English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (20 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
scow U با قایق چهارگوش حمل کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
canopy U روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
canopies U روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
squared U چهارگوش کردن مربع کردن
square U چهارگوش کردن مربع کردن
squares U چهارگوش کردن مربع کردن
squaring U چهارگوش کردن مربع کردن
lubber's line U علامت روی قطبنمای قایق نشاندهنده قسمت جلو و عقب قایق
backwind U حرکت قایق در وضعی که باداثر نامساعد نسبت به بادبان قایق بعدی داشته باشد
quadrilaterals U چهارگوش
quadrilateral U چهارگوش
rectangle U چهارگوش
rectangles U چهارگوش
four-square U چهارگوش
quadrant gular U چهارگوش
quadrangular U چهارگوش
panes U چهارگوش
pane U چهارگوش
four point suspension U اویزش چهارگوش
foursquare U لوزی چهارگوش
mast frame U قاب چهارگوش
traffic stud U گلمیخ چهارگوش
squarely U بشکل چهارگوش
diamond charge U خرج چهارگوش
squarish U تاحدی چهارگوش
intertriglyph U چهارگوش افریز
quadrant gularly U بشکل چهارگوش
quarrying U شیشه الماسی چهارگوش
Golden rectangle U پایه های چهارگوش
quarry U شیشه الماسی چهارگوش
quarries U شیشه الماسی چهارگوش
box tool U قلم تراش چهارگوش
rhomboid muscle U ماهیچه چهارگوش معین
demi-metope U [نیمه چهارگوش افریز]
thornback U ماهی پهن چهارگوش خاردار
blocky U قالب دار ساختمان چهارگوش
quad rangle U چهارگوش چاردیواری که ساختمانهائی گرداگرد ان باشد
tessellate U بصورت سنگهای چهارگوش کوچک دراوردن
ray U ماهی چهارگوش عمق زی که از حلزون تغذیه میکند
cape chisel U قلمی برای کندن شکاف یاکنجهای چهارگوش
tack U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacked U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacks U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacking U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
bags U قطعه برزنت چهارگوش وصل به زمین بعنوان پایگاه
bag U قطعه برزنت چهارگوش وصل به زمین بعنوان پایگاه
broaches U سوراخ کردن قایق
swamps U غرق کردن قایق
barge U با قایق حمل کردن
broached U سوراخ کردن قایق
barges U با قایق حمل کردن
barged U با قایق حمل کردن
capsizing U واژگون کردن قایق
broaching U سوراخ کردن قایق
broach U سوراخ کردن قایق
boat U قایق رانی کردن
capsize U واژگون کردن قایق
boats U قایق رانی کردن
swamping U غرق کردن قایق
swamped U غرق کردن قایق
capsized U واژگون کردن قایق
swamp U غرق کردن قایق
capsizes U واژگون کردن قایق
biretta U یکجور کلاه چهارگوش که کشیشان کلیسای کاتولیک روم بر سر می گذارند
ground tackle U وسیله مهار کردن قایق
bail U عمل خارج کردن اب قایق
cast off U باز کردن طناب قایق
ship water U نفوذ کردن اب بداخل قایق
mortarboard U کلاه مسطح چهارگوش و مشکی رنگ که اساتید و فارغ التحصیلان بر سر میگذارند.
mortarboards U کلاه مسطح چهارگوش و مشکی رنگ که اساتید و فارغ التحصیلان بر سر میگذارند.
steamboat U قایق بخاری باکشتی بخارسفر کردن
lighter U با قایق باری کالا حمل کردن
lighters U با قایق باری کالا حمل کردن
mooring U نقطه مهار کردن قایق به ساحل
mooring line U طناب برای مهار کردن قایق به ساحل
head off U دور کردن قسمت جلوی قایق از باد
head down U دور کردن قسمت جلوی قایق از باد
port U بزرگ کردن لوله اگزاست سمت چپ قایق
foldboat U قایق قابل جدا کردن قطعات وبستن ان
boat space U فضای بار موجود در قایق محوطه بار قایق
cabled U طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
spill wind U سست کردن بادبان برای جلوگیری از تمایل قایق به یک سمت
cable U طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
traveler U میله فلزی عقب قایق با حلقه برای وصل کردن طناب بادبان
showboat U قایق دارای صحنه نمایش نمایش در قایق
pilaster U شبه ستون ستون چهارگوش یانیمدایره در بدنه بنا
scooters U روروک مخصوص بچه ها قایق موتوری ته پهن روروک سواری کردن
scooter U روروک مخصوص بچه ها قایق موتوری ته پهن روروک سواری کردن
tackling U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackled U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackles U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackle U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
bilge U کف قایق
boat tail U دم قایق
caique U قایق
boat U قایق
outboard U قایق
boatdeck U پل قایق
boats U قایق
ark U قایق
lighter U قایق
barge U قایق
lighters U قایق
barges U قایق
barged U قایق
ferry boat U قایق
sterns U عقب قایق
iceboat U قایق یخ شکن
boat call U مخابره با قایق
boat boom U بوم قایق
icebreaker U قایق یخ شکن
boat gang U نگهبان قایق
landing craft raiding U قایق هجومی
swamp U به گل نشستن قایق
boat painter U طناب قایق
lighterage U قایق باری
cutters U قایق پارویی
cutters U قایق تک دکله
canoe U قایق رانی
boat hails U شناسایی قایق
boat plug U پیته قایق
sternest U عقب قایق
sterner U عقب قایق
boat anchor U لنگر قایق
yachting U قایق رانی
hold water U قایق ایست
monohull U قایق با یک بدنه
swamps U به گل نشستن قایق
ice boat U قایق یخ شکن
night boat U قایق اماده
stern U عقب قایق
grappling irons U لنگر قایق
motorboat engine U قایق موتوری
swamping U به گل نشستن قایق
motor sailer U قایق موتوردار
swamped U به گل نشستن قایق
boat pool U حوضچه قایق
davit U جرثقیل قایق
coble U قایق پارویی
raft U قایق باری
chief of boat U فرمانده قایق
chief of boat U سکانی قایق
pulling boat U قایق پارویی
centerboarder U قایق تیردار
life raft U قایق نجات
fisherman's anchor U لنگر قایق
rowboats U قایق پارویی
rowboat U قایق پارویی
dinghies U قایق تفریحی
rafts U قایق باری
double banked boat U قایق دو پارو زن
davit U قایق بالابر
safety boat U قایق نجات
seaboat U قایق ترابری
forwarded U جلو قایق
forward U جلو قایق
life float U قایق نجات
service craft U قایق گشتی
crash boat U قایق نجات
coxswain U سکان قایق
sailing boat U قایق بادبانی
sailing boats U قایق بادبانی
dinghy U قایق تفریحی
center board U ته قایق بادبانی
catboat U قایق تک بادبان
cutter U قایق پارویی
sloop U قایق یک دکله
boatchock U زین قایق
boat your oars U پارو به قایق
boat work U قایق بری
boat tail U پاشنه قایق
soling U قایق با 3 سرنشین
boat skids U گهواره قایق
gunwale U لبه قایق
single U قایق یک نفره
piragua U قایق ته پهن
single banked boat U قایق تک پارو زن
canoeist U قایق ران
foldboat U قایق تاشو
by the stern U قایق سربالا در اب
canoes U قایق رانی
painter U طناب قایق
painters U طناب قایق
fore end aft U درطول قایق
gasboat U قایق موتوری
sloop U قایق جنگی
cutter U قایق تک دکله
boat-hooks U چنگک قایق
ferried U قایق موتوری
motorboats U قایق موتوری
rhinos U قایق باربر
rhino U قایق باربر
The boat sank. U قایق غرق شد
motorboat U قایق موتوری
ferries U قایق موتوری
ferry U قایق موتوری
ferrying U قایق موتوری
boathouses U قایق خانه
boathouse U آشیانهی قایق
boathouse U قایق خانه
sailboats U قایق بادبانی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com