English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 65 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Please oblige us by your presence . U با تشریف فرمایی خودت بر مامنت بگذارید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
It is for yours for keeps . U پیش خودت بماند ( مال خودت )
to ride roughshod U حکم فرمایی کردن
come a U بازهم تشریف اوردید
in with it U بگذارید تو
let it remain as it is U بگذارید باشد
let it be U بگذارید باشد
let him go U بگذارید برود
stet U بگذارید باشد
be covered U کلاه برسر بگذارید
leave it over U عجاله بگذارید بماند
Please keep me posted(informed). U لطفا" مرادرجریان بگذارید (نگاهدارید )
Let the secretary get on with it . U بگذارید منشی کارش را بکند
Put the table down gently. U میز زا آهسته زمین بگذارید
Let me think a moment . U بگذارید یک دقیقه ( لحظه ) فکر کنم
Let it take its natural cours. U بگذارید کار جریان طبیعی اش را طی کند
to have someone wake you up U بگذارید کسی شما را بیدار کند
You must have respect for your promises. U باید بقول خودتان احترام بگذارید
thyself U خودت
let it have its swing U بگذاریدسیرعادی خودرابکند بگذارید جریان خودراطی کند
Please put these clocolates aside for me . U لطفا" این شکلاتها را برای من کنار بگذارید
to book [order] an alarm call U بگذارید کسی با تلفن شما را بیدار کند
Could you put an extra bed in the room? U آیا ممکن است یک تخت اضافه در اتاق بگذارید؟
Could you put a cot in the room? U آیا ممکن است یک تختخواب بچه در اتاق بگذارید؟
Dont be sI'lly . U خودت را لوس نکن
It's your own fault. U تقصیر خودت است.
Take care of yourself! U مواظب خودت باش !
Don't be ridiculous! U خودت را مسخره نکن!
You yourself said so. U تو خودت این حرف رازدی
Roll the blanket round yourself. U پتو رابدور خودت بپیچ
mind your own business U درفکر کار خودت باش
Don't act like you were clueless! U خودت را به کوچه علی چپ نزن!
I dare you tell her yourself . U اگر مردی خودت به او بگو؟
Why did you give away your business patern ? U چرا شریک خودت را لو دادی ؟
Watch your health! U مواظب سلامتی خودت باش!
Get a move on! U خودت را تکان بده! [اصطلاح روزمره]
I dare you to tell him yourself . U اگر راست میگه خودت به اوبگه
Pick on someone your own size. U برو با هم قدهای خودت طرف بشو
Dont let yourself get into bad habits. U به چیز های بد خودت راعادت نده
It is your concern and yours alone. It is entirely up to you. U خودت می دانی وخودت ( خوددانی وخود )
It wI'll be a feather in your cap . U هر گلی بزنی بسر خودت زدی
So dont try to device yourself . U سعی نکن خودت را گول بزنی
Dont let on that you know. U بروی خودت نیاور که موضوع رامیدانی
You asked for it. You had it coming. U حقت بود ( خودت تقصیر داشتی )
squawk mike U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت میکروفن بگذارید
squawked U در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
squawks U در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
squawk low U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت اهسته بگذارید
squawk may day U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت اضطراری بگذارید
squawk U در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
You are going to gain weight. if you let yourself go. U اگر جلوی خودت را نگیری چاق می شوی
It is yours for keeps . U این برای همیشه پیش خودت باشد
Dont sidetrack the issue. U خودت را به کوچه علی چپ نزن ( وانمود به ندانستن )
Watch yourself up on the roof. U مواظب خودت روی پشت بام باش.
You yourself suggested it , didt you ? U مگر خودت نبودی که این پیشنهاد رادادی ؟
It is for your own ears. U پیش خودت بماند ( بکسی چیزی نگه )
You are roasting yourself in front of the fire . U خودت را جلوی آتش که داری کباب می کنی
Bye and take care of yourself! [leaving phrase] U خداحافظ و مواظب خودت باش! [عبارت هنگام ترک ]
rob the cradle <idiom> U دوست شدن یا ازدواج با کسی که از خودت جوانتر است
I'll cook your goose !I'll fix you good and proper ! U آشی برایت بپزم که خودت حظ کنی ( درمقام تهدید )
If you try to cheat the bank, you wil be digging your own grave. U اگر سعی کنی بانک را گول بزنی، با دست خودت گورت را کنده ای.
Leave this space blank. U این محل را خالی بگذارید ( چیزی در آن محل ننویسید )
return pistol U طپانچه ها به جای خود طپانچه را بگذارید
If so, you've only yourself to blame. U اگر چنین است، پس فقط تقصیر خودت است.
Act your age [and not your shoe size] ! U به سن خودت رفتار بکن ! [مثل بچه ها رفتار نکن !]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com