English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 71 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
timeshared U با وقت اشتراکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
fax U کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
faxed U کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
faxes U کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
faxing U کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
share U پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
shared U پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
shares U پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
common U مشترک اشتراکی
commoners U مشترک اشتراکی
commonest U مشترک اشتراکی
pool U تصحیلات اشتراکی
pooled U تصحیلات اشتراکی
pools U تصحیلات اشتراکی
socialism U نظام اشتراکی
permission U اجازه کاربر خاص برای دستیابی به منابع اشتراکی یا قضایی از دیسک
kibbutz U مزرعه اشتراکی درکشوراسرائیل
kibbutzes U مزرعه اشتراکی درکشوراسرائیل
kibbutzim U مزرعه اشتراکی درکشوراسرائیل
collective U اشتراکی اجتماعی
collective U اشتراکی
local U چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
locals U چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
commune U مزرعه اشتراکی صمیمانه گفتگو کردن
communed U مزرعه اشتراکی صمیمانه گفتگو کردن
communes U مزرعه اشتراکی صمیمانه گفتگو کردن
communing U مزرعه اشتراکی صمیمانه گفتگو کردن
communist U طرفدار مرام اشتراکی
communist U دارای مرام اشتراکی
communists U طرفدار مرام اشتراکی
communists U دارای مرام اشتراکی
scheduling U روش کار که به چندین کاربر امکان استفاده اشتراکی ازCPU میدهد
communism U اصول اشتراکی
communism U مرام اشتراکی کمونیسم
communism U نظام اشتراکی
communism U مسلک اشتراکی مرام اشتراکی مردم گرایی
communal U اشتراکی
communally U اشتراکی
cenobitism U زندگی اشتراکی درخانقاه
coenobite U راهبی که دارای زندگی اشتراکی است
collective farm U مزرعه اشتراکی
collectivism U اجرای اصول اشتراکی درزندگی
collectivism U نظام اشتراکی
collectivity U مالکیت اشتراکی جمع
collectivization U اشتراکی کردن
collectivize U اشتراکی کردن
communalize U اشتراکی کردن
common library U کتابخانه اشتراکی
common storage area U ناحیه اشتراکی انباره
communalism U سیستم اشتراکی
communalist U اشتراکی گرای
communization U متکی برحقوق مشترک اشتراکی کردن
communize U اشتراکی کردن
cotenancy U اجاره اشتراکی
departmental LAN U چاپگرها و سایر منابع اشتراکی استفاده کنند
hetaerism U ازدواج اشتراکی درقبایل نخستین
joint insurance U بیمه اشتراکی
joint ownership U مالکیت اشتراکی
leninism U عقاید اشتراکی لنین
multiprocessing system U سیستمی که چندین واحد پردازنده به هم کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
multiprocessor U تعداد واحدهای پردازش که با هم یا جداگانه کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
naming services U روش انتساب نام یکتا به هر کاربر یا گره یا کامپیوتر در شبکه که به سایر کاربران امکان دستیابی به منبع اشتراکی بدهد در یک شبکه گسترده 9
phalanstery U جامعه کوچک ومستقل اشتراکی
scheduler U برنامهای که استفاده از CPU یا وسایل جانبی را که توسط چندین کاربر اشتراکی هستند را سازماندهی میکند
shared file U فایل اشتراکی
shared resource U منطق اشتراکی
System Monitor U امکانی در ویندوز که به کاربر امکان مشاهده اجرای منابع PC را میادهد و اگر وسیله اشتراکی دارند بررسی میکند
timeshare U اشتراکی کردن وقت
Windows Explorer U امکان نرم افزاری در ویندوز که به کاربر امکان مشاهده پرونده ها و فایل ها روی دیسک سخت فلاپی دیسک , ROM-CD , و هر درایو اشتراکی شبکه را میدهد
to sign up for something U نام خود را درفهرست نوشتن [برای انجام کاری اشتراکی]
long-house U مسکن اشتراکی
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com