English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 278 (35 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
to sift through something U با زیر و رو جستجو کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
service U برنامه مفید برای فعایتخای روزمره مثل جستجو فایل , کپی کردن , مرتب کردن , رفع خطا و..
serviced U برنامه مفید برای فعایتخای روزمره مثل جستجو فایل , کپی کردن , مرتب کردن , رفع خطا و..
surveillance U جستجو کردن
document U عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
documented U عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
documenting U عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
hunt U صید کردن جستجو کردن در
hunted U صید کردن جستجو کردن در
hunts U صید کردن جستجو کردن در
ransack U جستجو کردن
ransacked U جستجو کردن
ransacking U جستجو کردن
ransacks U جستجو کردن
hunting U شکار کردن جستجو کردن
attempt U تقلا کردن جستجو کردن
attempted U تقلا کردن جستجو کردن
attempting U تقلا کردن جستجو کردن
attempts U تقلا کردن جستجو کردن
mouse U جستجو کردن
mouses U جستجو کردن
fish U جستجو کردن طلب کردن
fished U جستجو کردن طلب کردن
fishes U جستجو کردن طلب کردن
seek U جستجو کردن
seeking U جستجو کردن
seeks U جستجو کردن
seed U جستجو کردن
seeds U جستجو کردن
grub U زمین کندن جستجو کردن
grubbed U زمین کندن جستجو کردن
grubs U زمین کندن جستجو کردن
scour U جستجو کردن
scoured U جستجو کردن
scours U جستجو کردن
comb U شانه کردن جستجو کردن
combed U شانه کردن جستجو کردن
combing U شانه کردن جستجو کردن
search U فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
search U جستجو کردن
searched U فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
searched U جستجو کردن
searches U فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
searches U جستجو کردن
searchingly U فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
searchingly U جستجو کردن
inspect U جستجو کردن بررسی کردن کنترل
inspected U جستجو کردن بررسی کردن کنترل
inspecting U جستجو کردن بررسی کردن کنترل
inspects U جستجو کردن بررسی کردن کنترل
hunt after U جستجو کردن
hunt for U جستجو کردن
hunt up U جستجو کردن
to hunt up U جستجو کردن
seach U جستجو کردن
search and clear U جستجو و پاک کردن دشمن
snook U جستجو کردن
to feel after any thing جستجو کردن
to hunt out U جستجو کردن ویافتن
to look up U نگاه کردن جستجو کردن
to make r. after something U چیزی را جستجو کردن
to scratch about U جستجو کردن
to seek a remedy for something U چاره یا درمان برای چیزی جستجو کردن
to smell about U جستجو کردن
go through <idiom> U جستجو وکنکاش کردن
head-hunting <idiom> U جستجو کردن برای یافتن شخصی شایسته ولایق
track down <idiom> U جستجو کردن
wild goose chase <idiom> U ناامیدانه جستجو کردن
to seek somebody out U جستجو برای پیدا کردن کسی
to search U گشتن [جستجو کردن]
to search U جستجو کردن
to dig up U با به هم زدن [جستجو کردن] از خاک در آوردن
to grub U جستجو کردن [برای]
to grub about U جستجو کردن [برای]
to rummage U جستجو کردن
to browse through U جستجو کردن
to search after U جستجو کردن
to prospect [for] U جستجو کردن [برای]
Other Matches
linear U روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا به جواب برسد.
searched U روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
searchingly U روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
search U روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
searches U روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
backwards U جستجو برای دادهای که در محل نشانه گرد قرار دارد یا در انتهای فایل است و جستجو تا ابتدای فایل
distributing U سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
distributes U سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
distribute U سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
researched U جستجو
research U جستجو
queries U جستجو
rummaged U جستجو
query U جستجو
searches U جستجو
researches U جستجو
rummaging U جستجو
researching U جستجو
rummages U جستجو
right of search U حق جستجو
hunt U جستجو
hunts U جستجو
prowling U جستجو
hunted U جستجو
prowled U جستجو
searchingly U جستجو
quest U جستجو
queried U جستجو
database U جستجو
databases U جستجو
rummage U جستجو
quests U جستجو
prowls U جستجو
prowl U جستجو
inquisitions U جستجو
inquisition U جستجو
look up U جستجو
querying U جستجو
probes U جستجو
on the lurk U در جستجو
probed U جستجو
probe U جستجو
investigation U جستجو
investigations U جستجو
search U جستجو
seeking U جستجو
seeks U جستجو
seek U جستجو
searched U جستجو
searching time U زمان جستجو
seeker U جستجو کننده
search result U نتیجه جستجو
searchless U بدون جستجو
quester U جستجو کننده
search and replace U جستجو و جایگزینی
corrective maintenance U عمل جستجو
search results U نتایج جستجو
mouser U جستجو کننده
elimination U در حین جستجو
search key کلید جستجو
search string U رشته جستجو
hunt out U با جستجو یافتن
searchable U قابل جستجو
search cycle U چرخه جستجو
search memory U حافظه جستجو
searcher U جستجو کننده
searchers U جستجو کننده
disquisition U تحقیق جستجو
average seek time U مدت متوسط جستجو
HTTPD U تصدیق و جستجو باشد
total search result U مجموع نتیجه جستجو
seek U جستجو برای یافتن
search results U نتیجه های جستجو
exhaustive search U جستجو هر رکورد در پایگاه
global search and replace U جستجو و جایگزینی سراسری
fibonacci search U جستجو فیبو ناجی
seeking U جستجو برای یافتن
snooker U بوکش جستجو کننده
seeks U جستجو برای یافتن
had searched U اگر جستجو میکردید
tracers U طراح جستجو کننده
tracer U طراح جستجو کننده
traceable U جستجو کردنی یافتنی
searched U جستجو برای یک موضوع داده
searchingly U جستجو برای یک موضوع داده
occultist U جستجو کننده علوم پوشیده
search U جستجو برای یک موضوع داده
searches U جستجو برای یک موضوع داده
omission factor U تعداد متنهای مربوطه که در یک جستجو گم شدند
They searched the whole town . U تمام شهر را گشتند ( جستجو کردند )
inscrutably U چنانکه نتوان جستجو کردیا دریافت
scavenging U جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون اجازه
browse U جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون مجوز
browsed U جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون مجوز
match U جستجو در پایگاه داده برای اطلاع مشابه
browses U جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون مجوز
matches U جستجو در پایگاه داده برای اطلاع مشابه
area U جستجو برای داده خاص در بخشی از حافظه یا فایلها
factor U در حین جستجو بخشی از داده که استفاده نشده است
areas U جستجو برای داده خاص در بخشی از حافظه یا فایلها
dichotomizing search U روش جستجو سریع برای استفاده از لیست داده ها.
factors U در حین جستجو بخشی از داده که استفاده نشده است
globally U تابع جستجو و جایگزینی پردازشگر کلمه در یک متن یا فایل کامل
seeking U بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
seeks U بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
case sensitive search U جستجو برای حساسیت نسبت به بزرگ یا کوچک بودن حرف
global U تابع جستجو و جایگزینی پردازشگر کلمه در یک متن یا فایل کامل
occidentalist U کسیکه فرهنگ و اداب باختریان را جستجو میکند باختر شناس
seek U بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
trapdoor U روش وارد شدن به سیستم برای تغییر داده یا جستجو یا کلاهبرداری
WAIS U سیستمی که به کاربر امکان جستجو اطلاعات ذخیره شده در اینترنت میدهد
trapdoors U روش وارد شدن به سیستم برای تغییر داده یا جستجو یا کلاهبرداری
orbiting U در رهگیری هوایی یعنی درحال چرخش یا دور بزنید وهدف را جستجو کنید
disjunctive search U جستجو برای داده هایی که لااقل با یکی از اعداد کلید مط ابق هستند
snooping U بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
to frisk [a person] U دست روی بدن کسی کشیدن [در جستجو برای اسلحه یا مواد مخدر]
hunter killer U نیروهای شکاری و انهدامی دریایی یکان مامور جستجو وانهدام زیردریایی دشمن
snoop U بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
snooped U بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
snoops U بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
Shockwave U سیستم سافت Maecromedia که به جستجو گر وب امکان نمایش جلوههای پیچیده چند رسانهای میدهد
retrieval U عمل جستجو, محل دادن وبهبود اطلاعات ازیک فایل یا رسانه ذخیره سازی
browser U برنامه نرم افزاری که برای جستجو در صفحات www در اینترنت ذخیره شده است
case U تابع جستجویی که وقتی جواب میدهد که کلمه جستجو و حالت حروف آن تط ابق داشته باشتد
cases U تابع جستجویی که وقتی جواب میدهد که کلمه جستجو و حالت حروف آن تط ابق داشته باشتد
searchingly U نرم افزاری که جستجو در پایگاه داده را انجام میدهد وقتی که کاربر تقاضای یافتن اطلاع دارد
search U نرم افزاری که جستجو در پایگاه داده را انجام میدهد وقتی که کاربر تقاضای یافتن اطلاع دارد
searches U نرم افزاری که جستجو در پایگاه داده را انجام میدهد وقتی که کاربر تقاضای یافتن اطلاع دارد
searched U نرم افزاری که جستجو در پایگاه داده را انجام میدهد وقتی که کاربر تقاضای یافتن اطلاع دارد
conversion tables U جدول جستجو یا مجموعهای ازنتایج ذخیره شده که به سرعت با یک فرآیند قابل دستیابی هستند و نیازی به محاسبه نتیجه نیست
random access U فایلی که هر رکورد آن به سرعت با آدرسش قابل دستیابی است , بدون جستجو در بقیه فایل و به ممحل قبلی بستگی ندارد
translation tables U جدولهای جستجو یا مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت توسط پردازنده قابل دستیابی هستند بدون نیاز به محاسبه نتیجه
backward U جستجو برای دادهای که از موقعیت نشانه گر شروع میشود یا از انتهای فایل و به ابتدای فایل می رسد
relational database management system U پایگاه دادهای که تمام موضوعات ان بهم مربوطند.دادهای که فیلد مربوطه را جستجو میکند بدست می آید
relational database U پایگاه دادهای که تمام موضوعات ان بهم مربوطند.دادهای که فیلد مربوطه را جستجو میکند بدست می آید
queried U زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
querying U زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
queries U زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
query U زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
quad U درایو ROM-D که دیسک را با چهار برابر سرعت درایو یک سرعته می چرخاند و باعث مقدار داده بیشتر بر حسب کیلو بایت و نیز زمان جستجو کمتر میشود
quads U درایو ROM-D که دیسک را با چهار برابر سرعت درایو یک سرعته می چرخاند و باعث مقدار داده بیشتر بر حسب کیلو بایت و نیز زمان جستجو کمتر میشود
unsought U جستجو نشده کشف نشده
seek time U زمان جستجو زمان طلب
language U زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود
languages U زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود
query U 1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود
queried U 1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود
queries U 1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود
querying U 1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود
to let somebody treat you like a doormat <idiom> U با کسی خیلی بد رفتار کردن [اصطلاح] [ مثال تحقیر کردن بی محلی کردن قلدری کردن]
unmew U رها کردن ازاد کردن ول کردن مرخص کردن بخشودن صرف نظر کرن
discharges U اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن
discharge U اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن
countervial U خنثی کردن- برابری کردن با- جبران کردن- تلاقی کردن
capture U اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
captures U اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
capturing U اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
challengo U ادعا کردن دعوت کردن اعلام نشانی اسم عبور خواستن درخواست معرف کردن
verifies U مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verified U مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verifying U مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verify U مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
shoot U جمع کردن پا وپرت کردن انها همراه باراست کردن سریع بدن
foster U تشویق کردن- حمایت کردن-پیشرفت دادن- تقویت کردن- به جلو بردن
shoots U جمع کردن پا وپرت کردن انها همراه باراست کردن سریع بدن
orient U جهت یابی کردن بجهت معینی راهنمایی کردن میزان کردن
cross examination U تحقیق چندجانبه بازپرسی کردن روبرو کردن شواهد استنطاق کردن
survey U براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
orienting U جهت یابی کردن بجهت معینی راهنمایی کردن میزان کردن
surveys U براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
to temper [metal or glass] U آب دادن [سخت کردن] [آبدیده کردن] [بازپخت کردن] [فلز یا شیشه]
surveyed U براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
orients U جهت یابی کردن بجهت معینی راهنمایی کردن میزان کردن
concentrate U غلیظ کردن متمرکز شدن اشباع کردن سیر کردن
serves U نخ پیچی توزیع کردن تقسیم کردن خدمت نظام کردن
assigns U مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
tae U پرش کردن با پا دفاع کردن و با پا ضربه زدن و خرد کردن
assigned U مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
assigning U مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
calk U بتونه کاری کردن زیرپوش سازی کردن مسدود کردن
concentrates U غلیظ کردن متمرکز شدن اشباع کردن سیر کردن
served U نخ پیچی توزیع کردن تقسیم کردن خدمت نظام کردن
to inform on [against] somebody U کسی را لو دادن [فاش کردن] [چغلی کردن] [خبرچینی کردن]
concentrating U غلیظ کردن متمرکز شدن اشباع کردن سیر کردن
serve U نخ پیچی توزیع کردن تقسیم کردن خدمت نظام کردن
to appeal [to] U درخواستن [رجوع کردن به] [التماس کردن] [استیناف کردن در دادگاه]
buck up U پیشرفت کردن روحیه کسی را درک کردن تهییج کردن
assign U مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
soft-pedalled U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedal U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedaled U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedaling U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedalling U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft pedal U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedals U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
crosses U تقاطع کردن برخورد کردن قطع کردن یک مسیر
exploit U استخراج کردن بهره برداری کردن از استثمار کردن
sterilising U گندزدایی و ضد عفونی کردن خنثی کردن بی اثر کردن
withstands U مقاومت کردن با ایستادگی کردن در برابر تحمل کردن
time U تعیین کردن تنظیم کردن زمان بندی کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com