Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
strafe
U
با هواپیما زیر رگبار مسلسل وتوپ گرفتن
strafed
U
با هواپیما زیر رگبار مسلسل وتوپ گرفتن
strafes
U
با هواپیما زیر رگبار مسلسل وتوپ گرفتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cyclic
U
مسلسل رگبار
rafale
U
رگبار مسلسل
strafing
U
به مسلسل بستن هدفهای زمینی به وسیله هواپیما
spoiler
U
صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
streams
U
نوعی روش تیرانداز خودکار واجرای رگبار در تیراندازیها رگبار مخلوط
streamed
U
نوعی روش تیرانداز خودکار واجرای رگبار در تیراندازیها رگبار مخلوط
stream
U
نوعی روش تیرانداز خودکار واجرای رگبار در تیراندازیها رگبار مخلوط
rafale
U
رگبار توپ رگبار گلوله
tetherball
U
نوعی بازی دو نفره با راکت وتوپ
compass acceleration error
U
اشتباه قطب نما در اثر سرعت گرفتن کشتی یا هواپیما
machine guns
U
به مسلسل بستن مسلسل
machine gun
U
به مسلسل بستن مسلسل
Biomimicry
U
تقلید از الگوهای طبیعی برای حل مشکلات بشر، مانند گرفتن ایده هواپیما از پرندگان و غیره.
aircraft arresting hook
U
مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند
ground speed
U
سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
landing gear
U
چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
approach end
U
نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
altitude sickness
U
حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
barometric leveling
U
تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
touchdown
U
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdowns
U
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
aircraft scrambling
U
دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
air mileage indicator
U
کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
plane director
U
نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
aft
U
قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
aircraft arresting barrier
U
وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
showering
U
رگبار
showered
U
رگبار
bursts
U
رگبار
burst
U
رگبار
salvoes
U
رگبار
cloud burst
U
رگبار
showers
U
رگبار
volleyed
U
رگبار
salvo
U
رگبار
volleying
U
رگبار
cloudburst
U
رگبار
volleys
U
رگبار
volley
U
رگبار
cloudbursts
U
رگبار
shower
U
رگبار
hail shower
U
رگبار
salvo fire
U
اتش رگبار
salvo
U
اتش رگبار
battery left
U
رگبار از راست یا از چپ
spring shower
U
رگبار بهاری
salvoes
U
اتش رگبار
electron shower
U
رگبار الکترونی
first salvo
U
اولین رگبار
rainy
U
تر رگبار گرفته
spate
U
سیلاب رگبار
short burst
U
رگبار کوتاه
long burst
U
رگبار بلند
space charter
U
اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
screwpropeller
U
پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
hailstorms
U
طوفان یا رگبار تگرگ
meteor shower
U
رگبار تیر شهاب
hailstorm
U
طوفان یا رگبار تگرگ
meteoric shower
U
رگبار تیر شهاب
pash
U
رگبار تند باریدن سر
coordinated turn
U
دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
burst interval
U
فاصله ترکش گلوله ها در یک رگبار
thundershower
U
رگبار همراه با رعد وبرق
machine gunner
U
مسلسل چی
unceasing
U
مسلسل
reeled
U
مسلسل
serials
U
مسلسل
sorites
U
مسلسل
running hand
U
خط مسلسل
uninterrupted
U
مسلسل
machine gun
U
مسلسل
machine guns
U
مسلسل
serial
U
مسلسل
catenulate
U
مسلسل
reel
U
مسلسل
catenation
U
مسلسل
catenary
U
مسلسل
reels
U
مسلسل
reeling
U
مسلسل
mitrailleuse
U
مسلسل
moments
U
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moment
U
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
holding point
U
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
machine gun
U
به مسلسل بستن
serialize
U
مسلسل کردن
unbroke
U
مسلسل ناشکسته
unbroken
U
مسلسل ناشکسته
in series
U
بطور مسلسل
seriatim
U
بطور مسلسل
lewis gun
U
یکجور مسلسل
serially
U
بطور مسلسل
tommy gun
U
مسلسل دستی
sub-machine guns
U
مسلسل دستی
serialises
U
مسلسل کردن
serializing
U
مسلسل کردن
serialising
U
مسلسل کردن
serialised
U
مسلسل کردن
serialized
U
مسلسل کردن
serializes
U
مسلسل کردن
submachinegun
U
مسلسل دستی
continued propotion
U
تناسب مسلسل
successive
U
متوالی مسلسل
machine guns
U
به مسلسل بستن
sub-machine gun
U
مسلسل دستی
scat
U
مالیات صدای پاره شدن چیزی رگبار باران
azimuth indicator
U
شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
roll in point
U
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
transition altitude
U
ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
arresting gear
U
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
race ring
U
رینگ و پایه مسلسل
continuum
U
رشته مسلسل تسلسل
pom-pom
U
مسلسل خودکار دورزن
pom-poms
U
مسلسل خودکار دورزن
suite
U
رشته مسلسل اپارتمان
peals
U
صدای مسلسل غوغا
pealing
U
صدای مسلسل غوغا
pealed
U
صدای مسلسل غوغا
peal
U
صدای مسلسل غوغا
suites
U
رشته مسلسل اپارتمان
skate mount
U
رینگ و پایه مسلسل
soritical
U
مبنی برقیام مسلسل
tracts
U
داستان یانمایشنامه ویاحوادث مسلسل
tract
U
داستان یانمایشنامه ویاحوادث مسلسل
sten
U
مسلسل سبک 9 میلمتری انگلیسی
pill box
U
خانه کوچک اشیان مسلسل
In chronological order.
U
بترتیب تاریخ ( بطور مسلسل )
pom pom
U
مسلسل خود کار02 تا 04میلیمتری
aircraft cross servicing
U
سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
aprons
U
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
apron
U
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
twittering
U
صداهای مسلسل ومتناوب ایجاد کردن
chain react
U
دچار واکنشهای مسلسل وزنجیری شدن
twitter
U
صداهای مسلسل ومتناوب ایجاد کردن
panoramically
U
بشکل دورنمای مسلسل بطوروسیع و پیوسته
unilinear
U
دارای تغییرات مسلسل از اغاز تا پایان
twitters
U
صداهای مسلسل ومتناوب ایجاد کردن
catenate
U
چون دانههای زنجیر مسلسل کردن
seriate
U
دارای تسلسل یاشماره ترتیب مسلسل
skate mount
U
پایه دوار مسلسل روی خودرو
twittered
U
صداهای مسلسل ومتناوب ایجاد کردن
troop space
U
جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
goldie
U
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
nordenfelt
U
یکجور مسلسل که سوئدی اختراع کرده است
clear way
U
محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
accession number
U
نمره مسلسل کتابی که به کتب کتابخانه افزوده میشود
pantoscope
U
دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردوازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
panoramic camera
U
دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردو ازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
go around mode
U
روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
altitude height
U
سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
command speed
U
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
apparent altitude
U
ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
flight control
U
دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
aircraft block speed
U
سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
point of no return
U
نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
to take medical advice
U
دستوراز پزشک گرفتن دستورطبی گرفتن
ramp
U
سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
ramps
U
سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
gripped
U
طرز گرفتن وسیله گرفتن
grip
U
طرز گرفتن وسیله گرفتن
calebrate
U
جشن گرفتن عید گرفتن
gripping
U
طرز گرفتن وسیله گرفتن
slag
U
کفه گرفتن تفاله گرفتن
grips
U
طرز گرفتن وسیله گرفتن
clams
U
بچنگال گرفتن محکم گرفتن
clam
U
بچنگال گرفتن محکم گرفتن
to seal up
U
درز گرفتن کاغذ گرفتن
take in
<idiom>
U
زود گرفتن ،مطالب را گرفتن
interlinks
U
مسلسل کردن بهم جفت کردن
interlinking
U
مسلسل کردن بهم جفت کردن
interlinked
U
مسلسل کردن بهم جفت کردن
interlink
U
مسلسل کردن بهم جفت کردن
altitude azimuth
U
عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
azimuth guidance
U
هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
concatenate
U
مسلسل کردن الحاق کردن
submachinegun
U
مسلسل خودکار یانیمه خودکار
air transportable sonar
U
سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی
flying machine
U
هواپیما
airplain
U
هواپیما
air plane
U
هواپیما
tailplane
U
دم هواپیما
anti-aircraft
U
ضد هواپیما
escadrille
U
6 هواپیما
one aircraft was shot down
U
یک هواپیما
air craft
U
هواپیما
aeroplanes
U
هواپیما
airplanes
U
هواپیما
planed
U
هواپیما
flight
U
هواپیما
plane
U
هواپیما
aircraft
U
هواپیما
aeroplane
U
هواپیما
planes
U
هواپیما
planing
U
هواپیما
airplane
U
هواپیما
plane
U
صاف هواپیما
crewing
U
خدمه هواپیما
crewed
U
خدمه هواپیما
crew
U
خدمه هواپیما
crews
U
خدمه هواپیما
hangars
U
اشیانه هواپیما
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com