English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (36 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
to look forward expectantly to the future U با انتظار به آینده نگاه کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
One mustn't sk apple trees for oranges, France for sun, women for love, life for happiness. U نباید از درخت پرتقال انتظار سیب، از فرانسه انتظار آفتاب، از زنان انتظار عشق و از زندگی انتظار شادی داشت.
holding position U وضعیت انتظار و در جا زدن وضعیت انتظار هواپیما درمحوطه تاکسی کردن
keek U باچشم نیم باز نگاه ک ردن ازسوراخ نگاه کردن
We don't know what the world will be like in 20 years, to say nothing of in 100 years. U ما نمی دانیم دنیا در ۲۰ سال آینده چه جور تغییر می کند چه برسد به ۱۰۰ سال آینده.
attends U انتظار کشیدن انتظار داشتن
attend U انتظار کشیدن انتظار داشتن
attending U انتظار کشیدن انتظار داشتن
lay up <idiom> U ذخیره کردن ،نگهداری برای آینده
To save ( provide ) for a rainy day . To prepare for an emergency . U فکرروز مبادا را کردن ( آینده نگه بودن )
waiting position U ایستگاه انتظار قایقهای گشتی سریع السیر حالت انتظار یااماده باش قایقهای گشتی
hold forth U پیشنهاد کردن انتظار داشتن
envisages U انتظار داشتن درذهن مجسم کردن
envisaging U انتظار داشتن درذهن مجسم کردن
envisaged U انتظار داشتن درذهن مجسم کردن
envisage U انتظار داشتن درذهن مجسم کردن
gloating U نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloats U نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloated U نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloat U نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
look at me U بمن نگاه کن ظ 7بمن نگاه کنید
to copy U در امتحان [با نگاه کردن روی همسایه] تقلب کردن
to crib U در امتحان [با نگاه کردن روی همسایه] تقلب کردن
to plagiarize U در امتحان [با نگاه کردن روی همسایه] تقلب کردن
regarded U نگاه کردن
leered U نگاه کج کردن
regard U نگاه کردن
regards U نگاه کردن
to look daggers U چپ چپ نگاه کردن
stare U رک نگاه کردن
dirty look <idiom> U چپ چپ نگاه کردن
sees U نگاه کردن
to set eyes on U نگاه کردن
see U نگاه کردن
To look askance. To give a dirty look. U چپ چپ نگاه کردن
to dwell on U نگاه کردن
eying U نگاه کردن
stared U رک نگاه کردن
leers U نگاه کج کردن
squinted U چپ نگاه کردن
eye U نگاه کردن
leering U نگاه کج کردن
squinny U کج کج نگاه کردن
eyeing U نگاه کردن
to look on with U نگاه کردن
eyes U نگاه کردن
leer U نگاه کج کردن
squint U چپ نگاه کردن
to watch U نگاه کردن
squints U چپ نگاه کردن
stares U رک نگاه کردن
ogled U نگاه عاشقانه کردن با چشم غمزه کردن
ogle U نگاه عاشقانه کردن با چشم غمزه کردن
ogles U نگاه عاشقانه کردن با چشم غمزه کردن
ogling U نگاه عاشقانه کردن با چشم غمزه کردن
peered U با دقت نگاه کردن
glows U نگاه سوزان کردن
squinny U زیرچشمی نگاه کردن
look about U بهر سو نگاه کردن
to look at each other U به یکدیگر نگاه کردن
keek U نگاه دزدانه کردن
peering U با دقت نگاه کردن
gapes U باشگفتی نگاه کردن
glowed U نگاه سوزان کردن
glare U خیره نگاه کردن
glared U خیره نگاه کردن
glares U خیره نگاه کردن
glow U نگاه سوزان کردن
gloated U خیره نگاه کردن
look up U نگاه کردن مراجعهای
peer U با دقت نگاه کردن
pry U فضولانه نگاه کردن
gazing U بادقت نگاه کردن
gazing U خیره نگاه کردن
gawked U احمقانه نگاه کردن
gawking U بی خیال نگاه کردن
gawking U احمقانه نگاه کردن
gawks U بی خیال نگاه کردن
gawks U احمقانه نگاه کردن
gape U باشگفتی نگاه کردن
gape U خیره نگاه کردن
gloat U خیره نگاه کردن
gaped U باشگفتی نگاه کردن
gaping U خیره نگاه کردن
gaped U خیره نگاه کردن
to stael a look U دزدانه نگاه کردن
gaping U باشگفتی نگاه کردن
pried U بادقت نگاه کردن
gloating U خیره نگاه کردن
pry U بادقت نگاه کردن
gawk U بی خیال نگاه کردن
gazes U بادقت نگاه کردن
gawk U احمقانه نگاه کردن
gazes U خیره نگاه کردن
gazed U بادقت نگاه کردن
gazed U خیره نگاه کردن
pries U فضولانه نگاه کردن
gloats U خیره نگاه کردن
pries U بادقت نگاه کردن
gawked U بی خیال نگاه کردن
gaze U بادقت نگاه کردن
gaze U خیره نگاه کردن
pried U فضولانه نگاه کردن
gapes U خیره نگاه کردن
stare U خیره نگاه کردن
skews U منحرف کج نگاه کردن
goggling U چپ نگاه کردن گشتن
goggled U چپ نگاه کردن گشتن
goggle U چپ نگاه کردن گشتن
to look behind U پشت سر را نگاه کردن
thumb one's nose <idiom> U با تنفر نگاه کردن
stared U خیره نگاه کردن
glowered U خیره نگاه کردن
to run through U نگاه اجمالی کردن در
glower U خیره نگاه کردن
glim U نگاه اجمالی کردن
to look through ones fingers U نگاه دزدانه کردن
peeked U زیرچشمی نگاه کردن
to look forward U نگاه کردن انتظارداشتن
to look down U با نگاه مطیع کردن
peeking U زیرچشمی نگاه کردن
peeks U زیرچشمی نگاه کردن
to make eyes at U عاشقانه نگاه کردن
stares U خیره نگاه کردن
peek U زیرچشمی نگاه کردن
to look a bout U بهر سو نگاه کردن
look U نگاه کردن نگریستن
glowers U خیره نگاه کردن
looked U نگاه کردن نگریستن
skew U منحرف کج نگاه کردن
gorgonize U خیره نگاه کردن
skewing U منحرف کج نگاه کردن
to look at somebody askance U به کسی چپ چپ نگاه کردن
glowering U خیره نگاه کردن
to have a look at something U بچیزی نگاه کردن
looks U نگاه کردن نگریستن
peeped U از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
peep U از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
peeping U از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
peeps U از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
glowers U اخم کردن نگاه خیره
gaze U چشم دوختن زل زل نگاه کردن
leering U از گوشه چشم نگاه کردن
leers U از گوشه چشم نگاه کردن
retains U ابقاء کردن نگاه داشتن
gawps U مات و احمقانه نگاه کردن
gawped U مات و احمقانه نگاه کردن
gazed U چشم دوختن زل زل نگاه کردن
celebrating U نگاه داشتن تقدیس کردن
gawping U مات و احمقانه نگاه کردن
to d. into a book U نگاه مختصر بکتابی کردن
gazes U چشم دوختن زل زل نگاه کردن
to look one up and down U بالاوپایین کسیرا نگاه کردن
celebrate U نگاه داشتن تقدیس کردن
gawp U مات و احمقانه نگاه کردن
give someone a black look U با خشم به کسی نگاه کردن
gazing U چشم دوختن زل زل نگاه کردن
celebrates U نگاه داشتن تقدیس کردن
languished U باچشمان پر اشتیاق نگاه کردن
languishes U باچشمان پر اشتیاق نگاه کردن
snoops U نگاه تجسس امیز کردن
to drink in with ones eyes U بچشم خریداری نگاه کردن
retained U ابقاء کردن نگاه داشتن
keep tabs on <idiom> U نگاه کردن ،زیر نظرگرفتن
snooping U نگاه تجسس امیز کردن
leer U از گوشه چشم نگاه کردن
retaining U ابقاء کردن نگاه داشتن
glowered U اخم کردن نگاه خیره
retain U ابقاء کردن نگاه داشتن
glower U اخم کردن نگاه خیره
languishing U باچشمان پر اشتیاق نگاه کردن
leered U از گوشه چشم نگاه کردن
oeillade U با کرشمه نگاه کردن غمزه
teleview U به برنامههای تلویزیونی نگاه کردن
languish U باچشمان پر اشتیاق نگاه کردن
snoop U نگاه تجسس امیز کردن
glowering U اخم کردن نگاه خیره
snooped U نگاه تجسس امیز کردن
stared U از روی تعجب ویاترس نگاه کردن
stares U از روی تعجب ویاترس نگاه کردن
stare U از روی تعجب ویاترس نگاه کردن
glances U نگاه مختصرکردن نظر اجمالی کردن
to watch the clock U [با بیحوصلگی] دائما به ساعت نگاه کردن
to look at U نگاه کردن به [نگریستن به] [به نظر آمدن]
to shut in U تو نگاه داشتن از خروج جلوگیری کردن
glanced U نگاه مختصرکردن نظر اجمالی کردن
pretty to look at [to watch] U زیبا [خوشگل] برای نگاه کردن
glance U نگاه مختصرکردن نظر اجمالی کردن
peeps U باچشم نیم باز نگاه کردن
To look fondly at someone . U با نظر خریداری بکسی نگاه کردن
filed U در بایگانی نگاه داشتن ضبط کردن
file U در بایگانی نگاه داشتن ضبط کردن
gange U باسیم نازک نگاه داری کردن
to make eyes at U به چشم خاطرخواهی یاخریداری نگاه کردن
peeping U باچشم نیم باز نگاه کردن
peeped U باچشم نیم باز نگاه کردن
peep U باچشم نیم باز نگاه کردن
to paint a rosy picture of something U امیدوارانه به چیزی [موضوعی] نگاه کردن
memorialize U برسم یادگار نگاه داشتن یاداوری کردن
window shop U به کالاهای درون ویترین مغازه نگاه کردن
to look at somebody with contempt U به کسی با اهانت [تحقیر آمیز] نگاه کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com