوردن
appreciated U بربهای چیزی افزودن قدر چیزی را دانستن
counterweights U وزنه برابر
doubled up U اندازه دو برابر
quintuple U پنج برابر
doubled up U دو برابر بزرگتر
octuple U هشت برابر
millionfold U یک میلون برابر
counterweight U وزنه برابر
money worth U برابر پول
nip and tuck U تقریبا برابر
leveller U برابر کننده
life long U برابر با یک عمر
equilateral U دو پهلو برابر
peer to each other U برابر با یکدیگر
humbled to the dust U باخاک برابر
doubled up U : دو برابر دوتا
multiple U چند برابر
quadraple U چهار برابر
prallelize U برابر کردن
doubled up U دو برابر کردن
reduplicate U دو برابر کردن
plains U صاف برابر
leveler U برابر کننده
plainest U صاف برابر
plainer U صاف برابر
doubled U اندازه دو برابر
plain U صاف برابر
level out U برابر کردن
parallelize U برابر کردن
manifold U چند برابر
doubled U دو برابر بزرگتر
mustn't U برابر است با not must
equalizers U برابر کننده
paralleling U برابر خط موازی
paralleled U برابر خط موازی
triplex U سه برابر کردن
fair play U شرایط برابر
antitheses U برابر نهاده
antithesis U برابر نهاده
anti thesis U برابر نهاد
equalizer U برابر کننده
under the same conditions U شرایطی برابر
counterbalances U نیروی برابر
dead even U دقیقا برابر
parallels U برابر خط موازی
parallelling U برابر خط موازی
parallel U برابر خط موازی
parallelled U برابر خط موازی
equals U برابر مساوی
against payment U در برابر پول
equaled U برابر مساوی
equal U برابر مساوی
EC U پیشوند برابر با ex-
equivalents U برابر مشابه
equivalent U برابر مشابه
peering U برابر بودن با
peered U برابر بودن با
peer U برابر بودن با
equaling U برابر مساوی
equalled U برابر مساوی
treble our casualties U سه برابر تلفات ما
trebly U بطور سه برابر
triple precision U با دقت سه برابر
triple precision U دقت سه برابر
triply U بطور سه برابر
equalling U برابر مساوی
water resistant U مقاوم در برابر اب
doubler U دو برابر کننده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com