Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (33 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
too many irons in the fire
<idiom>
U
بایک دست چند هندوانه بلند کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bite off more than one can chew
<idiom>
U
با یک دست چندتا هندوانه بلند کردن
live out of a suitcase
<idiom>
U
تنها بایک چمدان زندگی کردن
inductive earthing
U
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
melons
U
هندوانه
water melon
U
هندوانه
melon
U
هندوانه
watermelons
U
هندوانه
watermelon
U
هندوانه
broadsides
U
بایک شلیک
broadside
U
بایک شلیک
nemine contradicen te
U
بایک زبان
single address
U
بایک نشانی
coloquintida
U
هندوانه ابوجهل
with one voice
U
بایک زبان متفقا
to inflate any one with pride
U
هندوانه زیربغل گذاشتن
colocynth
U
هندوانه ابو جهل
to have two strings to one bow
U
با یک دست دو هندوانه برداشتن
epistrophe
U
ختم چندجمله بایک کلمه
go steady
<idiom>
U
همیشه بایک نفر قرارگذاشتن
spread oneself too thin
<idiom>
U
با یک دست چند هندوانه برداشتن
to curry favour
[British E]
/favor
[American E]
with somebody
U
هندوانه زیر بغل کسی گذاشتن
No man can serve two masters.
<proverb>
U
با یک دست نمى شود دو هندوانه را برداشت .
to crawl to somebody
U
هندوانه زیر بغل کسی گذاشتن
candlesticks
U
بالانس بایک شانه روی چوب موازنه
single
U
ضربهای بایک امتیاز با تعویض محل دوتوپزن
despotic network
U
شبکهای که بایک ساعت یکنواخت و کنترل میشود
commensurably
U
چنانکه بتوان بایک پیمانه اندازه گرفت
clackvalve
U
دریچه لولاداروسفت که چون بلند کنندباصدای بلند بجای خودمیافتد
touting
U
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
tout
U
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touted
U
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touts
U
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
curry favor
<idiom>
U
هندوانه زیر بغل کسی گذاشتن برای دوستی ویا کمک
eliza
U
برنامهای که مباحثه یک بیمار را بایک متخصص بیماریهای دماغی شبیه سازی میکند
hermaphroditus
U
پسر هرمس وافرودیت که وقتی در اب تنش را می شست بایک حوری دریایی متصل و دارای یک بدن شد
dirndl
U
نوعی دامن بلند با کمر بلند
match foursome
U
مسابقه بین دو تیم دونفره بایک گوی برای هر تیم
erected
U
بلند کردن
lifted
U
بلند کردن
heists
U
بلند کردن
heist
U
بلند کردن
elevating
U
بلند کردن
elevates
U
بلند کردن
lifts
U
بلند کردن
erecting
U
بلند کردن
elevate
U
بلند کردن
erect
U
بلند کردن
lifting
U
بلند کردن
walk off with
U
بلند کردن
lift
U
بلند کردن
heightening
U
بلند کردن
heightened
U
بلند کردن
heighten
U
بلند کردن
upraise
U
بلند کردن
throw up
U
بلند کردن
to kick up
U
با پا بلند کردن
hoist
U
بلند کردن
hoists
U
بلند کردن
to throw up
U
بلند کردن
hoisted
U
بلند کردن
heightens
U
بلند کردن
exalting
U
بلند کردن
erects
U
بلند کردن
exalts
U
بلند کردن
exalt
U
بلند کردن
heave
U
بلند کردن
heaved
U
بلند کردن
cranes
U
وسیله بلند کردن
craning
U
وسیله بلند کردن
soars
U
بلند پروازی کردن
soared
U
بلند پروازی کردن
steal
U
بلند کردن چیزی
steals
U
بلند کردن چیزی
soar
U
بلند پروازی کردن
lift fire
U
بلند کردن اتش
craned
U
وسیله بلند کردن
hydraulic lift
U
بلند کردن اب به نیروی اب
hoists
U
وسیله بلند کردن
turn down
<idiom>
U
کم کردن صدای بلند
chairlifts
U
سردست بلند کردن
crane
وسیله بلند کردن
hoisted
U
وسیله بلند کردن
chairlift
U
سردست بلند کردن
hoist
U
وسیله بلند کردن
raise a dust
U
گرد و خاک بلند کردن
harangues
U
باصدای بلند نطق کردن
pedestal
U
بلند کردن ترفیع دادن
haranguing
U
باصدای بلند نطق کردن
to make a dust
U
گردو خاک بلند کردن
bank
U
کپه کردن بلند شدن
pedestals
U
بلند کردن ترفیع دادن
vociferate
U
با صدای بلند ادا کردن
harangued
U
باصدای بلند نطق کردن
harangue
U
باصدای بلند نطق کردن
sound off
U
باصدای بلند صحبت کردن
banks
U
کپه کردن بلند شدن
hoist
U
بلند کردن وسایل سنگین
shoplifting
U
بلند کردن جنس از مغازه
hoists
U
بلند کردن وسایل سنگین
hoisted
U
بلند کردن وسایل سنگین
to put forth
U
بلند کردن نمایش دادن
lifting
U
بلند کردن شریک رقص اززمین
lifted
U
بلند کردن شریک رقص اززمین
lift
U
بلند کردن شریک رقص اززمین
long ball
U
[شوت کردن بلند توپ]
[فوتبال]
to pick up women
<idiom>
U
دختر بلند کردن
[اصطلاح روزمره]
cranes
U
باجرثقیل بلند کردن یاتکان دادن
craning
U
باجرثقیل بلند کردن یاتکان دادن
lifts
U
بلند کردن شریک رقص اززمین
craned
U
باجرثقیل بلند کردن یاتکان دادن
crane
باجرثقیل بلند کردن یاتکان دادن
lay hands one someone
U
دست روی کسی بلند کردن
ululate
U
باصدای بلند ناله وزاری کردن
jab
U
بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
deal lift
U
بلند کردن وزنه تا کمر وپایین بردن
To vacate a house.
U
خانه ای را خالی کردن ( بلند شدن از محل )
jabbed
U
بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
forklift
U
ماشین مخصوص بلند کردن چیزهای سنگین
jabs
U
بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
jabbing
U
بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
to blast something
U
با صدای خیلی بلند بازی کردن
[آلت موسیقی]
collects
U
وادار کردن اسب به بلند شدن روی پاها
toe raise
U
تمرین ایستادن و بلند کردن بدن روی نوک پا
to go catting
[to look for sexual partners]
<idiom>
U
رفتن برای دختر بلند کردن
[اصطلاح روزمره]
collect
U
وادار کردن اسب به بلند شدن روی پاها
collecting
U
وادار کردن اسب به بلند شدن روی پاها
spike
U
میخ بلند کف کفش فوتبالیست هاوورزشکاران میخ دار کردن میخکوب کردن
extending
U
وادار کردن اسب به چهارنعل رفتن باپاهای کشیده و بلند
poops
U
قسمت بلند عقب کشتی صدای بوق ایجاد کردن
extend
U
وادار کردن اسب به چهارنعل رفتن باپاهای کشیده و بلند
poop
U
قسمت بلند عقب کشتی صدای بوق ایجاد کردن
extends
U
وادار کردن اسب به چهارنعل رفتن باپاهای کشیده و بلند
to call the roll
U
حاضر غایب کردن
[نام افراد در گروهی را بلند خواندن]
to pick up somebody
[to find sexual partners]
U
بلند کردن کسی
[زنی]
[برای رابطه جنسی]
[اصطلاح روزمره]
levers
U
اهرم کردن بااهرم بلند کردن بااهرم تکان دادن
lever
U
اهرم کردن بااهرم بلند کردن بااهرم تکان دادن
foot pound
مقدار نیروی لازم برای بلند کردن وزنه یک پوندی بارتفاع یک فوت.
monofilament
U
الیاف تک رشته بلند
[این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
shaggy ugs
U
فرش های با پرز بلند
[این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
clear
U
دور کردن توپ از دروازه ضربه بلند دور کردن توپ ازسبد
clearer
U
دور کردن توپ از دروازه ضربه بلند دور کردن توپ ازسبد
clearest
U
دور کردن توپ از دروازه ضربه بلند دور کردن توپ ازسبد
clears
U
دور کردن توپ از دروازه ضربه بلند دور کردن توپ ازسبد
It is formed by alternatively lifting and lowering one warp thread across one weft thread
U
این است که توسط روش دیگر بلند کردن و پایین آوردن موضوع یکی پیچ و تاب در سراسر یک موضوع پود تشکیل
pry
U
بادیلم یا اهرم بلند کردن اهرم
pried
U
بادیلم یا اهرم بلند کردن اهرم
pries
U
بادیلم یا اهرم بلند کردن اهرم
EDO memory
U
فن آوری حافظه که حاوی پیشرفت بهتری است و می انواند داده را از محلی از حافظه پیدا کند و بخواند بایک عمل . و نیز میتواند آخرین قطعه داده را که در حافظه ذخیره شده بود در حافظه پنهان آماده خواندن از حافظه است
sag
U
یک بر شدن کوتاه و بلند شدن از باد رانده شدن تنزل کردن ته رفتن
sagged
U
یک بر شدن کوتاه و بلند شدن از باد رانده شدن تنزل کردن ته رفتن
sags
U
یک بر شدن کوتاه و بلند شدن از باد رانده شدن تنزل کردن ته رفتن
corn-effect
U
ذرتی شدن فرش که در اثر پرداخت یا قیچی کردن نامناسب بوجود می آید و پرزهای فرش همگی دارای یک ارتفاع نبوده و ظاهر پرز فرش بلند و کوتاه می شود
leaders
U
بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
leader
U
بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
antilift device
U
ماسوره ضد بلند کردن مین ماسوره ضد بالا بردن مین
loud speaker
U
بلند گو
soaring
U
بلند
legged
U
پا بلند
talll
U
بلند
eton collan
U
بلند
upland
U
بلند
longest
U
بلند
high (1 9 to 36)
U
بلند
highfalutin
U
بلند
talll
U
قد بلند
lengthwise
U
بلند
rumbustious
U
بلند
longs
U
بلند
long-
U
بلند
longed
U
بلند
longer
U
بلند
vociferous
U
بلند
long
U
بلند
high grown
U
بلند قد
grandiose
U
بلند
highest
U
بلند
skyscrapers
U
بلند
pointers
U
خط کش بلند
aloud
U
بلند
loudspeaker
U
بلند گو
pointer
U
خط کش بلند
megaphone
U
بلند گو
high
U
بلند
skyscraper
U
بلند
megaphones
U
بلند گو
willowy
U
بلند
loftily
U
بلند
uplands
U
بلند
eminent
U
بلند
towering
U
بلند
taller
U
بلند
fortes
U
بلند
amplifier
U
بلند گو
taller
U
قد بلند
tallest
U
بلند
tallest
U
قد بلند
forte
U
بلند
amplifiers
U
بلند گو
loudly
U
بلند
highs
U
بلند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com