English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (33 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
to rummage out U با جستجوی زیاد پیدا کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rummage up U با جستجوی زیاد در اوردن
rummage out U با جستجوی زیاد در اوردن
to prospect for gold U جستجوی زردر محلی کردن برای جستجوی زر در جایی پی کردن
herborize U جستجوی گیاه کردن
canvassed U جمع اوری ارا کردن جستجوی سفارش و مشتری کردن
canvasses U جمع اوری ارا کردن جستجوی سفارش و مشتری کردن
canvass U جمع اوری ارا کردن جستجوی سفارش و مشتری کردن
canvassing U جمع اوری ارا کردن جستجوی سفارش و مشتری کردن
surcharge U زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
surcharges U زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
to seek a position U جستجوی کاریامقامی کردن پی کاری گشتن
overbuild U زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
utility U برنامه مفید که همراه با توابعی از قبیل جستجوی فایل , کپی کردن , دایرکتوری فایل , مرتب کردن و رفع اشکال و توابع ریاضی مختلف میباشد
job to job transition U فرایند جستجوی یک برنامه وفایلهای مربوط به ان واماده کردن کامپیوتر جهت اجرای یک کار خاص
damp U دلمرده کردن حالت خفقان پیدا کردن مرطوب ساختن
dampest U دلمرده کردن حالت خفقان پیدا کردن مرطوب ساختن
dampers U دلمرده کردن حالت خفقان پیدا کردن مرطوب ساختن
track U پیدا کردن
finds U پیدا کردن
find U پیدا کردن
to figure up پیدا کردن
gains U پیدا کردن
to pluck up one's heart U دل پیدا کردن
detect U پیدا کردن
detected U پیدا کردن
gain U پیدا کردن
detecting U پیدا کردن
averages U پیدا کردن
averaging U پیدا کردن
averaged U پیدا کردن
average U پیدا کردن
detects U پیدا کردن
to look up U پیدا کردن
gained U پیدا کردن
pin point U پیدا کردن
tracks U پیدا کردن
acquire پیدا کردن
to pick up U پیدا کردن
tracked U پیدا کردن
smell out U با بو پیدا کردن
to search out U پیدا کردن
give tongue U عوعو کردن در پیدا کردن بوی شکار
liaises U ارتباط پیدا کردن
to work out something U حل چیزی را پیدا کردن
qualify U شایستگی پیدا کردن
qualifies U شایستگی پیدا کردن
liaising U ارتباط پیدا کردن
take to U تمایل پیدا کردن به
stammer U لکنت پیدا کردن
equation of payments U قاعده پیدا کردن
converging U تقارت پیدا کردن
luff U لنگر پیدا کردن
liaise U ارتباط پیدا کردن
converge U تقارت پیدا کردن
preempt U حق تقدم پیدا کردن
shields U حفاظ پیدا کردن
converged U تقارت پیدا کردن
decline U شیب پیدا کردن
liaised U ارتباط پیدا کردن
shield U حفاظ پیدا کردن
to win fame U شهرت پیدا کردن
converges U تقارت پیدا کردن
declined U شیب پیدا کردن
To find a way out. To find a remedy. U چاره پیدا کردن
dampen U رطوبت پیدا کردن
to take a ply U تمایل پیدا کردن
to spring a leaguer U رخنه پیدا کردن
come to an agreement U موافقت پیدا کردن
dampening U رطوبت پیدا کردن
touts U خریدار پیدا کردن
to become a necessity U لزوم پیدا کردن
demonetize U تنزل پیدا کردن
hade U تمایل پیدا کردن
declining U شیب پیدا کردن
to take umbra at U رنجش پیدا کردن از
take to U تمایل پیدا کردن
to think out U با فکر پیدا کردن
dampens U رطوبت پیدا کردن
tout U خریدار پیدا کردن
stammered U لکنت پیدا کردن
prove opplicable U مصداق پیدا کردن
in the doghouse <idiom> U مشکل پیدا کردن با
dampened U رطوبت پیدا کردن
touted U خریدار پیدا کردن
touting U خریدار پیدا کردن
declines U شیب پیدا کردن
stammers U لکنت پیدا کردن
surf U جستجوی وب سایت با نگاه کردن به صفحات وب به صورت نا مرتب ولی حرکت ساده بین صفحات با استفاده از اتصالات
to come to an understanding U پیدا کردن سازش پیداکردن
shocks U هول وهراس پیدا کردن
find and replace U پیدا کردن و جایگزین نمودن
shock U هول وهراس پیدا کردن
shocked U هول وهراس پیدا کردن
to pick out U باگوش پیدا کردن دریافتن
radar trapping U اختلال پیدا کردن رادار
read between the lines <idiom> U پیدا کردن مفهوم ضمنی
to nerve oneself U قوت قلب پیدا کردن
wavered U فتور پیدا کردن دو دل بودن
respire U امید تازه پیدا کردن
wavering U فتور پیدا کردن دو دل بودن
to make the pot boi; U معاش خود را پیدا کردن
deeping of capital U عمق پیدا کردن سرمایه
waver U فتور پیدا کردن دو دل بودن
cabbage U کش رفتن رشد پیدا کردن
cabbages U کش رفتن رشد پیدا کردن
hit on/upon <idiom> U پیدا کردن چیزی که میخواهی
wavers U فتور پیدا کردن دو دل بودن
respires U امید تازه پیدا کردن
genealogize U شجره کسی را پیدا کردن
respired U امید تازه پیدا کردن
to pick up U فراگرفتن دوباره پیدا کردن
respiring U امید تازه پیدا کردن
overmaster U مهارت کامل پیدا کردن در
pay dirt <idiom> U زیر خاکی پیدا کردن
out maneuver U برتری مانور پیدا کردن
asphyxiate U مختنق کردن خناق پیدا کردن
fumble U لکنت زبان پیدا کردن من من کردن
swells U ورم کردن برجستگی پیدا کردن
swell U ورم کردن برجستگی پیدا کردن
asphyxiated U مختنق کردن خناق پیدا کردن
swelled U ورم کردن برجستگی پیدا کردن
bilge U رخنه پیدا کردن تراوش کردن
asphyxiating U مختنق کردن خناق پیدا کردن
asphyxiates U مختنق کردن خناق پیدا کردن
fumbled U لکنت زبان پیدا کردن من من کردن
fumbles U لکنت زبان پیدا کردن من من کردن
rubs U اصطکاک پیدا کردن ساییده شدن
rubbed U اصطکاک پیدا کردن ساییده شدن
rub U اصطکاک پیدا کردن ساییده شدن
pull oneself together U بر اعصاب خود تسلط پیدا کردن
scare up <idiom> U ازروی اثراتی چیزی را پیدا کردن
make out U معنی چیزی را پیدا کردن سردراوردن از
to orient oneself U چهار سوی خود را پیدا کردن
unbalance U بر هم زدن اختلال مشاعر پیدا کردن
to get the upper hand U برتری جستن تفوق پیدا کردن
to turn round U برگشتن عقاید دیگری پیدا کردن
to get a meat for a bird U برای مرغی جفت پیدا کردن
shortest U اتصال مدار اتصالی پیدا کردن
wavering U تردید پیدا کردن تبصره قانون
wavered U تردید پیدا کردن تبصره قانون
to seek somebody out U جستجو برای پیدا کردن کسی
waver U تردید پیدا کردن تبصره قانون
shorter U اتصال مدار اتصالی پیدا کردن
short U اتصال مدار اتصالی پیدا کردن
wavers U تردید پیدا کردن تبصره قانون
rut U شور پیدا کردن فحل شدن
ruts U شور پیدا کردن فحل شدن
surging U تکان خوردن لغزش پیدا کردن
radio direction finding U پیدا کردن جهت بی سیم دشمن
unbalancing U بر هم زدن اختلال مشاعر پیدا کردن
unbalances U بر هم زدن اختلال مشاعر پیدا کردن
to make friends [to make connections] U رابطه پیدا کردن [با مردم برای هدفی]
plunge U غوطه ورساختن شیب تند پیدا کردن
canvass U مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
warm to one's work U در کارخود گرم شدن و هیجان پیدا کردن
leadingquestion U پرسشی که کمک به پیدا کردن پاسخ میدهد
plunges U غوطه ورساختن شیب تند پیدا کردن
canvassing U مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
canvassed U مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
plunged U غوطه ورساختن شیب تند پیدا کردن
to get to somebody [something] U به کسی دسترسی پیدا کردن [ به چیزی رسیدن]
canvasses U مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
cunclude U تحلیل کلمات و پیدا کردن منشاء و ریشه انها
grapnel U لنگر قلابدار برای پیدا کردن اشیای گم شده در اب
extending U ادامه پیدا کردن باز شدن توسعه دادن
proceed U ناشی شدن ارتقا پیدا کردن در جمع عایدات
grapnels U لنگر قلابدار برای پیدا کردن اشیای گم شده در اب
to always find something to gripe about U همیشه چیزی برای گله زدن پیدا کردن
divide U پیدا کردن تعداد چهار هایی که در عدد جا می شوند
extend U ادامه پیدا کردن باز شدن توسعه دادن
extends U ادامه پیدا کردن باز شدن توسعه دادن
diachrony U تحلیل کلمات و پیدا کردن منشاء و ریشه انها
proceeded U ناشی شدن ارتقا پیدا کردن در جمع عایدات
divides U پیدا کردن تعداد چهار هایی که در عدد جا می شوند
load call U وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
find U کشف کردن پیدا کردن
finds U کشف کردن پیدا کردن
fitcall finding U پیدا کردن عیب کوچک مربوط به راننده یا رده یکم
compression ignition U احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
after U در جستجوی
in search of U در جستجوی
to pick up somebody U کسی را پیدا کردن [دوست دختر یا پسر یا یک نفر برای سکس]
the search of U جستجوی چیزی
sequential search U جستجوی ترتیبی
dichotomizing search U جستجوی دو حالته
dichotomizing search U جستجوی دوقسمتی
dichotomizing search U جستجوی دورستهای
fibonacci search U جستجوی فیبوناچی
area search U جستجوی ناحیه
area search U جستجوی دامنهای
head seek time U زمان جستجوی هد
table look up U جستجوی جدول
pervestigation U جستجوی کامل
binary search U جستجوی دودوئی
area search U جستجوی ناحیهای
linear search U جستجوی خطی
binary search U جستجوی دوتایی
binary chop U جستجوی دودویی
perquisition U جستجوی کامل
global search U جستجوی سراسری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com